سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

نزاع سخت بین اطبا و تاج پادشاهی

نزاع سخت بین اطبا و تاج پادشاهی

اخیرا جریانی به نام طب اسلامی به راه افتاده است که با استفاده از طب سنتی و دستورات شرعی و برخی از روایات و احادیث و ... سعی دارد تا به ادعایی جامه عمل بپوشاند که به آن رهایی مردم از دست پزشکان و داروی صنعتی و... می گویند ، با تبلیغات وسیع و گرم شدن بازار این طب، واکنش های طب نوین شروع شد و از وزیر و وکیل فارغ التحصیل طب نوین، حملات سختی را به طرفداران طب اسلامی روا داشته اند، اما به راستی سوای از بحث های صنفی و غرض های پول آلودی که می دانیم در پس پوشش حرمت بیمار و حفظ جان بیمار وجود دارد و از بیمار گذشته بحث خدمت به مردم مطرح هست ، اما... بگذریم سوال اینجاست که چرا اکنون در کشور مردم به شدت به خود درمانی روی آورده اند؟!


نمی دانم چرا طرفداران طب نوین که از قضا بنده هم فارغ التحصیل همین گروه بزرگ هستم به جای آسیب شناسی خود به سمت تخریب حریف رفته اند؟!


خود درمانی ، از آن بدتر بی خیال درمان شدن و سر گردانی بین پزشکان مختلف و باز هم بدتر از همه ی اینها مراجعه به فوق تخصص ها برای درمان ساده ترین بیماری ها محصول کدام تفکر و علل است؟!


چالش های مهمی چون، مسیر سخت درمان از نوبت های طولانی، از برخورد های نا مناسب ، از نگاه اقتصادی و کالایی به بیمار تا زیرمیزی و خطای پزشکی و ... کی و چگونه مورد آسیب شناسی قرار گرفته اند که بفهمیم چرا مردم در حال فرار از درمان های نوین هستند و از جمله یکی از بستگان نزدیک که بخاطر همین مراجعه به طب سنتی به شدت آسیب دیده است و اکنون یکجا نشین شده است؟!


فریادهای تخریبی و دعواهای زشت صنفی و تخریب در اذهان عمومی، آمپول زن خواندن پرستاران به عنوان بخش حیاتی مراقبت از بیمار و تاجر خواندن پزشکان توسط پرستاران و ... که شب و روز در رسانه ها مطرح هست، آیا آبرویی و اعتباری برای طب نوین گذاشته است؟! 

یاد داستانی از پهلوی اول افتادم، زمانی که به او انگ خیانت به احمدشاه و برداشتن تاج پادشاهی را زدند، در جواب انگ زنندگان گفت؛ من تاج پادشاهی را از سر احمدشاه بر نداشته ام ، بلکه تاج بر زمین افتاده بود و شاه در فرنگ بود و من تاج را روی سرم گذاشتم؟؟

آیا طب نوین ما، طبابت ما، ارج نهادن به اخلاق پزشکی، عدالت بین رشته ای و .... همه همانی هست که در طب نوین دنیاست.... نه عزیزان، طب نوین در خلل حضور دکتر قریب ها ، پرفسور عدل ها و ... به بیراهه می رود و در خلل حضورش، طب های عجیب و غریب جایگزین شده اند... خودمان را فریب ندهیم.. مردم را عوام فرض نکنیم.




مهدی اسفندیار


کانال ♪ نه به عوام فریبی


@nabeavamfaribi

سخنان تکان دهنده ی مدیر سرشناس دارویی کشور از وخیم صنعت داروسازی کشور

مصاحبه ی تکان دهنده ی دکتر علی منتصری مدیر ارشد صنعت داروسازی با مهدی اسفندیار نویسنده و خبرنگار حوزه ی سلامت ؛

سوال؛ 

چرا با وجود اینکه در چند سال اخیر مدام از ورشکستگی صنعت داروسازی کشور بخاطر عدم پرداخت مطالبات از سوی مراکز درمانی و به طبع شرکت های دارویی صحبت می شود، اما همچنان خوشبختانه این صنعت روی پا هست ؟ صحبت های اخیر دکتر دیناروند در مورد ایجاد خسارت عظیم برای صنعت داروسازی در صورت عدم پرداخت مطالبات تا پایان شهریور تا چه حد جدی هست ؟! چرا پایان شهریور و پایان مهر نه ؟! آیا تعهدات خاصی برای شرکت های دارویی در این مقطع هست؟



پاسخ دکتر علی منتصری ، استاد دانشگاه و مدیر ارشد صنعت داروسازی ایران 


دکتر علی منتصری:

صنعت داروسازی یک صنعت چند بعدی است هر شرکتی اقلام متعددی دارد،  بعضی از شرکتها محدود به دولت جنس می فروشند یعنی با فروش به داروخانه خود را نجات می دهند زیرا داروخانه غالبا مستقیم از مردم پول نقد می گیرد و دارو میدهد، بعضی شرکتها داروهایی با حاشیه سود دارند و با گرفتن وام  و دادن قسمتی از سود خود را نجات می دهند،  ولی هر چه به جلو می رویم تعداد شرکتهای ضرر ده بیشتر می شود و تدریجا خرید مواد اولیه از منابع با کیفیت کمتر می شود و  در نتیجه خیلی از داروها از گردونه تولید خارج و مردم و بیماران دچار مشکل می شوند و مسئول این کمبودها و مرگ میر ناشی از آن دولت است.


شرکتها ناچارند برای ادامه کار حتی گاهی با ضرر ادامه دهند، زیرا اگر نیروهای توانمند خود را از دست بدهند کاملا متلاشی می شوند و  دولت نمی تواند در دراز مدت قاتل مردمش باشد ، لذا شرکتها به این امید که با زیاد شدن مرگ میر ناشی از کمبود دارو دولتها با فشار مردم ناچارند پول دارو را بدهند به کار خود ادامه می دهند زیرا در عمل اعلام ورشکستگی آسان نیست وعواقب وخیمی دارد، زیرا کارخانه داروسازی خونه نیست که خریدار داشته باشد و کسی شرکت زیان ده را نمی خرد و صاحب کارخانه در بهترین شرایط باید آن را تحویل بانک دهد و فرار کند که اینکار اگر اغاز گردد ماراتون ورشکستگی دولت و ملت نامیده می شود که نتیجه آن  تلاشی دولت و ملت است.


اقای دکتر دیناروند متخصص دارو است و اتفاقات را زودتر می بیند ولی مردم عوام و مریض چاره ای جز مردن زود هنگام ندارند.


به جمع ما بیایید در کانال؛ 


نه به عوام فریبی

تجمعات میلیونی بازنشستگان تهدید جدی دولت روحانی

تجمعات میلیونی بازنشستگان، تهدید بزرگ سیاسی و اجتماعی برای دولت روحانی....



اخیرا یکی از سایت های جدید التاسیس خبر از بر کناری یا استعقای تقی نوربخش به خاطر عدم همراهی با طرح تحول سلامت داد و عنوان کرد که بدیهی است که آقای روحانی آقای نوربخش را عزل کند....لازم دانستم که در این مجال به نکاتی در مورد طرح تحول سلامت بپردازم و نقش تقی نوربخش در این موضوع


۱_ حمایت از طرح تحول سلامت از سوی دکتر نوربخش برجسته ترین نقطه ی ضعف ایشان از دیدگاه کارشناسان امر است


۲_ دکتر نوربخش در این مدت به رازداری از نقاط ضعف طرح تحول سلامت پرداخته که همین امر سبب شد بیشترین انتقادات از سوی کارشناسان امر بر وی وارد شود و به نوعی باید گفت ، دلیل اصلی عدم توفیق علی ربیعی در حوزه ی اشتغال، مشغولیت وی به امر تامین منابع برای غول بی سر طرح تحول بوده است که به مذاق کارشناسان امر سلامت چون اژدهایی بدخیم می نموده و از نظر سیاسیون و نا آگاهان به مبنانی علمی حوزه ی سلامت، فرشته ی نجات، البته فرشته ای که دارو برای درد داشت ، اما شغل و خوراک و رفاه مردم را چون اژدها بلعید


به هر روی به نظر می رسد ، امروز سازمان تامین اجتماعی به نقطه ای رسیده است که برای گریز از بحران های قریب الوقوع ناشی از پیر شدن جمعیت، چاره ای جز تن دادن به مدیریت اقتصادی و تقویت مکانیسم های نظارتی و برنامه ریزی ندارد و در این مسیر تغییر نوربخش امری فنی و پذیرفته شده است، منتهی اگر روحانی بخواهد با نگرش قاضی زاده ی هاشمی وارد فاز انتخاب مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی شود، بهترین گزینه ی ممکن همین مدیرعامل فعلی است ، اما اگر بخواهد سازمان تامین اجتماعی و به طبع دولت خود را از مهلکه ی تجمع های میلیونی بازنشستگان نجات دهد ، چاره ای جز سپردن کار به دست فردی چون طیب نیا یا اقتصاد دانان خبره و سالم ندارد. باید به انتظار نشست و دید که چشم سیاسی دولت چگونه به مسائل نگاه خواهد کرد.


کانال ♪نه به عوام فریبی♪

مهدی بهرامی عزیز خدا نگهدار.....

