سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

آقای معاون رئیس جمهور،. از شما انتظار تردید و عقب نشینی نیست؟!؟


آقای معاون رئیس جمهور،. از شما انتظار تردید و عقب نشینی نیست؟!؟




روز پرستار در این چندسال دوبار برگزار می‌شود ، نوع اول مردمی و با حضور بدنه ی اصلی پرستاری کشور و نوع دوم دولتی و بدون بیان مشکلات جامعه پرستاری ، امسال اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور آمد و اعلام کرد که‌ ذره ای تردید در اجرای طرح تحول سلامت ندارد.


بله آقای جهانگیری بنده هم شکی ندارم که‌ این دولت با این سطح کارشناسی و‌ با این معاون اول در خود ذره ای تردید در اجرای طرح پوپولیستی تحول سلامت نخواهد داد ، زیرا برای فهم چالش های طرح تحول سلامت دانش و فعل خواستن نیز لازم است و شهامتی که‌ اشتباه را پذیرا باشد.


برای درک عمق فاجعه در اجرای این طرح باید از دانش اقتصاد سلامت و طراحان سیاست های رفاه اجتماعی استفاده کرد ، طبیعی است که‌ جنابعالی با این تخصص و با این سطح از دانش از حوزه ی مدیریت سلامت با تمام وجود تا غرق شدن کامل اقتصاد کشور بر این طبل بکوبید؟!


اینکه بدون تردید ادامه خواهیم داد را اصلا نیاز نیست بیان کنید ، وقتی به نامه های بدون جواب رییس دولت شما به روسای صنفی کشور می شود فهمید ، البته اصلا نباید هم دیگر تردیدی به خود راه بدهید ، در تمامی حوزه ها به جز سیاست خارجه کشور فلج شده است ، بالاخره باید خروجی کلید شما باز شدن قفل مردم در بیمارستان های دولتی ( نه خصوصی و نه سرپایی ) باشد که‌ بالاخره چیزی برای گفتن داشته باشید. 


اصلا جناب آقای جهانگیری چرا باید عقب نشینی کنید ، عقب نشینی متعلق به کسانی هست که‌ فرق بین پیروزی و شکست را متوجه بشوند ، بنده این توان و این شهامت را در دولت شما نمی بینم که‌ بخواهد دریابد که‌ در هیچ جای دنیا در یک نظام سلامت بدون گایدلاین و‌ بدون سطح بندی خدمات پول تزریق نمی کنند؟!؟



بنده معتقدم که‌ دلیلی ندارد برای عقب نشینی ، وقتی که‌ سطح کارشناسی دولت تا این حد به فضاحت کشیده می‌شود که‌ از یک سو لایحه ی منع تعارض منافع را در دست تقدیم دارد و از سویی دیگر با تمام توان به تعارض منافع دامن می زند.



فرمودید که مردم قدر زحمات پرستاران را می دانند، بله مردم می دانند ، مشکل اینجاست که‌ شما نمی دانید.


فرمودید که‌ شغل پرستاری یک مسئولیت اجتماعی است و جنبه ی معنوی دارد، ازتون خواهش میکنم همین نگاه را در حق نجومی بگیران دولت هم داشته باشید ؟!؟ 



فرمودید مشکلات از دولت قبل تلمبار شده است ، این را در بست قبول ، اما کجای این مشکلات را حل کردید، فکر می کنید، همین مردم که قدر زحمات پرستاران را می دانند، نمی دانند و درک نمی کنند که‌ قطعی برق و خارج شدن گل آب از شیر آب و خاکستر سر مردم را نمی فهمند!! باید عرض کنم که‌ خوب می دانند که خاکستر و گردو غبار آسمان اهواز به کلوخ تبدیل شده است و شما را هیچ ارتباطی با حل مشکلات نیست.



نمی دانم که‌ از چاه طرح تحول سلامت برای شما چه در می آید ، اما با صراحت عرض میکنم که‌ بنده به عنوان یک عضو دارای بیمار صعب العلاج از یک خانواده ی فرهنگی که‌ شش ماه است آواره ی طرح تحول سلامت شما هستم برای سال ۹۶ روز شماری میکنم تا نه ای جانانه بگویم به دولتی که‌ از حقوق پدر بازنشسته ی بنده را قطره ای افزایش داد تا با افزایش قیمت سوخت و آب و برق و گاز و حتی نان ایشان ، دلشون را شاد کند به طرح موهومی که‌ تا کنون سی میلیون تومان فقط بخاطر دارو بر این خانواده تحمیل کرده که‌ حتی بیمه ی تکمیلی نیز پاسخگو نیستند؟!

