سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

نوروز ۹۵ مبارک باد

خدایا نمی دانم که سال جدید را چگونه برایم تقدیر نموده ای و روزگار چگونه بر من سپری خواهد شد و تاریخ از روزگار من و انسان هایش چه خواهد نوشت، کودکان سرزمین من گام به سوی آبادی وآزادی و ‌پیشرفت و توسعه خواهند گذاشت، یا در بند عدد و ارقام و جهل و نادانی سرنوشت آنان گره خواهد خورد ، خدایا نه از تو باران و‌ نه آفتاب و‌ نه روزی فراوان آرزو می کنم، بلکه برای کشورم و مردمانش ، سالی با خردجمعی ، سالی با تمرین ما شدن، با تمرین مسئولیت پذیری در برابر دیگران، با نفی دهن بینی و تهمت و دروغ ، با نفی بی دردی و فریب، آرزو می کنم، خدایا در سال جدید کمک کن تا هیچ زنی تنی نفروشد، کمک کن تا کودکی ، کودکی خود را نفروشد ، پیری متاع گران تجربه را  به گور نبرد بی آنکه وطنم از او بهره مند گردد ، خدایا مهرمان را بهم ارزانی و ما را از شر یکدیگر مصون بدار.....
نوروز ۹۵ مبارک
قلبتان مملو از آرامش جانتان پر از آسایش

مهدی اسفندیار

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1392/03/22/13920322000323_PhotoL.jpg


