سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

این دون زادگان بدتر از گرگ درنده اند


درد تبعیض را؛ درد رانت و فساد اقتصادی را در کلمات نمی شود گفت؛ بلکه باید زیر دست و پای این فساد و مفسدان رانتی؛ له شوی و ضجه بزنی و فریاد بکشی و کسی صدایت را نشود تا بفهمی "فساد" یعنی چی؟!


باید قلم برداری و به دالان فساد نورافکنی بیافکنی تا شروری را ببینی که چگونه دست نوازش به سر مادری می کشد و دست پدری را می گیرد و با بوسه و محبت بدرقه اش می کند اما قلبش با جیب اوست که با یک درمان غیر ضرور و یک خرج تراشی بیهوده سر کیسه اش کرده اند؟!


 سخت است نمایش چهره ی واقعی این خدایان زر و زور و تزویر بی انکه صدمه ای به خادمان واقعی مردم بزنی...


زخم فساد را جایی می شود درک کرد که مسئول نظارتی با موهای سپید و .....نگاهت کند و بداند و بفهمد درست می گویی اما....معذور باشد... دقیقا انگار فاجعه ی کربلاست؛ نه که تو حسین باشی؛ بلکه ببینی "حقیقت" یعنی مال یتیم و حق الناس مردم" در جلوی چشمان بازرس ذبح می شود اما؛ گویی همیشه مصلحتی مقتدر است که حقیقت مظلوم را له می کند...فردا حاج آقا باز هم روزه است.... الله اکبر... خدایا


بگذارید اعتراف کنم که با همه ی سر سختی چندبار مثل یک بچه گریستم و هیچ آغوشی جز طبیعت نبود... جز کوه و بیابان که فریاد زنم؛ یکبار به  فردی در مقام داوری گفتم؛ چرا حکم خلاف دادی؛ گفت خود می دانی که چه کسی پشت آن بود... فرو ریختم؛ زیرا این فرد به حدی از نعمت خدا بهره مند بود که نیازی به پول آن داوری نداشت......افسوس افسوس افسوس...


و یکبار که دیدم یک فوق تخصص مملکت با نعمتی تمام از سوی خدا با قامتی افراشته و حقوق مکفی و با دارایی کامل و سلامتی تمام... چون قوس قدح برای یک مافوق خم شده است و چون پیرزنی ناتوان و بی اراده برای پست ناله می زند...ماندم که خدای من چه مهربان است...همه داد و بنده اش ندید؛ یکی هیچ نداد و بنده ای خوار شد..


و یکبار نفرین کردم


و آن ملعونی را که بی نیاز بود و بی جهت مدیری را که فسادش را می شناخت؛ تکریم کرد...‌


وقتی شروع می کنی به نوشتن سینه ات را فراخ کن و تحمل کن؛ طعنه و دشنام بازنشسته ی خسته ای را که ملول از نابسامانی ها یادش می رود که تو سفیر نجاتش نیستی؛ تو سفیر اگاهی هستی؟! می گوید؛ پس چرا خبری نشد؟!


در این مسیر دشوار و در این راه پر از کفتار؛ دعا می کنی که کاش؛ طرف حسابت ؛ ملحد و مشرک آزاده باشد، اما همیشه اینطور نیست، گاهی طرف حسابت، کیف داران و کفش داران و نوچه ی های تازه به دوران رسیده اند که حقارت ها تحمل کرده اند تا به مقام برسند و حقارت ها می کشند تا در پست بمانند؛ این دون زادگان؛ بد از هر گرگ درنده اند.


 باید کلمه به کلمه حقوقی بنویسی....اینجاست که نمی شود همه ی مفاسد را نوشت؛ آنهم در کشوری که اگر مروت قاضی نباشد ...هیچ کس حامی ات نیست...