کاش از بغض گره شده در گلوی معلمان و فرهنگیان این مملکت اطلاع می داشتید که نه تنها از این ولخرجی دولت در طرح تهوع سلامت آگاه می شدید بلکه به خود می لرزیدید به خاطر این کوهی از اشتباهات که‌ بر کشور عارض شده است.


آقای جهانگیری به رئیس خارج از دسترس پرستاران و معلمان و کارگران خود بفرمایید ، انتخابات سال آتی صدای مردمی که‌ این روزها در خوزستان خاک، در عسلویه گاز سمی در مازندران آب آلوده و در جای جای کشور بهت زده به دولتی نگاه می کنند که‌ همه چیزش شده افزایش تعرفه ها خواهد شنید.



آقای جهانگیری این ملت سر وقتش خوب نه خواهند گفت ، همانطور که‌ به مجریان طرح پوپولیستی مسکن مهر نه گفتند ، همانگونه هم بخاطر آشی که‌ برای بیمه های کشور پختید بخاطر آشی که‌ برای پرستاران پختید برای مردم خوزستان و .... پختید منتظر بمانید و همینطور بدون تردید ادامه بدهید.

https://telegram.me/aghayerohanigeledarim


ظلم بزرگ رئیس سازمان نظام پرستاری در حق آقای روحانی


ظلم بزرگ رئیس سازمان نظام پرستاری در حق آقای روحانی......


آقای دکتر آدابی، لطفا از بابت نامه نگاری به آقای روحانی عذرخواهی کنید.....


سه سال است که‌ دکتر آدابی رئیس سازمان نظام پرستاری و قائم مقام ایشان، آقای شریفی مقدم و همینطور بعضا رؤسای صنفی معلمان و کارگران در حال نامه نگاری به ریاست محترم جمهور هستند و شکوه دارند که چرا به مشکلات آنها رسیدگی نمی شود؟! در آخرین حرکت با گذاشتن گل در صندلی خالی روز پرستار ، گفتند که‌ آقای رئیس جمهور نیامدند و به این شکل اعتراض کردن، سوال بنده از آقای دکتر آدابی و آقای شریفی مقدم این هست که؛


مگر آقای روحانی وعده و قولی به پرستاران در ایام انتخابات ریاست جمهوری دادند و یا برنامه ای برای پرستاران داشتند ؟! چرا طلبکارانه با کسی صحبت می کنید که‌ خیلی صادقانه برنامه دادند و در برنامه ی ایشان یک خط برای جامعه پرستاری نبود؟! یک کلمه برای پیراپزشکان و ماماها نبود و اکنون صادقانه پاسخ بدهید که‌ به چه دلیل دارید مطالبه گرانه با ریاست محترم جمهور صحبت می کنید؟!




ایشان از همان ابتدا خیلی صادقانه‌ همه ی مشاوران و همکاران خود را در حوزه ی سلامت و رفاه اجتماعی از میان پزشکان انتخاب کردند و سه سال تمام برای آنها تلاش کردند و الحمدلله سربلند هستند ، به عنوان یک خبرنگار اعتراض شدیدم را به جناب آقای دکتر آدابی ریاست محترم نظام پرستاری بخاطر نامه نگاری ها به ریاست محترم جمهور و مطالبه ی حقوق زمین مانده ی پرستاران اعلام می کنم و امیدوارم که‌ نقد بنده را بپذیرند و از این نوع نامه نگاری های بی ارتباط به کسیکه هیچ تعهدی به شما نداده است ، اجتناب ورزید.


از رئیس جمهور حقوقدان تا اولین مفاهیم حقوقی مبارزه با فساد؟!

از وقتی آقای روحانی ریاست جمهوری اسلامی ایران را پذیرفتند ، اولین انتظار از ایشان در مبارزه با فساد اقتصادی این بود که‌ قوانین حقوقی و لوایح قانونی مناسب تدوین کنند که‌ شاهرگ های فساد را در ایران تحت تاثیر قرار دهد.