www.salamatnews.blogsky.com

حذف آیت الله یزدی نتیجه ی گل به خودی؟؟

رای نیاوردن ایت الله یزدی رو بدون شک نتیجه استراتژی رسانه ای می دانم که از سوی اصولگرایان رقم خورد دو قطبی کردن جامعه در موضوع مهم انتخابات، مجلس خبرگان و انگیلیسی دانستن لیست طیفی از علمای مورد وثوق مردم که باعث تزریق التهاب به جامعه شد منجر به رای نیاوردن این مرد بزرگوار شد ، معتقدم که ایت الله یزدی با سابقه ی درخشان مورد اعتماد امام و رهبری عزیز باید با رای بالایی وارد مجلس خبرگان می شدند ، پر واقع خرج کردن اعتبار این مرد بزرگوار توسط افراد کج سلیقه در حوزه ی رسانه باعث بروز چنین مشکلی شد ، ایت الله یزدی ، صاحب شخصیت و‌هویت سیاسی در سپهر سیاسی ایران است و دامن این عزیز از هر نوع بدنامی اقتصادی و سیاسی پاک بوده و دغدغه های خود را صرفا برای حفظ انقلاب بیان می کردند و‌می کنند، صاحب این قلم ممکن است در برخی موارد دیدگاه کاملا متفاوتی با ایت الله یزدی داشته باشم، اما برای روشن شدن افکار مخالفان نظر اینجانب در مورد ایشان ارجاع می دهم به درایت این مرد در موضوع برجام و پرهیز سیاستمدرانه ی وی از اظهار نظر های افراطی در موضوع هسته ای و حرکت بر مدار مصلحت کشور و نقطه نظرات رهبری معظم انقلاب، عدم حضور این بزرگوار در مجلس خبرگان از انجا حائز اهمیت و مصداق خسارت است که ایشان شخصیتی قائم به ذات هستند و تحت تاثیر کسی نیستند و صدای ایشان ولو در خلاف جریان اجتماعی، صدایی متعلق به شخص ایشان هست، برخورد مودبانه و‌ با وقار ایشان در پس از انتخابات و تکریم و تعظیم ایشان به رای مردم را منشا گرفته از همین شخصیت می دانم و هیچ تردیدی ندارم که این مرد بزرگوار در سینه ی خود به چیزی جز اعتلای این کشور فکر نکرده و نخواهند کرد ، حالا نوبت به جریان اصولگرایی کشور است که اولا با بازنگری در نوع گفتمان و استراتژی سیاسی و‌اجتماعی این نوع خسارت ها را بر کشور تحمیل نکنند و‌ به جای توجه به‌ظاهر حرفهای رهبری معظم انقلاب به تحقق لایه های عمیق سخنان ابشان توجه کنند، اگر این مهم در دستور کار قرار می گرفت به بیان جملاتی که باعث شکاف بین مردم و مسئولین و بخصوص بزرگان کشور می انجامد نمی پردازند، شاید درایتی اندک لازم بود تا این مرد بزرگوار در لیست پیروز انتخابات مجلس قرار می گرفت، http://dashtestan.farhang.gov.ir/MediaServer/zqMr8tilnICJ01jKfOfEu1/52987_0_2012_6_800_1200_0_jpg/-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%88-%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D9%86%D8%AC-%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%87-%D9%82%D9%85-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-7.jpgمگر فاصله ی تفکر ایت الله امامی کاشانی و ایت الله یزدی تا چه حد بود که سبب تفکیک و‌انتخاب بین این دو در میان مردم شود ، بیشتر اگاهان از فضای اجتماعی کشور بر این باورند که دستگاه قضایی دوران ایت الله یزدی کاملا مستقل و با احترام با شانیت قضات اداره می شد و عملکرد موفقی از ایشان در ان برهه با وجود کمبود اعتبارات به یادگار مانده است ، به هرحال قدر مسلم می دانم که عیادت ایت الله هاشمی رفسنجانی از ایشان در برهه ای که تنش گفتمان بین این دو بود، به دلیل این بود که آیت الله هاشمی نیز این شخصیت وارسته و صاحب شخصیت را به رسمیت و در خور احترام بالا می دانستند و‌ می دانند. به هرحال سخن از ایت الله یزدی گفتن در شرایطی که دسته گل رسانه ابذدوستان اصولگرا در ایام انتخابات خبرگان منجر به خسارت عدم حضور این عزیز در مجلس خبرگان گردیده و فضای اجتماعی را به ضرر جریان اصیل انقلاب در میان جامعه رسانده سخت است، اما بر سخنان خود اصرار و ابرام دارم تا انشالله مورد قبول درگاه خداوند قرار گیرد. امیدوارم دوستان اصولگرا در عرصه رسانه به این نتیجه رسیده باشند که بر طبل حمایت از جریان هشت ساله ی دوران احمدی نژاد کوبیدن با وجود درخواست تغییر از سوی فضای جامعه منجر به تداخل امواج و پارازیتی خواهد شد که خسارتش این خواهد بود که صدای به حق لزوم نقش افرینی ایت الله یزدی در مجلس خبرگان شنیده نشود.معتقدم که ایت الله یزدی با رای نیاوردن تمام نخواهند شد و صدای انصاف و عدالت این مرد در شورای نگهبان همان مخالفان این مرد را شرمنده خواهد کرد ، ایت الله یزدی قطعا در سپهر سیاسی ایران خوشنام و‌ بزرگ خواهند ماند ، حمایت ایشان از اصولگرایان را بنده در تمامی ده سال اخیر نه حمایت از اشخاص بلکه در سطحی بزرگ و رسا، حمایت از گفتمان انقلاب و جریان اصیل انقلاب می دانم که گرته برداری از افراد نیست، بلکه اعتقاد شخص ایشان هست ، در وجود بنده احترام به ایشان و تکریم ایشان با عملکرد درخشان و‌نجیبانه و محترمانه در برابر ارای مردم دو چندان شد به یزدی احترام می گزارم بیش از پیش......

پیش بینی ریاست دو مجلس مهم ایران در چهار ماه دیگر در سایتی که تا کنون در پیش بینی ها به هدف زده است

بالاخره مجلس دهم نیز بیشتر کرسی های خود را شناخت و این دوره مشخصا یکی از شگفت انگیز ترین ادوار انتخابات مجلس بوده است به جز در تهران که یک دستی خاصی در انتخابات رخ داده است رفتار مردم در شهرستان ها گویای این مطلب است که فشار اقتصادی بر مردم به حدی است که شعارهای اصلاح طلبی و اصولگرایی گم است و رفتار بسیار حرفه ای اصولگرایان در ساماندهی افراد خودشان در شهرستان ها که به نظرم از دو سال پیش کلید خورد باعث موفقیت و پیروزی آنها شد. وقتی به لیست افراد پیروز در انتخابات مجلس نگاه می کنی به این نتیجه می رسی که اصلاح طلبان پیروزی خود را در تهران  آنچنان شعف انگیز می دانند که یادشان رفته است تا به امروز دقیقا ۱۵۰ کرسی از مجلس در اختیار اصولگرایان قرار گرفته است  و بقیه نیز بین اصلاح طلبان و افراد مستقل تقسیم شده است! با این وجود باید گفت که آقای عارف این انتخابات را http://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/139209241348443371741974.jpg

