سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

دستگاه قضایی وارد بازی بی قاعده ی آقای وزیر نشد.

سال سوم طرح تحول و قاضی زاده هاشمی متعجب از عدم برخورد دستگاه قضایی با منتقدانش بود،منتقدان یک سره از شکست طرح ‌سخن می گفتند، از بد حادثه طیف منتقدان یا مدیران ارشد اجرایی اسبق بودند ‌و یا کارشناسان مسجل و صاحب نام حوزه ی بیمه و اقتصاد سلامت و از آن بدتر تمام علائمی از تحقق پیش بینی های آنها  یکی پس از دیگری بروز می کرد.پزشکیان، مرندی، لنکرانی ، مصری، محجوب و  دستجردی و طریقت منفرد و ... از یکسو و واعظ مهدوی، ایزدخواه، رنانی و بسیاری دیگر از کارشناسان از سوی دیگر طرح را به باد انتقاد گرفتند و با عیان شدن چهره ی لخت این ناقص الخلقه، علی ربیعی، نوبخت ، طیب نیا و سرانجام شخص روحانی به انحای مختلف به منتقدان طرح تبدیل شدند. اما نکته ی جالب اینکه با وجود بروز همه ی علائم غرق شدن نظام درمانی ایران که در قالب رشد فجیع هزینه ها بروز کرده بود ، آقای وزیر منتقدان را دیوانه ، روانی و حسود می نامید و با قیافه ای حق به جانب می گفت؛ تعجب می کنم که چرا دستگاه قضاییه با اینها برخورد نمی کند؟!


با وجود آنکه برخی از منتقدان به دادسراها احضار شدند، منتهی به حدی مستندات وخامت اوضاع این طرح آشکار بود که تماما تبرئه شدند و دستگاه قضایی بهترین عملکرد را در مورد این موضوع برگزید و حق کارشناسان را به رسمیت شناخت.


 اکنون سکوت وهم انگیزی بر کشور حاکم شده و مجریان طرح وحشت زده به غول هزینه ها نگاه می کنند که بدهی دولت به تامین اجتماعی را به ۱۴۰ هزار میلیارد تومان رسانده، حقوق بازنشستگان با تاخیر پرداخت می شود ، حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان بدهی برای دولت در پرداخت به مراکز درمانی به جا مانده و اما سلاح تدبیر به حدی پوسیده و سطحی نگرانه هست که تیرش کمان کرده و گام اول خودش را نشانه گرفته، یعنی محدود کردن ارایه خدمات به دفترچه ی بیمه ی همگانی؟!


سپس اقدام به کاهش تعرفه های سونوگرافی و بیهوشی کرد که در مورد مراکز تصویر برداری به شدت این مراکز نیمه جان را در مخمصه قرار داد؟! 


اما بازهم آقای وزیر ، اشتباهات گذشته و پاشنه ی پایش بر درب نشیندن ها می چرخد، در حالیکه علم اقتصاد سلامت بر تقویت نهادهای بیمه ای و استقرار گایدلاین ها و تدوین پروتکل ها تاکید دارد ، اما اینطور که برداشت اینجانب است، مسئله ی اصلی در وزارت بهداشت ، نشستن افرادی در پشت فرمان نظام سلامت هست که از خودرو فقط گاز و بوق آن را می شناسند...اینبار نیز راه به شدت کج می رود، شگفت از اینکه دولت هم با وجود مشاهده ی وضعیت ناهنجار کنونی و معوقه شدن هرچه بیشتر مطالبات مراکز درمانی و بحران صندوق های بیمه ای ، به این نتیجه نرسیده است که راه طرح تحول سلامت به پرتگاه سقوط و نابودی ختم می شود، آن را متوقف کند.


 توقع می رفت که لااقل آقای وزیر در انتخاب معاونان خود به دامن متخصصین اقتصاد سلامت و پزشکی اجتماعی پناه ببرد، اما دریغ که هنوز این بینش ایجاد نشده که بحران اقتصاد سلامت را باید کارشناسان اقتصاد سلامت حل کنند، نه جراحان و چشم پزشکان... 


اکنون گفتن ها هم فایده ندارد، هشت ماه معوقه حقوق کارکنان و ده ماه معوقه طلب مراکز بخش خصوصی و لغو قراداد مراکز خصوصی با بیمه های پایه و حتی تکمیلی و اعتراضات فرا گیر متخصصین و پرستاران و پیراپزشکان و ... در نهایت محدودیت برای دفترچه های درمانی و .... دیگر کار را به جایی رسانده که اسلحه ی رسانه هم پاسخگو نیست و به قول معروف ، رویم ببین و حالم بدان... 


اما،فرض را بر این بگذارید که اگر دستگاه قضایی کشور وارد بازی بی قاعده ی وزیر بهداشت می شد و با منتقدان برخورد می کرد ، امروز در برابر آنچه در حال نمایش هست چه پاسخی برای افکار عمومی و از همه مهمتر برای اعتبار دستگاه قضا می داشت... امروز صدای ناقوس ورشکستکی این طرح از کران تا کران این خاک،شنیده می شود و دیگر حتی دیدار با شخصیت های مذهبی و سیاسی و...هم پاسخگو نیست،شاید مردانه اش این باشد که با یک عذرخواهی جانانه از این مرکب به گل نشسته پیاده شویم، نه ادعای اشتراک گزاری دست آوردهای این طرح را به جهانیان کنیم ،که دنیا پنجاه سال پیش به اهمیت دانش اقتصاد سلامت و منع تعارض منافع، گایدلاین ها و ... رسیده بود و داشتن بیمه های ورشکسته و بدهی ۱۵۰ هزار میلیاردی به بیمه ها ، مطلوب هیچ ملت و زمامداری نیست.


