سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

آمدنیوز از پرونده سازی برای میرزاده تا قهرمان سازی از میرزاده؟!

سر شوخی رو باز کرد:

آمدنیوز و گاف وحشتناک.......


کانال آمد نیوز که مدعی اطلاع رسانی آزاد شده است حدود سه ماه پیش در خبری به فساد شدید در دانشگاه آزاد اسلامی و پسر میرزاده و بحث حلقه ی مسکو اشاره کرده و به شکل گزارش سریالی این حلقه و باند فساد در دانشگاه آزاد پرداخته است که در لینک زیر می توانید مطالب این کانال را در مورد فساد گسترده در دانشگاه آزاد بخوانید...


۱_گزارش و اتهامات سنگین کانال آمد نیوز به میرزاده


https://t.me/Amadnews/12962


۲_ گزارش و اتهامات سنگین کانال آمدنیوز به میرزاده


https://t.me/Amadnews/13140



۳_بازتاب گزارش آمد نیوز  در خبرگزاری تسنیم و ذوق زدگی آمد نیوز از تاثیر این خبر و گذاشتن لینک خبر در کانال


http://goo.gl/N3TSuQ



۴_بازتاب در خبرگزاری روسیه


 http://goo.gl/gPDSyR



اما درست تنها سه ماه بعد از  اینکه عبدالله جاسبی موسس و با سابقه ترین مدیر این دانشگاه ، از این فساد و وضعیت بغرنج مالی این دانشگاه به ستوه امده و در جلسه هئئت امنای دانشگاه آزاد لب به اعتراض گشود و ظاهرا سبب بر کناری میرزاده شد ، اینبار کانال آمد نیوز در گزارشات سریالی و بی پایه اساس، مدعی شد که جاسبی فاقد حداقل شخصیت سیاسی است و به قلع و قمع افرادی که مرحوم فقید حضرت الله هاشمی در  دانشگاه آزاد اسلامی منصوب نموده است، در این وضعیت آمدنیوز اقدام به قهرمان سازی از میرزاده نموده و برای وی اخباری دیگر و کاملا متفاوت در کانال خود قرار داد ... لینک های پایین این دست از اخبار آمد نیوز را نشان می دهد که ماهیت زشت و احمقانه ی سردمداران آن را افشا می کن

۱_

https://t.me/Amadnews/15648


۲_

https://t.me/Amadnews/20695



۳_

https://t.me/Amadnews/20787


به هرحال آنچه قدر مسلم ، اکنون در حال پیگیری در دانشگاه آزاد است، نه اراجیف هذیان گونه ی آمد نیوز ، بلکه ورشکستگی مطلق بیش از ۳۰۰ واحد دانشگاه آزاد اسلامی در سرتاسر کشور و فساد مالی و اداری است که شاید بیش از پیش پشت پرده آمد نیوز و این فساد مالی را افشا کند.



با عضویت در کانال ما، تفاسیر و‌تحلیل های خبری را بی طرفانه دریافت کنید.


@sareshokhirobazkard



کانال سر شوخی را باز کرد

به تفاسیر خاص از جریانات خبری و سیاسی می پردازد

یازده سوال بی جواب از دولت یازدهم


آیا روحانی اشتباهات خود را می پذیرد؟!


هرآنچه که آقای روحانی بتواند سیاست خارجی و نیز سیاست داخلی خود را در موضوعات مربوط به آزادی بیان و رسانه ها توجیه کند و برای طرفداران سابق خود ادله بیاورد، منتهی شاید پاسخ این سئوالات با وجود اینکه تنها پانزده روز به انتخابات مانده بی جواب مانده است...


۱_ بدهی بیست هزار میلیاردی دولت آقای روحانی به مراکز درمانی


۲_ بی پاسخ ماندن مطالبات پرستاران و نامه های روسای صنفی آنها


۳_ بیم خصوصی سازی مراکز درمانی و تهدید امنیت شغلی کادر درمانی که در دور دوم دولت احتمال وقوع آن بسیار زیاد است


۴_ بدهی بیش از صد هزار میلیاردی دولت به بیمه ها


۵_ افزایش سیصد درصدی هزینه های جاری دولت و ثابت ماندن بودجه عمرانی 


۶_ تعطیلی و نیمه تعطیل بودن بسیاری از بنگاه های بزرگ


۷_ افزایش سه برابری مالیات در دولت یازدهم


۸_ وضعیت وخیم معیشتی معلمان


۹_ به کارگیری وزرای صاحب بنگاه های خصوصی در دولت یازدهم


۱۰_ بکارگیری افراد دارای سو شهرت در دولت


۱۱_ حواشی مربوط به خویشاوند سالاری در دولت یازدهم


بدون شک هزینه های این یازده سوال مهم برای دولت یازدهم بسیار بالاست و‌ باید قبل از روز انتخابات و قبل از تصمیم گیری رای دهندگان به آنها پاسخ قانع کننده داد.