به به دلایلی که بر می شمرم، به حدی بد مدیریت نموده است که لیاقت وی برای اداره ی کشور محل تردید جدی قرار داده است. در واقع باید در مقایسه ی عارف با لاریجانی به دو مربی فوتبال اشاره کرد که یکی محو تماشای بازی  تیم  پر از ستاره ی خود است اما دیگری به افراد متوسط تر قانع شده است، اما قادر است علاوه بر تیم خود بر سبک بازی حریف نیز نظارت داشته باشد و رخنه ها را به خوبی بشناشد؛ عارف نود دقیقه ایستاد و تماشا کرد و برای حمله برنامه ریزی کرد اما، حتی به فکر تعویض نیفتد؟!؟

 اما لاریحانی تعویض گر قهاری بوده است. عدم هماهنگی عارف با علی مطهری و لیست اصولگرایان همراه با لاریجانی سبب شده است که نه تنها بسیاری از حوزه ها را به اصولگرایان سنتی  ببازند؛ بلکه ساز و کار لیست امید در تنفیذ اختیارات به مراکز شهرستان ها ، اگرچه رفتاری مدرن محسوب می شود اما مشخصا در برخی از استان ها نظیر لرستان به تراژدی بزرگی برای اصلاح طلبان تبدیل شده

http://otaghkhabar24.ir/sites/default/files/repo/pics/1394/08/07//pic-31838-1446107367.jpg

است. در این استان مشاهده می کنیم که در نبود سیستم کلان نگر در احزاب و تنفیذ اختیارات به احزاب کاغذی و غیرفعال که تنها در دوره ی زمانی کوتاه ایام انتخابات فعال می شوند و تجربه نشان داده است که احزابی از این دست غالبا به امید کسب سهم بیشتر از مدیریت اجرایی استان ها وارد عمل می شوند و ارمان های اصلاح طلبی و مصالح ملی را زیرپای  نگاه قومی و قبیله ای له می کنند؛  تمامی عرصه ها به مردان اصولگرا واگذار شده  و تنها کاندیدای با تجربه و‌خوش نامی که  نزدیک به اصلاح طلبان بوده  و قرابت فکری زیادی  با لاریجانی و نوبخت و مطهری داشته است و یار همیشگی دولت در جلسات رای اعتماد و موضوع برجام بوده  به دست دولت و اصلاح طلبان چنان ذبح گردید که گویی اصلا مردان دولت و اصلاح طلبان حامی لیست امید، هرگز ندانستند که ایرج عبدی چه سرمایه ارزشمندی برای جریان تفکر و تعقل مجلس بود ؟

و آنچه برای اگاهان سیاسی به عنوان یک تلنگر بزرگ رقم بخورد  خط و مشی دولت در له کردن نیروهای نزدیک به خود در این انتخابات بود، تا آنجا که می بینید ، دکتر ایرج عبدی نماینده ی معتدل و طراح و خوش نام مجلس در دقایق پایانی از لیست حامیان دولت نیز حذف شود؟ تا اصلاحات در لرستان به کل فاقد نماینده ای شود و تنها نامز د باقی مانده  ی اصلاحلت به مصاف سه کاندیدای دیگر در دور دوم رفت که این بنده ی خدا نیز به دلیل ارایه ندادن برنامه و ناشناس بودن و تپق های وحشتناک در میان سخنرانی ها هر روز در معرض ریزش شدید ارا به دلیل ناتوانی در جذب نخبگان سیاسی است تا بدانجا که چهر ه های اصلاح طلبی چون شجاع دریکوند که شناسنامه اصلاح طلبان استان لرستان محسوب می شوند حاضر نشدند با وجود اعتقاد شدید به انتخابات درون حزبی اعتبار و برند خود را به پای نامزد معرفی شده از سوی شورای اصلاحات لرستان بیاورند و  نتیجه ی امر این شده است که با وجود فضا سازی های زیاد برای راهیابی مستقیم نامزد اصلاح طلبان به مجلس تنها در عرض چند روز اخر مانده به انتخابات، معادلات بهم خورده و هیچ کس در دور اول مستقیما عازم مجلس نسود و  چهار نفر به دوره ی بعد برسند که زمانه سه ماه آینده تا برگزار ی دور دوم انتخابات در اردیبهشت ماه ۹۵  را می توان بدترین زمان برای شورای فعلی اصلاح طلبان برای پیدا کردن راهی برای نگه داشتن نامزد خود در بورس دانست زیرا که برخی از اگاهان سیاسی معتقدند در شرایط موجود احتمال راضی شدن مردم خرم اباد به رای دادن ناچاری به گزینه ی اصول گرایان به دلایلی که از توان این بحث خارج است بسیار محتمل است.