البته این درس تلخی هست برای همه ی مدیرانی که منتقدان را نپذیرند و به جای راه منطق ، مسیر حذف و شکایت و دادسرا و توهین را در پیش بگیرند.


خدا؟! یا چه می بینیم؟ امروز وزیری از کاهش دستمزدها حمایت می کند که سه سال پیش شاکی کسانی در دادسراها بود که گفته بودند ، دریافتی ها بالاست؟!


لاتلبسوالحق بالباطل و لاتکتموالحق و انتم تعلمون.

هیچگاه حق را با باطل نپوشانید آنهم در حالیکه شما می دانید.


مهدی اسفندیار

کانال؛ نه به عوام فریبی

مردم تاوان می دهند....


طبق گزارشات رسیده شده، مراکز تصوبر برداری بالاخره تنها راهکار خود را عملی کردند و بعضی این مراکز اقدام به فسخ قرارداد با بیمه ها و دیدن بیمار به شکل آزاد کردند ، این مشکل طبق اخبار واصله، شامل حال مردم محروم و نقاط دور از مرکز شده است ، بطور مثال، در پرند که جزو شهرستان های تهران است و منطقه ای کارگر نشین می باشد، روی داده است، مردم بی نوا که باید اکنون حدود دو الی سه میلیون تومان صرفا برای طی یک دوره ی بارداری پرداخت کنند و وزارت بهداشت که به جای پاسخگویی به  مشکلات ایجاد شده فرافکنی را در دستور کار خود قرار داده است و اینها تماما به زیان مردم تمام می شود.


اما چرا مراکز تصویربرداری پزشکی دست به این اقدام زدند ؟!


۱_ قیمت تمام شده تجهیزات تصویر برداری و استهلاک بالای آن ، بطوریکه صرفا قیمت مجوز و دستگاه های ساده ( بدون ام آر آی و سی تی اسکن) و بنا به حدود دو الی سه میلیارد تومان در این مراکز می رسد که بعد از حداکثر ده سال تمامی تجهیزات از رده خارج می شوند...


۲_ عقب ماندگی بیمه ها در اجرای تعهدات که حدود ۳۸ الی ۴۰ درصد درآمد بخش خصوصی از این محل بوده و موجب مطالبات چند صد میلیونی شده است که اقتصاد این مراکز را فلج کرده است


۳_ چالش افزایش هزینه ها که از محل قیمت آب و برق و مالیات و گاز و دستمزد کارکنان و نگهداری تجهیزات و خرید وسایل مصرفی برای آنها ایجاد شده و به جای جبران آن با افرایش تعرفه ها ، کاهش آن در دستور کار وزارت بهداشت قرار گرفته است ؟!


در واقع هم اکنون مراکز تصویر برداری از بین دو راه موجود یکی را انتخاب کرده اند ، تعطیلی یا برهم زدن قرار داد با بیمه ها؟!



حالا سوال اینجاست که چرا وزیر چشم پزشک بهداشت ما، تعرفه های چشم پزشکی را که به گفته ی خودش قرار بود در شروع کار ایشان کاهش یابد ، چند درصدی هم افزایش داده و معاون درمان وی با تخصص قلب ،که می دانست بخش اعظم هزینه های درمانی کشور بخاطر تعرفه های بالای قلب می باشد، از کاهش موثر آن سرباز زده و تمام فشار ها بر مراکز ورشکسته ی تصویربرداری اعمال شده است؟!


اما حکایت به همینجا ختم نشده است بلکه ، وزیر محترم بهداشت مثال شهید حججی را برای رادیولوژیست ها و متخصصین بیهوشی آورده و .... البته این اولین باری نیست که وی از این مثال ها استفاده می کند، سوال اینجاست که آیا در برابر شهید حججی فقط متخصصین بیهوشی و رادیولوژیست ها تعهد دارند؟! تعهد آقای وزیر مولتی میلیاردر چگونه ادا می شود؟! تعهد سایر رشته ها؟! 


اما سوال مهمتر اینکه چرا، چرا مشکلات سیستم درمانی را که به اذعان تمامی کارشناسان به تعارض منافع ختم می شود و نبود گایدلاین ها، رها کرده ایم و از آن مسیر نمی رویم و به جای آن آسمان به ریسمان می بافیم؟!


بله آقای وزیر٬ شهید حججی ها اصلا در وادی شماها سیر نمی کنند، زبانشان، خط شان و تفکرشان و... برای کشور و مملکت فدا و فنا شدن بود، کاش به جای تفکر قاضی زاده ی هاشمی، تقکر شهید حججی بر وزارت بهداشت حاکم بود، تفکری که اگر حاکم بود، این روزگار پرستاران و پیراپزشکان و رادیولوژیست ها و بی هوشی ها نبود، آقای وزیر، مثال شهید حججی را نه یکبار بلکه هزاران بار تکرار کنید ، اما نه برای دیگران، صرفا برای خودتان....و همکاران متنعم از سیاست های وزارت بهداشت.



مهدی اسفندیار