قانون استارک و سکوت سه قوه!!؟!

قلم:

STARK LAW

و سکوت قوای سه گانه ی ایران ؟؟

قانون استارک ، قانونی است که بر اساس آن نظارت جدی حاکمیت ایالات متحده ی آمریکا از جان و مال مردم در برابر سو استفاده های احتمالی مراکز درمانی تصویب شده است.

بر اساس این قانون یک متخصص حق ندارد برای بیماران سونوگرافی ، اکوکاردیوگرافی و یا آنژیوگرافی، تجویز کند و خودش آن را انجام دهد و پولی به عنوان دستمزد بگیرد ، باید حتما آن را به همکاران دیگری ارجاع دهد و نتیجه ی کار را برای ادامه ی درمان بیمار بخواهد.

در ایران و بخصوص بعد از اجرای طرح موسوم به تحول سلامت ، خود ارجاعی ها به دلیل درامد سرشار مالی افزایش پیدا کرد که اوج این افزایش را در رشته ی قلب داشته ایم که کشور را به کارگاه آنژیوگرافی و اکوکاردیوگرافی تبدیل کرده و منابع زیادی از طرح تحول سلامت را بلعید. اگر قانون استارک در ایران اجرا می شد ، بسیاری از صاحب نظران معتقدند که جلوی خیلی از مشکلات نظام درمانی کشور گرفته می شد. سکوت مجلس، دولت و دیوان عدالت اداری در برابر خود ارجاعی، تعجب برانگیز است ، البته در ایران کمیسیون درمان مجلس از اکثریت مطلق کادر درمان تشکیل شده است و وزارت بهداشت نیز توسط کادر درمان اداره می شود و بر خلاف رویه ی جاری دنیا، اثری از حقوق دانان، کارشناسان اقتصاد سلامت و مدیران خدمات بهداشتی و درمانی در مناصب حساس دولت و مجلس نیست ، البته صاحب این قلم در مصاحبه هایی که با برخی از چهره های با سواد و ملی در کمیسیون بهداشت و درمان مجلس داشتم ( دکتر سیامک مره صدق، دکتر امیرحسین قاضی زاده) اشاره داشتند که تعارض منافع در نظام سلامت ایران یکی از اساسی ترین مشکل ساختاری نظام سلامت ایران است.

در حال حاضر معاون درمان وزیر بهداشت کشور، فارغ التحصیل رشته ی قلب است که بیشترین درصد رشد دریافتی ها متعلق به این گروه بوده است. نکته ی تامل بزانگیز این است که قانون استارک حداقل پنج دهه است که اعمال می شود و مقامات وزارت بهداشت ایران تاکنون هیچ اشاره ای در رسانه ها و ... به آن نکرده اند و تاسف بار تر اینکه اخیرا با نفوذ برخی از رشته های فوق تخصصی ، مجوز خدمات سونوگرافی را نیز دریافت کرده اند؟! 

مهدی اسفندیار

کانال اختصاصی

با من همراه شوید در کانال 

@nabeavamfaribi

چرا وزیر بهداشت سکوت کرده است؟! پاسخگوی شرایط موجود نیست؟!

سکوت سهمگین وزیر بهداشت ؟!

بخشنامه ی رئیس دانشگاه علوم پزشکی قزوین حاوی نکات بسیار تامل برانگیزی است ، دستور وی صدور مجوز الزام بیماران به تهیه ی دارو و ملزومات از بیرون بیمارستان؟! نقض آشکار طرح موسوم به تحول سلامت است ، بخشنامه ی ایشان مبنی بر محدودیت در ارایه ی خدمات جراحی به بیماران ، نقض صریح طرح تحول سلامت است و اینکه چگونه کاسه کوزه های بی تدبیری و ولخرجی ها بر سر دستمزد پزشکانی شکست که به اذعان مسئولان تنها ۲۰ درصد از کل منابع طرح تحول به آنها اختصاص یافت؟!

حالا سوال اینجاست ؛ 

۱_ آقایان کمیسیون بهداشت مجلس، چگونه فریاد کارشناسان مسلم اقتصاد سلامت را مبنی بر غیر قابل کنترل بودن هزینه ها نشنیده اید ؟! بخصوص شما ، آقای شهریاری و شما آقای قربانی که بیشتر مصاحبه های شما ، فشار و فشار بر بیمه ها برای وصول مطالبات بوده است؟!

۲_ آقای نوبخت ، آقای جهانگیری ، چرا پاسخگوی قریب ...... 

به نظر می رسد هر نوع انتقاد از این دولت مباح باشد اگر.....