متاسفانه باید بگویم برخلاف نظر عامه ی مردم ایران ، قوانین ایران در مبارزه با فساد به شدت ضعف دارد. مهمترین ضعفی که‌ سبب ایجاد فساد گسترده در نظام مالی ایران شده است ، نادیده گرفتن موضوع تعارض منافع است که‌ نماد بارز آن را می توان در سیستم صنعت و سلامت ایران به وضوح دید ، اینکه وزیر صنعت ایران از بزرگترین صاحبان صنعت در بخش خصوصی است و وزیر بهداشت ایران از بزرگترین سرمایه گذاران بخش خصوصی است ، نشان از نگاه کاملا غیرحقوقی ریاست محترم جمهور در انتخاب افراد کابینه دارد ، در آمریکا به این شکل در این مورد نگاه می شود که‌ ؛


« اخلال در تصمیم گیری بی طرفانه می تواند در خوش نیت ترین افراد نیز در صورتی که منافعی از یک حوزه خاص اقتصادی در کنار فعالیت سیاسی شان داشته باشند، رخ دهد.»


حالا شما تصور کنید که‌ رئیس جمهور حقوقدان ما یک متخصص پزشکی را بر خلاف تجربه ی موفق دنیا به سمت وزیر بهداشت می گمارد که‌ قرار است او؛


_ قوانین مرتبط با صدور مجوز برای تأسیس مراکز درمانی را تنظیم و صادر کند؟!


_ قرار است او برای خودش دستمزد عادلانه ای تعیین کند که‌ اگر این تعیین دستمزد با منافع مردم مواجه شد ، او منافع مردم را انتخاب کند؟؟


_ قرار است که‌ او برای رفع نیاز کشور ، دستور دهد ظرفیت متخصصین پزشکی در دانشگاه های علوم پزشکی افزایش دهد و در این راستا به شدت به منافع شخصی خود آسیب بزند؟!؟ زیرا با افزایش تعداد فارغ التحصیلان از درآمد او کاسته می‌شود


( برای مثال ظرفیت تربیت متخصصین رشته ی جراحی گوش و حلق و بینی با وجود نیاز شدید کشور  از سال ۸۴ تا ۹۲ در دانشگاه شهید بهشتی ثابت ماند )


_ قرار است که‌ آقای وزیر با وجود اینکه انتقال منابع به قسمت بهداشت ، سبب کاهش بیماری ها و کاهش درآمد وی می شود با قاطعیت به این کار اقدام کند؟!


_ قرار است که‌ آقای وزیر قوانینی تصویب کند که‌ با استقرار پزشک خانواده از ارجاع بی جهت بیمار به مطب وی جلوگیری کند!؟


اما آقای روحانی ، به عنوان حقوق دان برای حل مشکل تعارض منافع چه کردند ؟!؟



گفته می‌شود که‌ در انتهای سال چهارم ریاست جمهوری لایحه ای با این مضمون در حال تصویب و ارسال به مجلس است ؟!؟


اما ببینید قوانین فدرال آمریکا برای مبارزه با فساد دولتی که‌ امروز ما گرفتار آن هستیم چگونه رفتار کرده است ، آنچه در زیر می خوانید قوانین ایالات متحده ی آمریکاست که‌ در بسیاری از کشورهای پیشرو در مبارزه با فساد که‌ رئیس جمهورشان حتی دیپلم حقوق نیز ندارد ، اعمال می‌شود 



«طبق قوانین فدرال، نباید از افرادی که صاحب منافعی در یک حوزه خاص هستند به عنوان مدیران تصمیم گیر استفاده نمود. این رد صلاحیت در صورتی که همسر، فرزندان، شرکا یا بیزینس شخص نیز در حوزه ای ذی نفع هستند می بایست اعمال شود و از انتصاب وی جلوگیری شود. مطابق قانون مذکور شخصی که خود یا یکی از مرتبطین با او ذینفع در حوزه ای هستند و در همان بخش به عنوان مقام اجرایی منصوب شده است می بایست خودش رد صلاحیتش را اعلام کند قبل از این که دولت آن را تشخیص دهد. در غیر این صورت خلاف قانون کیفری مقررات دفتر اخلاق دولتی عمل کرده  است.»


خوب حالا تصور کنید که‌ بزرگترین فعالان بخش خصوصی ایران امروز از اعضای اصلی دولت آقای روحانی ،  یعنی سیاست مداری که‌ فارغ التحصیل حقوق، از انگلستان می باشد ،هستند؟!؟


نمی خواهم دشواری های کار آقای روحانی را به عنوان دولتی بعد از دولت دهم ، نادیده بگیرم.... 