@sareshokhirobazkard

مگالب ها ، چالش جدید جامعه ی آزمایشگاهی ایران ؟!

مگالب ها، حیات آزمایشگاه های پزشکی  محلی را تهدید می کنند، شاید بعد از انتخابات ریاست جمهوری آینده....


پروژه ی مگالب ها، آزمایشگاه های تخصصی پزشکی بزرگ ، به نظر می رسد به زودی در تهران پیاده شود، پروژه ای که در آن امکان تغییرات در قوانین و دستورالعمل ها ایجاد شود و حتی تا تعیین نوع دستگاه های آزمایشگاهی برای انجام آزمایشات پیش برود.

سیاست اشتباه در نظام سلامت ایران به حدی واضح و مشخص هست که برای هر تحلیل گری جای ابهام نمی گذارد که بهترین و پربارترین سیاست های حوزه ی سلامت در ایران با ناکامی مواجه می شوند ،واقعیت این است که اشتباه وحشتناک دولت ها و مجالس ایران در تحمیل خسارات جانی و مالی به مردم کاملا واضح است و شاید برای عموم مردم این مثال کاملا روشن کننده باشد تا بفهمند که چه در نظام بهداشتی و درمانی ایران در شرف وقوع است

اگر کشوری پیدا شود و اختیار صلح و جنگ را به کارخانجات تسلیحاتی بسپارد ؟! چه اتفاقی خواهد افتاد؟! جز اینکه باید منتظر احتمال وقوع جنگ و افزایش جنگ باشیم؟! زیرا حیات و ممات اقتصادی کارخانجات تسلیحات سازی در تداوم جنگ است.

در ایران تمام حوزه های اجرا و تقنین و سیاست گزاری و نظارت و برنامه ریزی حوزه ی سلامت مردم تقریبا تا ۹۰ درصد به کادر درمانی اعم از متخصص و یا ... سپرده شده است ، بدیهی است که چیزی جز افزایش مداخلات درمانی و شیفت منابع به سمت درمان و وضع قوانین و مقررات انحصار طلبانه به نفع درمان نباید انتظار دیگری داشت.

به هر حال آنچه این روزها از مگالب ها صحبت می شود ، احتمال شکل گیری یک کانون انحصاری دیگر ، اینبار در حوزه ی آزمایشگاه را جدی می کند ، بخصوص اینکه آزمایشگاه های پزشکی کوچک با ورود به حوزه ی تست های غربالگری که منافع سرشار برای آزمایشگاه های پر درآمد دارند، تجربه ای تلخ برای صاحبان رانت و نفوذ در این حوزه پدید آورده اند. حالا به نظر می رسد کسانیکه توانسته اند با لگدمال کردن حقوق آزمایشگاهیان ، phd این رشته را از بین ببرند و حق دایر کردن آزمایشگاه را از آنها بگیرند ، حالا حلقه ی انحصار را به دور گردن همکاران خود خواهند فشرد تا انحصار گرایی و بی توجهی به سایرین تجربه ی تلخ تر دیگری برای جامعه ی پزشکی و مردم رقم بزند.


مهدی اسفندیار

شریفی مقدم بخاطر رای نگرفتن از پرستاران به جریان منتقم از آنها تبدیل نشد

شریفی مقدم چرا مرد سال حرفه پرستاری در دنیا شد؟!



برای بحث انسان و شخصیت و تاثیر آن بر تاریخ باید نه تنها به یک رشته علوم انسانی ،بلکه به رشته هایی چون تاریخ ، فلسفه روانشناسی، فلسفه اخلاق و جامعه شناسی، فلسفه تاریخ ، بویژه جامعه شناسی پویا تسلط کافی داشت. اما چرا با وجود اینکه شریفی مقدم به شدت مطرود نظر جریان پر قدرت و ثروت وزارت بهداشت واقع شده است ، امروز نه تنها دامنه ی نفوذ معنوی و اجتماعی وی در داخل مرزها گسترش یافته بطوریکه با وجود رد صلاحیت، توانست لیست مورد نظر خود را پیروز انتخابات نظام پرستاری کشور کند ، بلکه در خارج از مرزهای ایران نیز از سوی مجامع جهانی و معتبرترین نهاد مرتبط با جامعه جهانی پرستاری به عنوان یک چهره ی برگزیده ی سال انتخاب شود ، چرا؟!



