سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

گرفتار جهل مرکبیم


امروز ویدیوی تاسف بار ادعاهای یک روحانی را در درمان بیماران دچار اختلالات نازایی شنیدم، از دیگر سوی روزهای گذشته ادعای دیگری در درمان ایدز با طبی کاملا جعلی به میان مردم رسید که برای هر ایرانی دلسوز به حال این مملکت و دین و ملت، جز افسوس و تاثر باقی نمی گذارد. اما تاسف و تاثر بیشتر وقتی حاصل می شود که نتوانیم آسیب شناسی دقیقی از حادثه داشته باشیم و با پیش پا افتاده ترین تحلیل ها بخواهیم با مسئله مواجه شویم.


عده ای از دوستان پزشک به جای بررسی دقیق این رویدادها و گرایش مردم به طب خرافات را نتیجه ی انتقادات رسانه ای می دانند و متاسفانه باید گفت منتقدان را بعضا از تیغ فحاشی و تخریب و تهدید در امان نمی گذارند. باید تفکیکی قائل شد بین پزشکی بالین محور و مبتنی بر اخلاق و پزشکی مبتنی بر پروسیجر و پورسانت و سهام داری و از سویی باید اصلا ذاتا انچه در طب جعلی امروزین به عنوان طب اسلامی مطرح می شود را در سطحی از تنزل دانست که اصلا در حد قیاس حتی طرح هم نباید بشود.


اما اگر از تفاوت های زیاد رویکرد مشتری محور طب خرافاتی و طب آمن هوتبی (طب پزشکی تاجر مسلک مقدس مآب) امروز ما بگذریم، باید برای فهم اینکه چرا مردم از مسیر طب پیشرفته ی بر آمده از اثبات کلینیکی دقیق روی گردان می شوند و به طرف خرافات می روند؟


۱_ سیستم اقتصادی طب خرافاتی را باید  بسیار موفق دانست مثل اقتصاد مواد مخدر در ایران که هرچه دلار گران می شود و هرچه نرخ تورم بالا می رود؛ قیمت مواد ثابت است، اقتصاد طب خرافاتی متوجه جیب مردم است و برای هر فردی نسخه ای متناسب می پیچد، از فلان گیاه کمیاب تا شنبلیله و نهایتا اگر نشد به استغفار (شیوه را تایید نمی کنم اما واقعیت را باید پذیرفت که چنین سیستمی پاسخگو بوده است) در حالیکه درخوشبینانه ترین حالت طب پیشرفته درگیر تعرفه و نرخ مصوب است و صد البته اگر نگوییم درگیر زیر میزی و پورسانت تجهیزات پزشکی (مثل فاجعه ی جانقریان در اصفهان)


۲_ طب خرافاتی برای صحبت کردن و حرافی با بیمار برنامه دارد، عاشق فک زدن است و رشته ی روان بیماران را تا حد بالایی در دست می گیرد و اما در طب پیشرفته ی امروز مطالعات نشان می دهد که در بخش دولتی ما حداکثر زمان معاینه به زیر دو دقیقه کاهش یافته است و در واقع پزشکان سرخورده و ناراضی از سطح دستمزد معتقدند که هز ویزیت بیمار نه تنها برای آنها عایدی ندارد بلکه در حال پرداخت از جیب نیز هستند و این مسئله را به شکل بی انگیزگی و ... می شود در بسیاری از مراکز دولتی دید، همین مدت زمان اندک ویزیت موجب می شود که بسیاری از بیماری ها تشخیص داده نشود و یا برعکس عوارض جزئی و گذرا بیماری تلقی شود( که این دومی بستر جولان سودجویان طب خرافاتی است که افراد غیر بیمار را که انگ بیماری به آنها زده شد با نسخه های جعلی درمان کنند)



۳_ مسیر طب پیشرفته طولانی است و پر هزینه است و بیمار درگیر انواع صف ها و برخوردهای ناصواب قرار می گیرد در حالیکه مسیر طب خرافاتی در خودش ذاتا کوتاهی و سطحی نگری و ساده انگاری دارد و این بستر در جذب آدم های بی سواد و ساده ی جامعه موثر است‌.



۴_ طب پیشرفته درکشور به رقابت های بی حد و حصر و نام آوری های غیرواقعی و تخریب و تمجید بی مورد آلوده شده است از تولد پنجه طلایان تا پروفسورهای کاذبی که جولان می دهند و اشتباهات این بت های توخالی باورهای مردم را تخریب می کند، اما در سایر کشورهای پیشرفته این تفاوت ها در این حد بزرگ نمایی شده در کشور ما نیست.