اما آقای روحانی ، کوتاهی ها هم کم نبوده است ، کوتاهی هایی که‌ از یک حقوق دادن پذیرفته نیست؟؟



مهدی اسفندیار

دانشجوی رشته حقوق

آقای روحانی ، گله داریم!:

از رئیس جمهور حقوقدان تا اولین مفاهیم حقوقی مبارزه با فساد؛



وقتی آقای روحانی ریاست جمهوری اسلامی ایران را پذیرفتند ، اولین انتظار از ایشان در مبارزه با فساد اقتصادی این بود که‌ قوانین حقوقی و لوایح قانونی مناسب تدوین کنند که‌ شاهرگ های فساد را در ایران تحت تاثیر قرار دهد.


متاسفانه باید بگویم برخلاف نظر عامه ی مردم ایران ، قوانین ایران در مبارزه با فساد به شدت ضعف دارد. مهمترین ضعفی که‌ سبب ایجاد فساد گسترده در نظام مالی ایران شده است ، نادیده گرفتن موضوع تعارض منافع است که‌ نماد بارز آن را می توان در سیستم صنعت و سلامت ایران به وضوح دید ، اینکه وزیر صنعت ایران از بزرگترین صاحبان صنعت در بخش خصوصی است و وزیر بهداشت ایران از بزرگترین سرمایه گذاران بخش خصوصی است ، نشان از نگاه کاملا غیرحقوقی ریاست محترم جمهور در انتخاب افراد کابینه دارد ، در آمریکا به این شکل در این مورد نگاه می شود که‌ ؛


« اخلال در تصمیم گیری بی طرفانه می تواند در خوش نیت ترین افراد نیز در صورتی که منافعی از یک حوزه خاص اقتصادی در کنار فعالیت سیاسی شان داشته باشند، رخ دهد.»


حالا شما تصور کنید که‌ رئیس جمهور حقوقدان ما یک متخصص پزشکی را بر خلاف تجربه ی موفق دنیا به سمت وزیر بهداشت می گمارد که‌ قرار است او؛


_ قوانین مرتبط با صدور مجوز برای تأسیس مراکز درمانی را تنظیم و صادر کند؟!


_ قرار است او برای خودش دستمزد عادلانه ای تعیین کند که‌ اگر این تعیین دستمزد با منافع مردم مواجه شد ، او منافع مردم را انتخاب کند؟؟


_ قرار است که‌ او برای رفع نیاز کشور ، دستور دهد ظرفیت متخصصین پزشکی در دانشگاه های علوم پزشکی افزایش دهد و در این راستا به شدت به منافع شخصی خود آسیب بزند؟!؟ زیرا با افزایش تعداد فارغ التحصیلان از درآمد او کاسته می‌شود


( برای مثال ظرفیت تربیت متخصصین رشته ی جراحی گوش و حلق و بینی با وجود نیاز شدید کشور  از سال ۸۴ تا ۹۲ در دانشگاه شهید بهشتی ثابت ماند )


_ قرار است که‌ آقای وزیر با وجود اینکه انتقال منابع به قسمت بهداشت ، سبب کاهش بیماری ها و کاهش درآمد وی می شود با قاطعیت به این کار اقدام کند؟!


_ قرار است که‌ آقای وزیر قوانینی تصویب کند که‌ با استقرار پزشک خانواده از ارجاع بی جهت بیمار به مطب وی جلوگیری کند!؟


اما آقای روحانی ، به عنوان حقوق دان برای حل مشکل تعارض منافع چه کردند ؟!؟



گفته می‌شود که‌ در انتهای سال چهارم ریاست جمهوری لایحه ای با این مضمون در حال تصویب و ارسال به مجلس است ؟!؟


اما ببینید قوانین فدرال آمریکا برای مبارزه با فساد دولتی که‌ امروز ما گرفتار آن هستیم چگونه رفتار کرده است ، آنچه در زیر می خوانید قوانین ایالات متحده ی آمریکاست که‌ در بسیاری از کشورهای پیشرو در مبارزه با فساد که‌ رئیس جمهورشان حتی دیپلم حقوق نیز ندارد ، اعمال می‌شود 



«طبق قوانین فدرال، نباید از افرادی که صاحب منافعی در یک حوزه خاص هستند به عنوان مدیران تصمیم گیر استفاده نمود. این رد صلاحیت در صورتی که همسر، فرزندان، شرکا یا بیزینس شخص نیز در حوزه ای ذی نفع هستند می بایست اعمال شود و از انتصاب وی جلوگیری شود. مطابق قانون مذکور شخصی که خود یا یکی از مرتبطین با او ذینفع در حوزه ای هستند و در همان بخش به عنوان مقام اجرایی منصوب شده است می بایست خودش رد صلاحیتش را اعلام کند قبل از این که دولت آن را تشخیص دهد. در غیر این صورت خلاف قانون کیفری مقررات دفتر اخلاق دولتی عمل کرده  است.»