در بحث چرایی آن باید گفت که شریفی مقدم در بستری که به اتفاق خود و بزرگان حوزه پرستاری ساخته است توانسته است ؛


۱_ جامعه پرستاری را با طیف وسیعی از رفتارهای سیاسی و اجتماعی با خود همراه کند.


۲_ شریفی مقدم توانسته است ، بحث جامعه پرستاری و مشکلات وحشتناک این حرفه را سطح اضافه کار و افزایش اندک حقوق به مطالبات حرفه ای و علمی و قانونی موثر تغییر دهد و یک سطح متعالی و پایداری از خواسته ها را ایجاد کند که این حقیر نیز با اینکه پرستار نیستم ، به عنوان یک فعال اجتماعی و علاقه مند به حوزه سلامت و پژوهشگر این حوزه ، نتوانستم بی تفاوت از کنار فعالیت های جامعه پرستاری بگذرم و در واقع به نوعی رصد اخبار این حوزه جزو یکی از ستون اصلی فعالیت هایم تبدیل شده است.


۳_ بلوغ و صداقت شریفی مقدم است که حتی پیه تبعید و تهدید امنیت شغلی را به جان می خرد اما از اصول خود و عهد خود با یاران همیشگی اش عقب نشینی نمی کند و قدر اعتماد عمومی را به خوبی می فهمد.


۳_ تاکتیک شناسی شریفی مقدم است که در دهه ی شصت عمر خود با بلوغ اجتماعی و شعور سرشار خود ، از حداقل امکانات فرصت می سازد ، یعنی مصاحبه های حساب شده و انتخاب درست ، سبب شده است که سخنان شریفی مقدم در تیتر رسانه های مستقل و منتقد جریان مقابل شریفی مقدم بازتاب قابل توجهی پیدا کند.


۴_ شریفی مقدم را باید سیاستمدار غیرسیاسی نامید ، چه آنکه حرمت همه ی جریان های سیاسی را نگه داشته و از تمام ظرفیت های سیاسی و اجتماعی کشور برای پیشبرد اهداف این جامعه استفاده می کند.

۵_ شناخت و آشنایی کامل شریفی مقدم از بسترهای جریان ساز جامعه ی پرستاری که به نظر حقیر فوق العاده است ، چه آنکه شریفی مقدم با از دست دادن فرصت حضور در تشکیلات اجرایی نظام پرستاری در ادوار مختلف هیچگاه به جریان مقابل و انتقام گیر از پرستاران تبدیل نشده است و فقط حرف خود را زده است و راوی درد پرستاران و از سویی استاد تربیت صنفی و حرفه ای آنها تبدیل شده است . امروز دیگر وی نماد شده است و بی حرمتی به وی نوعی بی حرمتی به جامعه پرستاری تلقی می شود و عاقلان را این اسارت کافیست که تا بدانند رازی در کار شریفی مقدم وجود دارد که رد صلاحیت وی، محدودیت های ارتباطی و ... شریفی مقدم را هرچند در برهه هایی خانه نشین کرد اما هرگز بی اعتبار نکرد و احترام به وی احترام به لباس پرستاری و اندیشه ی پرستاری هست و نه صرفا یک شخص ، به همین خاطر برای کسانی چون دکتر آدابی احترام به شریفی مقدم نه به عنوان یک نیاز به ماندن بلکه به تحلیل حقیر ، به عنوان تجدید بیعت با آرمانهای پرستاران صورت می گیرد ، زیرا قرابت دکتر آدابی با شریفی مقدم و همنشینی با این مرد هیچ دست آورد مادی برای وی نداشته است.