به آقای لاریجانی به عنوان پیروز بزرگ این انتخابات به دلیل هوش و ذکاوت سرشار سیاسی وی تبریک عرض می کنم و ایمان دارم که لاریجانی همچنان ریاست مجلس دهم را نیز در اختیار خواهد داشت. مجلس دهم را باید  مجلسی پر از موفقیت برای اقای لاریجانی دانست، مجلسی که اصلاح طلبان در شخصیت لاریجانی گم می شوند. لاریجانی ها را باید مردان دانای سیاست امروز جامعه ی ما دانست کسانیکه خود را به عنوان نماد کامل اعتدال معرفی نموده و ارزش های خود را برای بقای نظام سیاسی جمهوری اسلامی به همه ی طیف های درون نظام ثابت کرده اند و مورد احترام تمامی افراد درون نظام واقع شده اند به طوریکه از یک سو هاشمی و از سوی دیگر بیت امام و از سوی دیگر بدنه اصولگرایی کشور آنها را به نبوغ و کارکشتگی در سیاست ایران زمین شناخته اند. نکته ی برجسته ی شخصیت سیاسی لاریجانی را می توان به توان بالای وی در حمایت و شکل دهی به نخبگان پیرامون خود دانست که سبب شده است در مجلس نهم چند بار تلاش جریانات مختلف برای ستاندن کرسی ریاست از وی عقیم بماند. شاید اگر بخواهیم دلایل ماندگاری لاریجانی در عرصه ی سیاست ایران و واپس گرایی حداد عادل در انتخابات مجلس شورای اسلامی را مطالعه کنیم به  نبوغ ذاتی و آینده نگری لاریجانی پی ببریم که توانست با حفظ منافع نظام و پرهیز از نزاع بیهوده، خیلی زود احمدی نژاد را از عرصه  سیاسی ایران حذف نماید و اصلاح طلبان میانه رو و اصولگرایان میانه رو  را به احترام نسبت به خود وا دارد. اگر دقت کنیم در قیاسی بین لاریجانی و حداد عادل می توان به عدم ثبت نام لاریجانی در انتخابات ۹۲ ریاست جمهوری و ثبت نام شتاب زده ی حداد عادل در این انتخابات اشاره کرد که باز هم نبوغ ذاتی این مرد سیاسی کشور که در کمال پختگی و زمان شناسی حرکت می کند عیان گردد. باز هم می شود به این نبوغ سیاسی در حرکت از پست دبیری امنیت ملی به سمت نمایندگی مجلس اشاره کرد که کار کردن با مرد هیجانی سالهای ۸۴ تا ۹۲ را به داشتن یک جایگاه با ثبات و شریک نشدن با احمدی نژاد د ر میراث پاستور اشاره کرد. این روزها لاریجانی همچنان به تفکر و اندیشه پردازی مشغول است و معتقدم بر خلاف جربانات دیگر ؛ وی در حال جا به جای نیروهای وفادار به خود که از مجلس بازمانده اند در دو جایگاه تقویت تفکر لاریجانی در ساختار احزاب و مدیریت فکر و اجرایی نظام است در واقع باید لاریجانی را صاحب سبک در نظام سیاسی کشور دانست که ان را سبک مدرن و ورژن بالاتری از هاشمی رفسنجانی دانست با این تفاوت که لاریجانی معمم نیست و هیچ وقت از نقش خود به عنوان یک بازوی کاردان و قوی خارج نشده و پذیرفته است که بهتر است در چهارچوب هنجارهای شناخته شده حرکت کند و در این هنجار نقش افرینی کند تا اینکه بخواهد نقاش باشد. ذکاوت و جریان شناسی وی و برادرش را می توان در ثبت نام لاریجانی برادر در مازندران برای مجلس خبرگان دید که می توان برادر را نبود بزرگانی مثل ایات یزدی و مصباح به عنوان ریاست شایسته ای برای  مجلس خبرگان اینده نام برد؛ اگرچه ترکیب آیت الله هاشمی شاهرودی و ایت الله لاریجانی به عنوان رییس  و نایب ریس هم می تواند ترکیب قابل پیش بینی باشد؛ تا بدانیم که لاریجانی ورژن بالاتری از ایت الله هاشمی است و قادر است جایی را که دوستانش در بازی با حریف خالی گذاشته بودند و همگی در نیمه زمین حریف بازماندند پوششی شایسته دهد و ثابت کند که وی ورژن بالاتری از هاشمی در نبوغ  و فرصت شناسی و هماهنگی درست است.  این پیش بینی ها را به یادگار داشته باشید تا تنها چهار ماه دیگر.... بد نیست به پیش بینی سلامت از نگاه ملی در دو ماه پیش از ترکیب مجلس های شورا و خبرگان سری بزنید. منتظر نظرات شما هستم.