ای انکه فریاد می زنی لنگش کن؛ یادت باشد؛ با گرگ طرف نیستم که اگر بود به کمی مروتش ایمان بود؛ با دزد حق الناس طرفم؟! با جانوری که جنسش و گوشتش و خونش به ریا برای دلسوزی و عمل به دست اندازی خو کرده؛ این یکی کینه اش شتری و شرفش در نقطه ی پایان است؛ او که در محضر خدا دست در مال یتیم می کند را هم با یاد آر... بی رحمی که گدازه ی مال یتیم را در حلقوم زن و بچه اش می کند؛ شک نداشته باش که به زن و بچه ی تو هم رحم نخواهد کرد؛ محتمل بدان با کسانی سر و کار داشته باشی که سال هاست از خدا گذشته اند و در تئوری های فیزیک و ... به نیستی و عدم بعد مرگ باور دارند؛ اما بد نمی دانند؛ با لباس تظاهر روزگار خویش را به ثروت اندوزی و فریب پیش ببرند.. 



به هر روی چهل گذشت... اندی نمانده بگذرد و روزی در خنکای فصل پاییز...همه چیز تمام می شود و خواهم نوشت مرا به خیر فاتحه ی دزدان بیت المال؛ به فله هایِ دستهِ گل دزدان و به آبروی پیامِ مقامات حاجتی نیست؛ مرا دریابید با تحفه ای از جنس لبخند یتیم؛ اگر ذره ای بر شرافت و رفاقت خود صداقت دارید.



ذره ای از خاک(مهدی اسفندیار)

وجود ماده ی خطرناک شیشه در تنباکوی میوه ای تایید شد؟؟

به گزارش خبرگزاری مهر تحقیقات و آزماشاتی  که در دانشگاه علوم پزشکی کرمان بر روی تنباکوی میوه ای صورت گرفته است نشان  داده است که سه نوع از تنباکوهای میوه های موجود در بازار دارای ماده ی بسیار خطرناک شیشه هستند.

مدیرکل سازمان بهزیستی استان لرستان در گفتگویی با مهر اعلام نموده است که تنها در شش ماه دوم سال گذشته افرادی به دلیل اعتیاد به شیشه تحت درمان قرار گرفتند که در تحقیقات علمی و آزمایشگاهی متوجه وجود ماده ی خطرناک شیشه در سه نوع از تنباکوهای میوه ای شدیم. وی گفت این افراد هیچ سابقه ی مصرف شیشه نداشتند؛ بلکه تنها به دلیل استفاده از قلیان دچار اعتیاد به شیشه شدند.

http://www.jamejamonline.ir/Media/Image/1394/03/04/635681856414802482.jpg


بیش از ۴۰۰ نوع ماده ی بسیار خطرناک در قلیان وجود دارد که تحقیقات علمی ثابت نموده است مصرف قلیان بسیار خطرناک تر از مصرف سیگار است. این  درحالی است که برخی از خانواده ها به دلیل انچه ان را صرفا تفنن می دانند به اتفاق فرزندان خود به مصرف قلیان اقدام می کنند در  این میان نگرانی های از اعتیاد دختران به قلیان و احتمال نقش شیشه در این اعتیاد رو به فزونی است.

دست‌اندازی به منابع درمانی کارگران از افزایش ناگهانی تعرفه پزشکان ناشی می‌شود

ه گزارش ایلنا، اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در این بیانیه تلاش‌های وزارت بهداشت برای مدیریت بر منابع درمانی کارگران را به قصد تصاحب بودجه ۱۶ هزار میلیارد تومانی درمان سازمان تامین اجتماعی در سال ۹۴  ذکر کرده و درباره تلاش‌های اخیر وزارت بهداشت در این خصوص آورده است: ظاهراً وزیر محترم این بار از سیاست کلی مقام معظم رهبری استفاده ابزاری کرده و با این وسیله تملک منابع درمان سازمان را طلب کرده است. 

متن کامل این بیانیه در ادامه می‌آید:

جامعه بزرگ و شریف کارگری کشور، پیشکسوتان و بازنشستگان بزرگوار تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی به هوش باشید و به خود آئید که دستهای نامحرم و ناجوانمردانه‌­ای در پی به یغما بردن اموال سازمان تأمین اجتماعی متعلق به شماست و از دیرباز چشم طمع به اندوخته­ های اندک شما دارند. اینان هر از چند گاهی برای تصاحب سازمان تأمین اجتماعی متعلق به شما خیز برمی­دارند و با طرح موضوعاتی احساسی و وسوسه انگیز به دنبال زمینه سازی تعرض به دارائی­های سازمان تأمین اجتماعی هستند لذا: .......  ادامه مطلب ...