به نظر می رسد، آنچه امروز موجب جولان ویدیوهای افراد طب خرافاتی در کشور شده است، اصرار ناآگاهان صنفی و تاجر مسلک پزشکی امروز است بر بی نقص بودن شیوه ی طبابت امروز(کاری به تعارفاتی تحت عنوان بله ما هم نقد داریم ندارم، واقعیت این است که عملا نقادی و اصلاحات بنیادین در جهت اخلاق پزشکی را در دستور کار هیچ صنفی نمی بینم) که یادشان رفته، چگونه دکتر قریب در روزگار جهل و نبود رسانه و در روزگار میرزا بودن افراد دارای توان خواندن و نوشتن؛ واکسیناسیون و دارو و درمان و مراقبت و .. وارد فرهنگ جامعه کردند، طب اجتماعی، طب مردمی، طب اخلاق، طب معاینات بالینی، طب درک جیب مردم، .... نه طب فحاشی به منتقدان و نقد ناپذیر و محل تنفس آمن هوتب های مقدس مآب...وگرنه سکوت منتقدان و خفه کردن رسانه ها هیچ کمکی به اعتلای این شیوه ی طبابت در کشور نمی کنند، مردم یواش یواش درک می کنند، چرا در چهارسال چهاربار آنژیوگرافی شده اند و چرا پزشکان جواب سونوگرافی هر مرکزی را قبول ندارند و .....تا روزی که این آسیب شناسی را نتوانیم انجام دهیم درهرجایی باشیم گرفتار جهل مرکبیم خواه یک کارشناس یا خبرنگار یا فعال صنفی...



مهدی اسفندیار


هرم های شیطانی مدیریت

هرم های شیطانی مدیریت در ایران



یکی از معضلات عجیب سیستم مدیریتی در ایران این است که شما می توانی رئیس جمهور و یا رئیس مجلس یا نمایندگان و حتی غیرمستقیم رهبر را انتخاب و یا عزل کنی و نقد کنی، اما در رده های پایین تر مدیران کل و مدیران میانی قرار می گیرند که سال های سال با لابی و باندهای مدیریتی و .... بر سر کار می مانند، اینان قوانین را معطل نگه می دارند و یا اجرا نمی کنند و یا تفسیر به رای می کنند.


این مشکل در جایی شکل می گیرد که پول بادآورده ی نفت به جای اینکه بر سر سفره های مردم قرار گیرد، در اختیار دولت مردان قرار می گیرد و به قول یکی از دوستان هرگاه پول مفت پیدا شود؛ آدم های مفت خور نیز جمع می شوند. آدم های بی سواد و فاقد دانش که کارشان فقط حفظ صندلی های آنهاست. واقعیت این است که مشکلات کشور در رده های اجرایی به هیچ عنوان ناشناخته نیستند؛ بلکه کاملا شناخته شده هستند و حتی راهکارها هم مشخص هستند، اما فساد و بروکراسی طویل و ناکارآمد و مدیریت های راکد و بی سواد همگی هرم های شیطانی مدیریت را تشکیل داده اند که به هیچ عنوان پاسخگوی نیازهای روزمره ی کشور نیستند و اینان بیشترین هزینه را به نظام سیاسی کشور بخاطر کاهش اعتماد عمومی وارد می کنند.


شاید وقت آن فرا رسیده باشد که پول از دست دولت خارج شود و در دست مردم قرار گیرد و دولت مسئولیت هایی چون تامین مسکن و اشتغال و بهداشت و درمان و .... را که هر روز بیشتر می شود رها کند و تنها به سیاست گذاری بپردازد، یک تجربه ی اجرایی یک نظام دولتی با چندین میلیون کارمند در طول هفتاد سال اخیر نشان داده است که اینان هیچ مشکلی را در کشور حل نکرده اند و تنها با حفظ منافع صنفی و خانوادگی و باندی به کشور آسیب زده اند. فقط کافیست به صنعت خودروسازی نگاه کنیم که بیش از ۵۰ سال حمایت کورکورانه از آن چه بلایی بر سر مردم آورده، صنعتی که مردم بخاطر آن بی کیفیت ترین محصولات را با چندبرابر قیمت واقعی می خرند و از سویی با چند میلیون کشته و معلول و زخمی با آن روزگار نیم قرن اخیر را سپری کرده اند‌.


اکنون پرسش اینجاست که تا چه زمانی باید ساختار اجرایی دولت اینگونه اداره شود؟! چه کسی می بایست و چه زمانی باید قدرت یک خرق عادت را پیدا کنیم و طرحی نو دراندازیم؟!


راه حل هرچه باشد، صورت مسئله یکی است: چگونه می توان از شر این بروکراسی ناکارآمد و هرم های شیطانی مدیریت خلاص شد؟!



مهدی اسفندیار


کانال"نه به عوام فریبی"