تنزل شان صدا و سیما در کشور؟؟؟ یا مشتبه شدن امر؟

یادش بخیر حدود سه سال پیش بود که در رادیو سلامت  در خدمت مردم و نظام سلامت بودم و در این رسانه قلم می زدم. در برنامه ها بارها و بارها مسولین دولتی و غیردولتی برای اینکه دقایقی انتن برنامه در اختیار انها قرار بگیرد التماس می کردند. اکنون در استانه ی روز پرستار مطلع شده ام که یک بار دیگر یکی از معاونان وزیر بهداشت که طفلک در زمان  بنده  برای حضور در برنامه به شکل حضوری سر از پا نمی شناخت؛  اقدام به قطع تلفن خود به دلیل غیرمنطقی و نادرست نمو ده است. بگذریم  از این برادر ارجمند که به دلیل بی تفاوتی سازمان صدا و سیما در برابر بی احترامی های صورت گرفته ؛ امر بر وی مشتبه شده است؛. اما مانده ام در کار مدیران سازمان صدا و سیما که چگونه به افراد اجازه می دهند که در ترکیب میهمانان برنامه اظهار نظر کنند؟ اگر سازمان صداو سیما در موضوع برنامه ی ثریا که نقدی کاملا منصافانه بر نظام سلامت کشور بوده است  عقب نشینی نمی کرد و اگر در برابر رفتار ناشایاست معاونان وزیر بهداشت در ترک استودیو در برنامه های قبلی صدا و سیما این افراد را به شدت تنیبه می کرد؛ اکنون به این رفتارهای مدیران تازه کار و بی نام ونشانی  نظیر میرزابیگی که همین قدر نام را نیز مدیون رسانه ی ملی هستند ؛ دچار نمی شد؟ شاید آقای میرزابیگی به آن مقدار از رشد و بلوغ نرسیده است که بفهمد رادیوی جمهوری اسلامی ایران با تعداد زیادی از شهدایی که تقدیم این مملکت نموده است به ان حد حرمت  دارد که به خود اجازه ی قطع تماس این رسانه را ندهد؟ اما اینکه مدیران سازمان صدا و سیما چرا حرمت این رسانه را نگه نمی دارند جای شگفتی  شگفتی فراوان دارد؟ آقای سرافراز پیش به سوی روزهایی که یک ابدارچی هم برای شما شرط حضور بگذارد؟ پیش به سوی روزهای التماس برای حضور در رسانه ی ملی؟؟؟؟؟