خوب حالا تصور کنید که‌ بزرگترین فعالان بخش خصوصی ایران امروز از اعضای اصلی دولت آقای روحانی ، فارغ التحصیل حقوق از انگلستان هستند؟!؟


نمی خواهم دشواری های کار آقای روحانی را به عنوان دولتی بعد از دولت دهم ، نادیده بگیرم.... 


اما آقای روحانی ، کوتاهی ها هم کم نبوده است ، کوتاهی هایی که‌ از یک حقوق دادن پذیرفته نیست؟؟



مهدی اسفندیار

دانشجوی رشته ی حقوق


@aghayerohanigeledarim


با انتقال شورای عالی بیمه به وزارت بهداشت چه مشکلاتی برای کشور و نظام بیمه ای ایجاد خواهد شد؟!؟

دیروز مجمع تشخیص مصلحت نظام قانونی تصویب کرد که‌ بر اساس آن شورای عالی بیمه به وزارت بهداشت منتقل شد، با انتقال شورای عالی بیمه به وزارت بهداشت چه اتفاقاتی خواهد افتاد و یا محتمل است؛


۱_ دولت خواهد توانست بر سازمان تامین اجتماعی بار مالی تحمیل کند بدون اینکه منابع آن را تامین کند، در حالیکه طبق اساسنامه سازمان تامین اجتماعی دولت حق ندارد بر این سازمان  بار مالی بدون تامین منابع آن تحمیل کند که‌ این قانون در بودجه سال ۹۶ هم پیش بینی شده است.


۲_ با تصویب این قانون شرایط برای بیمه ها بغرنج تر از انتقال بیمه ها به وزارت بهداشت شده است زیرا وزارت بهداشت هیچ تعهدی در تامین منابع بیمه ها نداشته اما اختیار ارایه صورت هزینه و فاکتور را دارد، درست مثل اینکه شما در خانه نشسته باشی و رستوران سر کوچه  خورشت قیمه با هر کیفیتی و هر قیمتی  و هر تعدادی  برای شما بیاورد و شما موظف به پرداخت فاکتور باشی؟؟


۳_ نظر به اینکه مدیریت وزارت بهداشت دست ارائه کنندگان خدمت است بحث تعارض منافع موجود در مدیریت نظام سلامت که  کارشناسان آن را دلیل اصلی ناکارآمدی نظام سلامت ایران و بهره وری نازل منابع و عدم شفافیت اطلاعات می دانند شدت می گیرد و اولویت گرفتن منافع صنفی و شخصی بر نیازهای واقعی کشور و مردم در تصمیم گیری ها بسیار محتمل است. 


۴_ یکی از ضعف های اساسی وزارت بهداشت و کمیسیون بهداشت مجلس سطح نازل اطلاعات و دانش آنها در موضوع اقتصاد سلامت و شناخت ساز و کار بیمه ای است که‌ سبب می شود یک نهاد اقتصادی بسیار حساس و مهم  درگیر سطح نازلی از تصمیم گیری ها گردد که‌ امکان وقوع هر نوع چالشی برای آن بسیار بیشتر از سابق است که‌ تجربه شکست  خورده ی سابق موید این پیش بینی می باشد.


۵_ پیش بینی می‌شود با این قانون از این به بعد شاهد جنس جدیدی از دعواها باشیم؟!؟ از یک سو وزارت بهداشت فریاد بزند که‌ قانون است و باید پرداخت شود و از سویی دیگر بیمه ها بگویند در تامین معاش بازنشستگان نیز مانده ایم، لطفا قانون جدید تصویب نکنید؟! ساده تر اینکه زحمت وزارت بهداشت برای دریافت پول و قانونی کردن درخواست های خود در حد تشکیل جلسات شورای عالی بیمه و گرفتن یک مصوبه خلاصه می شود.