سازمان های بیمه گر به فلاکت افتادند، بدهی  بیمه ها به مراکز درمانی به دلیل اشتباه محاسبات و اجرای طرح تحول سلامت به وضعیت بسیار خطرناکی رسیده است، اما خبر ها حکایت از انتخاب مجدد دست اندرکاران وزارت بهداشت و رفاه به سمت اعضای کابینه دارد، به هرحال معتقدم تصمیم دولت و ریاست محترم جمهور باید محترم شمرده شود، منتهی این انتخاب به این معنا نیست که اصحاب قلم و منتقدانی  علمی حوزه ی سلامت که به حرمت بسیاری از مسائل ، بخصوص  انتخاب  مردم سکوت کردند ، بنشینند و نگاه به این وضعیت خطرناک کنند. لذا آقای روحانی چنانچه اعتقادی به  همکاری مجدد با مدیران ارشد حوزه ی سلامت دارد، قبل از آن حتما باید به این سه سوال اساسی پاسخ بدهد‌..

۱_ اگر برنامه ریزی مدیران ارشدش در حوزه ی سلامت درست بوده و عقلانیت و تدبیر بر آن حاکم بوده، به چه دلیل اینهمه بدهی برای بیمه ها و دولت به دلیل اجرای طرح تحول سلامت ایجاد شده است؟! چرا دولت حمایت لازم را به عمل نیاورد؟!

۲_ اگر برنامه ریزی مدیران ارشد وی نادرست بوده است ، پس به چه دلیل دوباره قصد استفاده نمودن از مدیران آزموده شده و پر اشتباه را دارد؟!

۳_ در هر صورت تکلیف یک دولت در برابر اینهمه طلبکار چیست؟! ایجاد سو مدیریت و تماشای فلاکت سازمان های بیمه ای و مراکز درمانی؟! آیا این عصاره ی تدبیر و خردی هست که دولت مدعی آنست؟!  

به هرحال به عنوان فردی که از دولت تدبیر و امید و تداوم ان حمایت کردم، بد نیست که عنوان دارم، انتخاب مجدد اعضای تیم سلامت در کابینه ی دوازدهم اگر بدون رفع بدهی انباشته ی دولت به بیمه ها باشد ، باید آن را خودزنی آگاهانه ی دولت تصور کرد چه آنکه معتقدم، اندیشه های مدیران ارشد حوزه ی سلامت در دولت یازدهم مبتنی بر اصل   پول= خدمت     استوار بوده و همین تفکر سبب شد که تمام ارکان اقتصاد ایران تحت تاثیر مخرب این طرح آسیب ببیند تا صرفا افراد ناآگاهی که حوصله ی خواندن لایحه ی بودجه و‌ نحوه ی تامین منابع این طرح را ندارند و گرفتار پوپولیسم هستند ، از اجرای این طرح خشنود باشند،  به هرحال در شرایطی که وزرای اقتصاد ، رفاه، معاونت برنامه ریزی رئیس جمهور هم فهمیده اند که اجرای طرح تحول سلامت چه با اقتصاد و سیستم بیمه ای کشور کرده است و تمام ارکان دارو و درمان کشور را می رود که در مسیر بی بازگشت خود نابود کند...در چنین شرایطی باید به اطلاع آقای رئیس جمهور محترم رساند، انتخاب مجدد تفکرات قبلی  به هیچ عنوان از ایشان پذیرفته نیست و به قطع یقین حداقل به زعم خودم، در طول چهار سال اینده این حق را به خود می دهم که صدای بلند فریاد پزشکانی باشم که ده ماه و تا یکسال است که حق العلاج آن را هنوز دولت پرداخت نکرده است....

صدای فریاد بازنشستگانی باشم که به قطع یقین امکان پرداخت مستمری انها با تداوم اجرای طرح تحول سلامت میسر نیست؟! صدای فریاد تولید کنندگانی باشم که یارانه ی تولید انها قطع شده تا چاه ویل درمان پر شود... صدای معلمانی باشم که به حقوق آنها چکه چکه اضافه شده تا چون دریایی بی حساب پول به بخش درمان کشور منتقل شود، صدای .....آقای روحانی ، این روزها انتخاب کابینه در پیش است، انتخاب مجدد خودتان را هرگز به حساب عملکرد بی نقص خود نگذارید، واقعیت این است که اگر از سوی شورای محترم نگهبان ، افرادی غیر از جناح سیاسی قالیباف و رئیسی می امدند... چه بسا امروز در تاریخ نگاشته می شد...

دولت یازدهم مقهور اشتباه خود در اجرای طرح تحول سلامت شد.

به هرحال امروز را به خاطر خواهم سپرد