انا لله و انا الیه راجعون.....


مهدی بهرامی، دانشجوی ترم آخر دکترای مدیریت، یکی از پاک ترین مدیران سازمان تامین اجتماعی دیشب در سن ۴۵ سالگی دار فانی را به دلیل ایست قلبی وداع گفت..


مهدی جان ، باور رفتنت سخت و جانکاه هست، بهت و حیرتی که تمام شدنی نیست و داغی که با از دست دادنت بر سینه ام نشست تا ابد ماندگار است.. مهدی جان، عزیز من قسم به آنچه از خفای تو می دانستم که خود نیز از آگاهی من بی اطلاع بودی که چه وسوسه های زر و زوری که با بی اعتنایی رد کردی و من از آن آگاه بودم و عزیزا که سخت است باور رفتنت و خوشا به حال مادرت با چنین گوهر مهربانی که تحویل جامعه داد و دردا و غما به حال بازماندگانی که توان پر کردن جای خالی ات را ندارند، دختری دوازده ساله یادگار تو هست که نمی دانم وقت دلتنگی چه باید بکند و افسوس و هزار افسوس ... قلم از نگارش اندوه نا توان و سینه ام مالامال درد است ، فردا آخرین روز وداع با تو هست، کاش شب به سحر نمی رسید و کاش فردا به بلندای عمر طول می کشید، مهدی جان خدایت نگهدار و چه باید کرد جز انکه به خواست محبوب تن داد که همانا او عالم ترین و دانا ترین و دلسوزترین و خیرخواه ترین است، مصلحتت و تقدیرت هر آنچه بوده است بر من مستتر است، اما فقدانت درد آشکاریست که قابل استتار نیست.



با تقدیم احترام


مهدی اسفندیار

همکار اسبق شما و برادر داغدارت

پاسخی به رئیس جمهور روحانی


پاسخی به رئیس جمهمور روحانی



جناب آقای روحانی سئوالی فرمودید که چه کسی کارمندان را ناچار به کار کرده است، می توانند بروند؟!


تعجب کردم که چگونه جنابعالی برای این موضوع ساده ، سئوالی به این مبهمی مطرح کردید؟!


ببینید، اگر به عنون رئیس دستگاه اجرایی کشور پرونده های استخدامی را مروری بفرمایید متوجه خواهید شد که دولت ها و مجالس کشور مردم را مجبور کرده اند که بمانند.. 

اگر در فرم اطلاعات افراد متقاضی استخدام خوب دقت کنید ، خواهید که یا فرزند کارگرند که پدرشان به دلیل عدم رونق فضای کسب و کار با حقوقی زیر زیر خط فقر زندگی می کند، یا فرزند کشاورز هستند که محصولات آنها به دلیل بهای بالای تمام شده و کشاورزی سنتی و کم بازده و واردات بی رویه بر دستشان مانده و زندگیشان تباه شده است، یا فرزند تولید کننده ای هستند که قاچاق کالا نابودشان کرده و یا فرزند مهندسی هستند که به دلیل نداشتن رانت و پارتی نتوانسته اند پیمانکاری پروژه ها را بگیرند، یا فرزند مخترعی هستند که سهمشان از نبوغ در بهترین حالت لوح ثبت اختراع هست و بس و یا فرزند کارمندی هستند که به حداقل معاش خو کرده اند... آقای روحانی یا اینان فارغ التحصیلانی هستند که با وجود توانایی برای راه انداختن کسب و کار به دلیل سود وحشتناک بانک های دولتی شما ، قادر به راه انداختن کسب و کار نیستند و یا کسانی هستند که به واسطه ی قوانین انحصاری موجود در کشور ناچارند برای دولت کار کنند، مثل نداشتن مجوز برای راه اندازی مدرسه، کار در پاراکلینیک، پرستاران مجبور به کار برای دولت به دلیل عدم اجرای قانون توسط دولت جنابعالی ( قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری) و...... بله دست آخر کسانی هستند که به دلیل داشتن ژن های خوب به کار گمارده شده اند و البته این دسته ی آخر تنها گروهی هستند که هیچ اجباری برای کار ندارند و مدعی هستند برای رضای خدا ، لباس خدمت پوشیده اند که البته نه این عزیز کردگان از حقوق خود ناراضی اند و نه رویه ی جنابعالی در برابر این نخبگان پدرزاد در طول این سال ها حکایت از این دارد که بخواهید حرفی بزنید که این از حقوق راضی ها را ناراحت کنید.. به هرحال امیدوارم که پاسخ سوال خود را یافته باشید. 


مهدی اسفندیار


با ما باشید در کانال نه به عوام فریبی