به هر حال این قانون تصویب شده است و باید صبر کرد تا دید متولیان نظام سلامت به این اتفاق به دیده ای لقمه ای آماده نگاه می کنند یا مسئولیتی سنگین در برابر سلامت مردم ؟

 شاید انتصاب رئیس شورای عالی بیمه و تغییرات در ترکیب اعضا و نمایندگان وزیر بهداشت در این شورا و تحصیلات و گرایشات آنها و احتمال تغییر در ترکیب اعضا با افزایش نمایندگان وزارت بهداشت و بخش خصوصی در اساسنامه شورای عالی بیمه که‌ محتمل است ، به خوبی آینده را ترسیم خواهد کرد.



مهدی اسفندیار

چرا طرح تحول سلامت شکست خورد؟

طرح تحول سلامت دیگر به بن بست رسیده است و امروز به نقطه ای رسیده است که‌ متولیان امرش در وزارت بهداشت بیشتر وقت خود را به توضیح دادن در مورد دلایل شکست طرح تحول سلامت می گذرانند و برای برون رفتن از وضعیت موجود ناچار شدند که‌ اقدام به جلوگیری از ارایه ی خدمت به بیمه شدگان تامین اجتماعی نمایند، جمعیتی که‌ نیمی از کشور را تشکیل می‌دهند دهند ،  اتهام زنی به وزارت خانه ی دیگر از دولت که برای رئیس جمهور نیز گران تمام شده و ا آن را دلیلی بر عدم کنترل رئیس دولت بر مجموعه ی تحت امرش می شود تعبیر کرد ،با این حال سوای از فریادهایی که‌ می بایست در طول این سه سال دلسوزان  و کارشناسان بلند می کردند و همینطور رسانه های مستقل که‌ چوب تحریم از سوی متولیان نظام سلامت را نیز خوردند و با این حال در این راستا ذره ای درنگ نکردند باید به این بپردازیم که‌ چرا این همه هزینه برای نظام سلامت به هدر رفت و چیزی جز تبلیغات بی اثر برای افکار عمومی باقی نماند؟ 

پنج دلیل عمده برای شکست طرح تحول سلامت وجود دارد؛

۱_ تصمیم گیران این طرح از حداقل دانش و تجربه ی مدیریت نظام سلامت برخوردار نبودند به طوریکه فرمانده ی این طرح تنها سابقه ی ریاست بر یک بیمارستان تک تخصصی ( نه حتی جنرال) را دارا بوده است و سپس معاون درمان وزارت بهداشت که‌ کل سابقه ی استخدام نامبرده نیز به ده سال نمی رسد و این بنده ی خدا نیز نهایتا یک رئیس بیمارستان بوده که از هیچ کدام از این دو نفر حتی یک مقاله در مورد مدیریت نظام سلامت حقیر نیافتم ... متاسفانه دولت آقای روحانی اجازه داد که این دو نفر ده ها هزار میلیارد تومان از پول بیت المال را تحت ارتقای نظام سلامت مدیریت کنند


۲_ جهت گیری دولت آقای روحانی در موضوع طرح تحول سلامت اشتباه بوده و دولتی که به خاطر شرایط موجود می بایست سیاست انقباصی در پیش بگیرد ، استراتژی دولت رفاه را بر گزید و با جیب خالی پوزی عالی را در دستور کار قرار داد.


۳_ بیمه ها؛ بیمه‌ ها از اول روزگار کنونی را محتمل می دانستند با این حال تحت فشار ، تن به این طرح مخرب دادند که شاید اثرات بلند مدت آن بسیار هولناک تر از اکنون باشد


۴_ مطبوعات: مطبوعات دیداری و شنیداری به دلیل ضعف شدید در امور کارشناسی حوزه ی سلامت نه تنها خود نتوانسته اند بحران را زودتر از موعد کشف کنند بلکه به حدی در این حوزه اشتباهات مهلکی داشتند که‌ همراهی تمام قد با فاجعه را به نام کمک به دولت در دستور کار قرار دادند ، نگاه کردن به تلویزیونی که‌ یک خانم  پزشک عمومی نقش گزارشگر و مجری یک برنامه ی تخصصی را برعهده دارد با نگاهی بسیار نازل و بدون کمترین اطلاعات از سیستم بیمه ای ، از خرید راهبردی، از تقاضای القایی و گایدلاین ها و .... که گه گداری اصلا یادش می رود که‌ این برنامه ها ملی هست و یاد مطالبات بیمه ای خود می افتد به خوبی نشان می‌دهد که‌ اوضاع کارشناسی در رسانه های ما چقدر بد است.