افکار عمومی قانع نیست

افکار عمومی قانع نیست

در طول مدت دو سال اخیر فراز و فرودهای فراوانی در سخنان منتقدان و موافقان مدیرعامل و تیم مدیریتی فعلی در عرصه رسانه های مکتوب  و مجازی مطرح شده است. شاید اولین منتقد جدی را به نام افشین اورکی باید ثبت کرد که سوای از نگرش ایشان به مدیریت فعلی باید گفت که نقدهای جدی را مطرح کردند که تقریبا تماما از سوی مسئولین فعلی بدون پاسخ مانده است. نقدهای افشین همچنان بدون پاسخ در اذهان باقی مانده است. سازمان هر آنچه هم دست آوردهای موفقی داشته باشد اما واقعیت این است که افکار عمومی مطالبات دیگری نیز داشته که تا کنون به آن پاسخ داده نشده است و حتی موافقان تیم مدیریت فعلی نیز در برخی از نقدها با منتقدان و مخالفان مدیرریت فعلی همراه هستند .......  ادامه مطلب ...

سکوت می کنم ؟ سکوت!

سکوت می کنم؟! سکوت!

چو دوست سهم مرا ضجه ی بی صدا کند!

به سهم خود رضا منم! سکوت می کنم! سکوت!

چو حکمتش چنین شود

گوشها و چشمها به مصلحت!

بسته شود به منفعت! 

ادامه مطلب ...

آقای فومنی مردم مایوس نیستند؛ بلکه آدمها را بعد از مدتی خواهند شناخت ؟

مصاحبه آقای فومنی اصلاح طلب با ایسنا حکایت دردناکی از نگرش یکی از فعالان سیاسی در جامعه ماست که نشان می دهد استبداد در روح و روان برخی از این سیاسیون بسیار قوی تر از آنچه هست که باید تصور کرد. آقای فومنی در مصاحبه با ایسنا عنوان نمود که روز یکشنبه که اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر شکست خوردند روز سیاهی بود؟  

ادامه مطلب ...

فایده دشمن داشتن در روایتی از حضرت امیرالمونین (ع)

  • مردی بنام ((جمیل)) سالیان دراز منشی دربار ساسانیان بود. او عصر علی (علیه السّلام) را درک کرد و در ایّام حکومت آن حضرت سخت فرسوده و پیر شده بود. موقعیکه امیرالمومنین (علیه السّلام) به نهروان آمد و از حال جمیل پرسش فرمود گفتند در قید حیات است. دستور داد احضارش کنند، وقتی شرفیاب شد حضرت در اوّلین برخورد دید که هوش و حواس و ذهن پیر مرد سالم است و تنها چشم خود را از دست داده است از او سؤال کرد :

ای جمیل شایسته است انسان چگونه باشد ؟ جواب داد: باید دوستانش کم باشند و دشمنانش بسیار. فرمودند: ای جمیل سخن تازه و بی سابقه ای میگوئی. همه ی مردم در این نظریّه متّفقند که داشتن دوست زیاد بهتر است. عرض کرد : مطلب آن طور نیست  که گمان کرده اند و سپس توضیح داد که :

دوستان زیاد وقتی به انجام حاجت آدمی دست می زنند آنطور که باید و شاید به انجام وظیفه قیام نمی کنند و نتیجه ی معکوس عاید می گردد. مثل آنکه زیادی کشتی بان باعث غرق کشتی می شود. حضرت فرمودند: اینکه میگوئی صحیح است چه آنکه من آنرا آزمایش کرده ام .

پس از آن فرمودند: بسیاری دشمن چه فایده دارد ؟ جواب داد: وقتی دشمنان انسان زیاد باشند آدمی همواره مراقب کارهای خویشتن است، می کوشد تا سخنی نگوید که از وی خرده بگیرند ، یا لغزشی از او بروز نکند تا مورد موأخذه واقع شود و بر اثر مراقبتها و دقّتهای پی گیر برای همیشه از خطا و لغزش مصون خواهد ماند. علی (علیه السّلام) گفته ی پیرمرد را پسندید و نیکو شمرد و مورد تأییدش قرار داد.

بحار ،جلد 8، ص738