کلام آخر اینکه بلوغ فکری حاصل شده برای پرستاران در شرایط کنونی برای پرستاران به گونه ای است که هر پرستاری می داند که مسیر تعالی این جامعه ، اگر‌چه سخت و پیچیده است و تهدیدها از درون و بیرون متوجه ی امنیت شغلی و معاش آنهاست، اما همینی هست که شریفی مقدم صادقانه بیان می کند و در پایبندی به این مسیر خود بیشترین هزینه را می دهد.با تبریکی از نای وجود به این مرد محترم ، امید دارم که جامعه ی پرستاری در درون خود اینهمه شکوه و انسجامی که در برهه ی اخیر با تلاش بزرگانی مثل دکتر آدابی و شریفی مقدم برای آنها احصا شده است و بنده ناظر بیرونی و رشک برنده ی این جریانم را، خود جامعه ی پرستاری با گوشت و پوست و استخوان لمس کنند و قدردان باشند.


مهدی اسفندیار



https://telegram.me/aghayerohanigeledarim

نقش مهم دو جنسه ها در انتخابات ریاست جمهوری ایران ؟!

در ایران یکی از پدیده های انتخاباتی ظهور دو جنسه های سیاسی می باشد ، آنانکه به هر دو جناح سیاسی شناخته شده کشور همزمان متصل هستند و اصطلاحا هم از آخور می خورند و هم توبره 

اما دو جنسه های سیاسی به اشکال مختلف بروز می کنند که عبارتند از 

۱_ سینگل دو جنسه ها

در این پدیده دو جنسه سیاسی خودش همزمان به دو ستاد متصل است و در هر دو ستاد در حد حضور مختصر و عرض ادب و نهایتا کمک مالی خود را نمایش می دهد.

۲_ جنسه ی تیمی

در این نوع دوجنسه ها، افراد به شکل تیمی فعالیت می کنند و هر یک از اعضای تیم در ستاد یکی از کاندیداهای مطرح حضور پیدا می کنند و به شکل فعال شروع به کار می کنند و بعد از پیروزی کاندیدای نهایی ، جریان سیاسی حامی تیم را تشکیل می دهند و به تقویت تیم می پردازند و آنها را در شرایط موجود تقویت می کنند و یا تثبیت می کنند.

۳_ دو جنسه ی سیاسی فامیلی 


در این نوع از دو جنسه ها ، یک خانواده یا ایل در ستاد کاندیداهای مطرح پخش شده و هریک وظایف مشخصی را برای آینده ی سیاسی آن خانواده یا ایل بر عهده می گیرند .



به هر حال، حضور رسانه‌های مجازی در این دوره از انتخابات شاید سبب شود که دو جنسه ها بیشتر به شکل دوم و سوم نمایش داده شوند زیرا انتشار عکس ها می تواند بسیار دردسر ساز شود و شاید در نوع اول به حمایت صرف مالی خلاصه شود.


به هر حال بهتر است کاندیدا ها دو جنسه ها را بشناسند.


مهدی اسفندیار


https://telegram.me/aghayerohanigeledarim

سال سرنوشت رسید....

قبل از نگارش این مقاله باید اذعان کنم که آنچه به عنوان پیش بینی برای این مطلب درج شده ، صرفا و صرفا ناشی از حس ششم و تحلیل بنده از اخبار حاضر می باشد.


در سال ۹۶ اتفاقات عجببی رخ خواهد داد.... که عبارتند از ...


۱_ دو مرحله ای شدن انتخابات ریاست جمهوری 

۲_ تمام شدن کار اسد در سوریه البته با نهایت تأسف و تأثر

۳_ فروش اس ۴۰۰ به ترکیه و تضمین برتری نظامی ترکیه بر ایران از سوی روس ها

۴_ مناقشه در مرز لبنان و اسرائیل

۵_ پایان مناقشه یمن با امتیازاتی مثل یک استان فدرالی با اختیارات محدود برای حوثی ها ( در بهترین حالت)

۶_ اولین درگیری مستقیم آمریکا در خاورمیانه بعد از چند سال با یک دولت ، امیدوارم آن دولت ایران نباشد .