۵_ اما پنجمین دلیل شکست طرح تحول سلامت همراهی سیاسیون و مذهبیون با این طرح بوده، کسانیکه بدون بررسی علمی و مستدل صرف رضایت عوام جامعه با این طرح همراهی کردند و سر سوزنی محاسبه نکردند که این پول نامتناهی که متولیان این طرح مطالبه می کنند ،قرار است از کجا و چگونه تهیه بشود، در میان سیاسیون تنها چند نفری مثل حجت السلام ابوطالبی فرد در همان اوایل طرح متوجه شدند که‌ این آش چقدر شور است و یک بزرگی که‌ همان اول گفتند؛ مواظب باشید طرح به ضد خودش تبدیل نشود ، که‌ به نظر می‌رسد عدم ارایه ی خدمات درمانی به کارگران ، چیزی بدتر از به ضد خود تبدیل شدن است, باید گفت طرح به افتضاح کشیده شد...

فقر خاموش..... سایه ای سنگین و آرام بر سر ایران

فقری که‌ این روزها به یمن شبکه های مجازی از زیرلایه های اجتماعی ایران در حال بروز است بسیار شگفت آور است ، باور اینکه چنین فقری در یک کشور نفت خیز دامن مردم را گرفته است بسیار سخت است ، چه آنکه مقایسه ی ایران با سایر کشورهای نفت خیز منطقه نشان می‌دهد که‌ وضعیت کشور فارغ از تبلیغات گسترده و کلنگ زنی ها و ادعاهایی که‌ مطرح می شود ،در برنامه ریزی های دولت ها کاملا نوعی  بلند پروازی و  فیگور صورت گرفته تا برنامه ریزی، به هر حال نگاهی به برنامه های سه دولت اخیر نشان می‌دهد که‌ سیاست های رفاهی به عنوان ابزار ایجاد عدالت اجتماعی و رفع نابرابری در عمل فلج بوده و به جای همه جانبه نگری ، علمی بودن و همه شمول بودن دچار نوعی بطلان وقت و کم خردی و ضعف برنامه ریزی می باشد.


مسکن مهر در دولت احمدی نژاد و سیاست توزیع یارانه ، همه چیز را تحت الشعاع قرار داده و کشور را در بحران نقدینگی و تورم و در نهایت بلا استفاده ماندن صدها هزار مسکن به خاطر عدم وجود متقاضی به دلیل جا نمایی فاجعه بار شده است. در توزیع یارانه نیز با وجود همه ی انتقادها ، نتیجه منجر به فشار بر لایه عایق زیرین جامعه و تنها به کام لایه ی بسیار نازکی از جامعه شده است که‌ در گذشته هیچ گیرشان نیامده ، اما بر خلاف ادعای احمدی نژاد نه پلی را تمام کرد و نه مدرسه ای ساخت و ......


اما در دولت آقای روحانی ، مشکل مردم در مسکن شناخته نشد ، مشکل در سلامت دیده شد و درست در جایی که‌ می بایست به دلیل فقدان وجود زیرساخت های سخت افزاری و نرم افزاری و به دلیل وجود ریشه های عمیق تقاضای القایی و بی سر و سامان بودن مدیریت تکنولوژی و عدم وجود آمایش نیروی انسانی ، عده ای با توان بسیار بالای رسانه ای و از صاحبان کلان بخش خصوصی ، با نشستن بر تارک نظام سلامت ، به جای اصلاح مبانی مدیریتی به بدترین شکل ممکن نظام سلامت ورشکسته ای ایران را به خاک نشاندند و متاسفانه فرصت علی بی نظیر را از کشور گرفتند و سبب گسترش بی حساب مراکز خصوصی شدند و صنعت بیمه ی ایران را ذبح کردند و اکنون در جایی که‌ باید محاکمه شوند ،متاسفانه به دلیل پوشیده بودن عمق فجایع از نگاه های کارشناسی ، گاها مورد تقدیر نیز واقع شدند؟!؟ اگر چه تاکنون با وجود ادعای تقدیر از سوی رهبر معظم انقلاب ، تنها روایت عمومی از ایشان در مورد طرح تحول این است که‌ مواظب باشید به ضد خود تبدیل نشود؟! ضد خود یعنی چه؟! آیا جز این است که‌ مدعیان اجرای طرح تحول خود را ناجی فقرا می دیدند و اکنون به ورطه ای از تناقض افتادند که‌ تهدید به عدم ارایه خدمت و دریغ کردن همان خدمت افتضاحی کخ در گذشته به کارگران می دادند اقدام کرده اند؟!؟ عدم ارایه خدمت به کارگران دم خروس ادعای اولیه مجریان طرح تحول است که‌ نشان می‌دهند تفکرات جهادی و ... که مطرح می کردند ، فقط و فقط تا روزی ادامه یافت که‌ دهها هزار میلیارد تومان پول را به عنوان کارانه در جیب حضرات برد و بعد از آن بدون ذره ای از ملاحظه ی وضع کشور و دولت ، رسما در روزنامه ها شمشیر بر روی حسن روحانی کشیده و در تقابل با کارگران قرار گرفته و این ضعیف ترین قشر جامعه را از بیمارستان های دولتی راندند...