تجارتی به نام سلامت

جوامع رو به رشد امروزی برای دست یابی به توسعه پایدار و برون رفت از مسائل و چالش های پیش رو، همواره با اعمال شیوه های نوین مدیریتی و ارائه راهبردهای خلاقانه بر پایه اصول علمی و تجربی، سعی در سیاست گذاری بنیادین با هدف استحکام بخشیدن به زیرساختها و استقرار نهادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی صحیح در لایه های زیرین توسعه یافتگی خود داشته و دارند.تا بدین وسیله چشم انداز آینده خود را ترسیم و تدوین نمایند.


http://vcheducation.ajums.ac.ir/_hgolestan/Album/News/2da41ba2-28e4-4ab3-9354-bc7c28a36b41_20130725_115847.png


 
لذا علم مدیریت امروز، تلاش خود را به اصلاح فرضیه ها و بهبود فرایندهای اجرایی معطوف نموده است. تا با شناخت چالشها و استفاده از فرصتها و توانمندی ها، علمی ترین و در عین حال قابل دسترس ترین راهکارهای عملیاتی را در دستور کار خود قرار داده و در جهت ارتقای قابلیت و رفاه عمومی از آن بهره جوید.


از جمله این سیاست گذاری ها می توان به کاهش تصدی گری دولت و واگذاری انجام امور به بخشهای غیر دولتی یا به عبارتی خصوصی سازی، اشاره کرد. که در اکثر کشورهای توسعه یافته برای بسیاری از فرایندهای حاکمیتی اعم از دولتی و غیردولتی، ملاک عمل می باشد. به تبع سیاست گذاران در کشور ما نیز با بررسی شرایط و عوامل تاثیرگذار، موانع و فرصتها، اطلاعات ناشی از تجارب گذشته و ریشه یابی معضلات و مسائل موجود در قالب برنامه های توسعه در سنوات مختلف، بدین اجماع دست یافته اند که خصوصی سازی نیاز امروز و از ضروریات توسعه پایدار کشور می باشد. و لذا آن را در قالب اصل 44 در قانون اساسی کشور نهادینه کرده و اقدام به تشکیل سازمان خصوصی سازی نموده اند. تا مسئولیت اجرای این مصوبه مهم و برنامه ریزی و مدیریت در این حوزه را برعهده گرفته و پاسخگوی نیازهای حال و آینده کشور باشد.

بدیهی است با استقرار خصوصی سازی و کاهش مداخلات مستقیم دولتی در انجام طرحهای مختلف، بدنه دولت و تعداد کارکنان آن کاهش یافته و به تبع آن هزینه های تحمیل شده به دولت هم تقلیل خواهد یافت. از طرفی با جذب مشارکت مردمی، سرمایه های غیردولتی نیز در اقتصاد و آبادانی مملکت وارد شده و زمینه کارآفرینی و اشتغال زایی و به دنبال آن پویایی اجتماعی و اقتصادی در جامعه به دست خواهد آمد. با نیم نگاهی به عواید حاصل از این رویکرد در اداره امور مختلف، می توان نقش مهمی از آن را در توسعه کشور متصور شد. و دلایل و انگیزه های دولتهای گذشته و حال را برای تمایل به اجراء و استقرار خصوصی سازی دریافت. امروز مبحث خصوصی سازی بصورت کمابیش گسترده ،در اکثر نهادها و سازمانهای دولتی مطرح بوده و بسیاری از تصمیم سازیها و اقدامات اجرایی و طرحهای دولتی به بخشهای خصوصی ذیصلاح واگذار می گردد. که البته چگونگی اجراء و عملکرد و نتایج خروجی حاصل از این واگذاریها و پایش کیفیت این فرایندها، نیز جای بحث و تامل دارد. که از ورود به آن صرف نظر می گردد. بطور کلی دو بخش بهداشت و درمان و همچنین آموزش و پرورش بدلیل اهمیت خاص و تاثیرات مستقیم بر توسعه حال و آینده هرکشور و تحت تاثیر قرار دادن نسلهای آینده هر جامعه، از اهمیت و حساسیت ویژه برخوردار می باشد.