۷_ پیروزی نسبی اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر تهران و کلان شهرها با برتری ۴۵ به ۳۰  بر اصول گرایان و راهیابی ۲۵ درصدی مستقل ها


۸_ خداحافظی قالیباف با شهر تهران 

۹_ رای حدود ۵ میلیونی بقایی در کشور ( جریان مورد حمایت احمدی نژاد چون احتمال رد صلاحیت بقایی به زعم بنده نزدیک به صد در صد است)

۱۰_ رای حدود ۷ میلیونی نفر دوم و رای ۱۴ میلیونی روحانی  در دور  اول و رقم خوردن پایین ترین نرخ مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری بعد از انتخابات ریاست جمهوری دور دوم ایت الله مرحوم هاشمی

۱۱_ تغییر چهل درصدی کابینه ی آقای روحانی در دور دوم ریاست جمهوری البته در صورت انصراف دکتر پزشکیان

۱۲_تداوم رکود قیمت مسکن

۱۳_ افزایش قیمت دلار تا ده درصد 


(در واقع باید گفت امسال چربش اقتصاد بر تمامی مبانی ایدئولوژیک در فرآیندهای سیاسی خود را به نمایش خواهد گذاشت )



طرح تحول سلامت دقیقا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به بن بست رسید؟!

اعلام بن بست در بزرگترین طرح آقای روحانی آیا اتفاقی است؟! آیا آقای روحانی نباید تحقیق کند که‌ چرا دقیقا موقع انتخابات ریاست جمهوری طرح تحول سلامت به بن بست رسیده؟!



بر دوست و دشمن آشکار است که‌ دولت یازدهم با تمام وجود و تحمل فشارهای فراوان از سوی مخالفان سیاسی و منتقدان خود، به هر طریق ممکن با طرح تحول سلامت که‌ مجریان ، آن را بزرگترین طرح تاریخ می دانستند ، حمایت کرد و در حالیکه زیر تیغ تیز انتقادات فرهنگیان و بازنشستگان و تولیدکنندگان بود ، حاضر شد منابع هنگفتی را به طرح تحول تزریق کند که‌ تا امروز رقم صد هزار میلیارد تومان از محل هدفمندی یارانه ها و مالیات بر ارزش افزوده و افزایش اعتبارات بیمه ی سلامت و افزایش چشم گیر بودجه وزارت بهداشت به حدود سه و نیم برابر سال ۹۲ برای اجرای طرح تحول سلامت هزینه شده است، مع الوصف امروز چگونه باید باور کرد، طرحی که‌ قرار بود ، طبق ادعای مجریان طرح جامعه عمل بپوشاند به ایده ی ، هرکس بیمار دارد ، جز رنج بیمار داری ، رنج دیگری نداشته باشد!! امروز به نقطه ای رسیده است که‌ بیماران غیر اورژانس باید تا بعد از عید صبر کنند و‌ بیماران تامین اجتماعی نیز در حال سرگردان شدن هستند!!


آیا این موضوع اتفاقی هست ، آنهم درست در هنگامی که‌ حسن روحانی قرار است در بوته ی انتخاب مجدد قرار گیرد ، نتایج پر سر و صدا ترین طرح دولت به بیمه های ورشکسته و مقروض و بیمارستان ها ی غیر پاسخگو ختم شود؟!


چگونه می توان گفت دست مخالفان سیاسی در کار است، اگرچه باید اذعان کرد ، مخالفان سیاسی دولت ، همگی حامی طرح تحول سلامت بودند و در فشار وزیر بهداشت بر دولت برای گرفتن اعتبارات بیشتر ، وزیر را در تمامی تریبون ها یاری دادند،  بدون تردید  رویکرد عوامل داخل دولت و غفلت شدید سازمان برنامه و بودجه ، در شکل گیری این رویداد نامبارک  نقش اصلی داشته اند.

این روز ها، طومارهای پشت سرهم انجمن های پزشکی و کادر درمان بیمارستان ها ی دولتی و تهدید به عدم ارایه خدمت به بیماران را می توان ضربه ی بزرگ به اعتبار رئیس جمهوری دانست که‌ با اعتماد صد در صد ، تمام اعتبار خود را به که دست برنامه ریزان حاکم بر وزارت بهداشت  نهاد، اکنون طرح موهوم تحول سلامت به نقطه ی صفر رسید ، شاید راز سکوت روحانی در برابر بیمه ها را در این دانست که او دریافته است ، علی ربیعی و متولیان بیمه ای ، هر آنچه پیش بینی می کردند ، متاسفانه به وقوع پیوست، باید صبر کرد و منتظر بود و دید که آیا آقای روحانی می تواند فکری برای مطالبات سرسام آور طرف های قرارداد پزشکی که‌ با اجرای گام سوم طرح تحول و افزایش هولناک تعرفه ها و دستمزدها ایجاد شد بکند؟! تا خرداد راهی نمانده....

https://telegram.me/aghayerohanigeledarim