به هر روی دو دولت گذشته و ۱۲ سال از عمر این مردم و نتیجه در مسکن و سلامت برای عاقلان و دلسوزان محل تامل... فقری که‌ سنگین و خاموش خانواده های ایرانی را در حال بلعیدن است و با تظاهر و ادعا و ... هیچ مشکلی حل نخواهد شد و این درد در حقیقت به نظر بنده تهدید کننده کیان و امنیت کشور است که‌ باید به جای شعار ، شعور و به جای کله شقی منطق را جایگزین کرد.


آقای قاضی زاده بالاخره تاریخ قضاوت خواهد کرد!!!

مهدی اسفندیار؛

بیانیه مجهول و بی منطق دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در دفاع از بی تدبیری و حرکت ناشایست صورت گرفته از سوی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان هزار زشتی و ناکارآمدی و بی منطقی را بر پیکر نظام سلامت کشور عارض می کند ، صرفه از اینکه در امری نامیمون و نازل شاهد جبهه گیری آشکار مدیران تحت تابعه وزارت بهداشت علیه مسئولین و مقامات ارشد وزارت تعاون هستیم که مثل بسیاری از کارهای دیگر خاص مدیریت دوران دکتر حسن قاضی زاده در وزارت بهداشت می باشد، باید پرسید که قاضی زاده هاشمی چگونه از....



مدعی کار جهادی به عدم ارایه خدمت به کارگران رسید؟!!


چگونه طرح تحول سلامت از ادعای خدمت به بی بضاعت ها به عمل عدم ارایه ی خدمت به کارگران رسید


چگونه مرد جهاد در روزهای جنگ و قحطی و بی پولی به مرد دست روی دست گذاشتن تا رسیدن پول رسیده است 


چگونه مدعی جامع عمل پوشاندن به آرزوی رهبری در رسیدگی به محرومان ، ناقض توصیه صریح رهبری در عدم کشاندن اختلافات به میان مردم رسیده است 


چگونه انسان رئوفی که مثل مرد دوربینی دائم پیشرو تر  مرد دوربینی  حاضر در رسانه ها از بازدید خاک های اهواز تا چشم شوخان و  شیخان ، در حال خدمت به بی نوایان بود، به ناگاه متوجه عواقب وخیم عدم ارایه ی خدمت به کارگران نشد و چشم بست...



آقای قاضی زاده هاشمی، خیلی ها از همان اول و ما بعدتر و برخی ها هم بعدهاتر به این نتیجه رسیده اند و خواهند رسید که‌ ساز شما از اول برای دولت و ملت کوک نبود ، تقدم و تاخرش بماند ، اما بالاخره فهمیدند، اگرچه برای شما این ساز کوک کوک بود، تفاوت بسیار است میان آنکه می داند  و آنکه نمی داند و اما استاد عزیز بالاخره تاریخ قضاوت خواهد کرد ، همانطور که‌ در مورد مسکن مهر قضاوت کرد و همانطور که‌ در مورد هدفمندی یارانه ها قضاوت کرد، فعلا ماییم و این ساختمان پوسیده ی اقتصاد و نداری یک ملت و تو و یاران قوی و .... که می توانید تن ما را با تهدید ندیدن بیماران بلرزانید ... اما این هم بگذرد.... فعلا شما با اینستاگرام و بیانیه و مصاحبه و .... پیش بروید ، اما این هم بگذرد


https://t.me/joinchat/AAAAAD_aI0hnzYkaGJEAmw