مقوله خصوصی سازی در قالب اصل 44 قانون اساسی در حوزه بهداشت و سلامت که از جمله جذاب ترین مقوله ها برای دولتها بوده است. و به رغم اعمال حساسیت و لحاظ شرایط سخت گیرانه برای آن در متن و تبصره های اصل 44 به شدت مورد اقبال دولتها قرار گرفته است. بصورتی که درحال حاضر بیمارستانها یا بخشهای مختلف آنها و همچنین مراکز بهداشتی و درمانی با سرعت فزاینده ای درحال واگذاری به بخشهای خصوصی بوده و از تصدی وزارت بهداشت و درمان خارج و به افراد یا تشکلهای غیردولتی سپرده می شوند. که بنظر می رسد در این میان، جنبه های اقتصادی و سود و زیان مالی، بیش از هر گزاره دیگر مورد توجه بوده و عملا سمت و سوی این واگذاریها بواسطه آن تعیین می گردد. متاسفانه مشاهده می شود که در بسیاری از موارد، واگذاری بخشهای تخصصی به افراد نامرتبط و غیر متخصص در آن حوزه صورت گرفته و ظاهرا قانونگذار شرایط و ضوابط خاصی برای ساماندهی و کنترل این تصدی گریها تعریف ننموده و بدین صورت عملا جنبه علمی و تخصصی و کیفی فرایندهای انجام شده کاهش یافته و آن بخش تشخیصی یا درمانی، بعنوان یک بنگاه اقتصادی صرف که وظیفه تولید سود بیشتر و جلوگیری از زیان مالی را برعهده دارد، شناخته و تعریف می شود. و بازنده اصلی آن، جامعه و بیماران و مراجعه کنندگان به این گونه بخشها هستند که با امید دریافت خدمات مطلوب و موثر و تامین و تضمین سلامت خود، به آنها مراجعه نموده اند.

 
همانگونه که اشاره شد، برونسپاری و واگذاری از جمله سیاستهای کلی بهداشت و درمان بوده و در این میان از بین بخشهای مختلف بیمارستانی، واحدهای پاراکلینک و بخشهای تشخیصی نظیر آزمایشگاه و فیزیوتراپی و داروخانه و تصویربرداری ها بیشتر در تیررس خصوصی سازیها قرار گرفته اند. و وزارت بهداشت و درمان با اصل تفویض اختیار ،  خود را از روند اداره این بخشها کنار کشیده و مسئولیت درآمدزایی آنها را به بخش خصوصی سپرده است.

 
بصورت یک قاعده کلی؛ استفاده از امکانات و تجهیزات کمک تشخیصی نظیر آزمایش، رادیوگرافی، سی تی اسکن، آنژیوگرافی و ام آر آی و ... می بایست براساس توجیهات علمی و پزشکی و استانداردهای بین المللی و مصوب سازمانهای مربوطه صورت گیرد تا باعث بروز عوارض و مخاطرات ناخواسته در بیماران نشده و به بهترین نحو در تشخیص علل و عوامل ایجاد عارضه بکار گرفته شده و پزشک معالج و بیمار را از مزایای این روشها منتفع گرداند.

 
لذا بخشهای تشخیصی که ذاتا از روشها و ابزارهای مخاطره آمیز، نظیر اشعه ایکس یا مواد پرتوزای رادیواکتیو برای تشخیص استفاده می کنند، باید مورد توجه اکید قرار گرفته تا نتایج حاصل از استفاده غیراصولی و بیش از حد مجاز از این روشها، سلامت عمومی جامعه و نسلهای آینده و همچنین سلامت و شفافیت مالی و کسب و کار در این عرصه را دچار چالش و مخاطره ننماید.

متاسفانه نگاه اقتصادی و درآمدزایی به بخشهای تصویربرداری پزشکی، این فرضیه را قوت می بخشد که؛ این بخش یک بنگاه اقتصادی و بیمار یک مشتری و ابزار کسب درآمد است. لذا براساس اصول حاکم بر بازار، علم اقتصاد و مبانی مشتری مداری، جذب بیمار بیشتر و دریافتی بیشتر مساوی با سود بیشتر و ارزش افزوده بیشتر خواهد بود. که با این تفسیر، سرمایه گذاری در این بخشها توجیه اقتصادی یافته و برای سرمایه گذاران جذاب خواهد بود.
اما واقعیت این ماجرا چیست؟!


بنگاه اقتصادی که از آن یاد شد، یک بخش تشخیصی و درمانی است.

 
ابزار کسب این درآمد، تجهیزات پزشکی است. و مشتری بالقوه آن که متضمن سود اقتصادی است، یک انسان بیمار است. و آنچه که اصول این تجارت برآن استوار است، سلامتی یک انسان و تاثیرات بیولوژیکی و ژنتیکی حتی تا نسلهای آینده است.
آیا به واقع اندیشیده ایم که برای کسب درآمد و تولید ثروت و احتمالا اشتغالزایی و به بهانه خصوصی سازی و اصل 44 و ....، سوداگری چه سرمایه ای را آغاز کرده ایم؟! بهداشت و سلامت عمومی جامعه را؟!


آیا روش مطمئن تر و سالم تر برای کمک به پویایی اقتصادی کشورمان نیافته ایم که، زیربنایی ترین سرمایه هر جامعه یعنی سرمایه انسانی را ابزار درآمدزایی دولت و بخش خصوصی، قرار داده ایم؟!

 
روی دیگر این اقتصاد و کسب درآمد که البته مختص این بخش نبوده و مشابه آن در بسیاری از واگذاریها دیده می شود، صرفه جویی سرمایه گذار در هزینه هاست، آنهم از طریق کاستن از کیفیت کار ، تقلیل شمار افراد شاغل و حقوق بگیر، محدود نمودن میزان حقوق و مزایای دریافتی کارکنان، امتناع از پرداخت مزایای انگیزشی و پاداش و ... که همگی در برگیرنده سود اقتصادی بیشتر از طریق کاهش هزینه های تمام شده خدمات است. که دقیقا با اصول بازار انطباق دارد. و عملا پیمانکار ناگزیر به حرکت در این مسیر است تا سود سرمایه گذاری خود را در حاشیه امنیت قرار دهد.
بر اساس اصول بازاریابی حرفه ای، تبلیغات و متقاعد ساختن مشتری به خرید و رقابت با سایر ارائه دهندگان آن کالا یا خدمات، از جمله ملزومات اقتصاد امروز است. و لذا سوق دادن بیمار به سمت تصویربرداری و درخواستهای غیر ضروری عکس و سی تی اسکن و ام آر آی و... که فقط با هدف ایجاد درآمد و نه با توجیه علم پزشکی صورت می پذیرد، به هیچ عنوان جای تعجب نداشته و توجیه اقتصادی دارد.

 
و با کمال تاسف زمینه هماهنگی و قراردادهای تجاری بین مطب ها و مراکز تصویربرداری و حتی حضور واسطه و دلال در این میان را فراهم آورده تا از این معاهده تجاری، سود مالی مورد انتظار  حاصل آید.

 
گواه این ادعا هم وجود مراکز و دستگاههای متعدد تصویربرداری پزشکی، آنهم فراتر از نیاز جمعیت کشور و استانداردهای جهانی تعریف شده در این حوزه است. متاسفانه همین نگاه مالی به مقوله سلامت، سبب شده است که برون سپاری بخشهای رادیوتشخیصی و رادیودرمانی با کمترین نظارت و سخت گیری، بصورت روز افزون، رشد داشته و علاوه بر تهدید جدی سلامت عمومی و افزایش بی رویه پرتوگیری اجتماع که در نوع خود فاجعه بار است، خروج ارز و زیان اقتصادی کلان برای کشور بواسطه واردات این دستگاهها و تجهیزات پرهزینه که با لحاظ شرایط تحریم ها، به چندین برابر قیمت واقعی و از گردش مالی مملکت پرداخت شده و می شود، را نیز به ارمغان می آورد. که با بررسی کلان این مقوله حتی همان سود و صرفه اقتصادی حاصل از تجارت سلامت، هم در هاله ای از ابهام قرار می گیرد. و از اساس باید مورد تجدید نظر واقع شود. تا هم راستا با حمایت از سلامت جامعه و نسلهای آینده، از سرمایه ها و منابع کشور صیانت به عمل آمده و درجهت صحیح به کار گرفته شده و تضمین کننده آینده جامعه باشد.

علی معظمی، صاحب امتیاز و مدیر مسئول روزنامه سرآغاز و عضو هیئت مدیره انجمن علوم پرتونگاری تهران