سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

برکناری رئیس ستاد اجرایی پزشک خانواده میخی بر تابوت پزشک خانواده

برکناری دکتر محمد شریعتی رئیس ستاد اجرایی پزشک خانواده از سوی وزیر بهداشت به اعتقاد بنده که به عنوان سردبیر برنامه پزشک خانواده رادیو سلامت به مدت قریب به نه ماه میزبان دکتر شریعتی در رادیو بودم در واقع زدن میخ نهایی به تابوت برنامه پزشک خانواده و نظام ارجاع بود. برکناری مدیران بلند پایه نظام سلامت تنها در مدت کمتر از سه ماه مانده به اتمام فعالیت دولت فعلی یقینا؛ نشان از عدم بردباری و شتاب زدگی غیرقابل درک وزیر بهداشت برای اصحاب رسانه دارد. اینکه وزیر بهداشت تنها در سه ماه مانده به اتمام کار دولت طرح معیوب و مجهول و ناقص و پر انتقادی مثل واگذاری بخشهای بالینی به روسای بالینی را ........

ادامه مطلب ...

احساس تکلیف الی ماشاء الله؟ استقبال در حد نهایت؟؟؟؟

در رزوهایی که دولت دکتر احمدی نژاد به روزهای پایانی خود می رسد و در روزهایی که همه خودشان را در مقیاسی بالاتر از دکتر می بینند و امده اند تا سنگ مفت و گنجشک مفت به سوی بخت ریاست جمهوری خیز بردارند؟ در این روزها تحلیل درست و حسابی شنیده نمی شود و همه سیاستمداران با اما و اگر و احتیاط درست مثل مفسران فوتبالی ما حرف می زنند و ظاهرا تحلیل های خود را از شرایط موجود گذاشته اند برای روز اخر؟؟؟ 

اما ما که اهل سیاست نیستیم و چند صباحیست که در فضای رسانه از سلامت و نظام سلامت و حق بیمه و.... فاصله نگرفته ایم به خودمان حق می دهیم که اگر برای ریاست جمهوری کاندیدا نشویم لااقل برای اظهار نظر در مورد سرنوشت این انتخابات وارد شویم. من معقتد هستم که از کل جریان اصولگرا تنها یک گزینه در  انتخابات وارد عمل خواهد شد و این گزینه یا دکتر علی اکبر ولایتی و یا دکتر قالیباف شهردار تهران هستند. 

اما در میان جریان دولت نیکزاد و صالحی تنها افرادی هستند که توان عبور از ملاکهای شورای نگهبان را خواهند داشت. 

اما در میان جریان اصلاحات اگر خاتمی نیاید تنها گزینه جهانگیری می باشد و دیگر هیچ؟؟؟ 

این وبلاگ را برای روز اول اعلام نتایج تایید صلاحیتها در گوشه ای ذخیره کنید.

مواد غذایی تلخی عامل اصلی از بین رفتن تلخی زندگی؟

مواد غذایی تلخ اگر چه چندان به ذائقه آدمی سازگار نیست اما ثابت شده است که این مواد غذایی سبب افزایش کارایی بدن و نیز باعث سلامتی انسان می شود. 

مواد غذایی تلخی که گیاهانی نظیر نعناع و تربچه و یا کلم تایلندی دارند سبب می شوند که خون تصفیه شود و نیر بدن انسان کمتر متمایل به استفاده از قندها شود. این عمل احتمال ابتلای انسان را به دیابت و یا بیماری کبد چرب از بین می برد. با این وجود اگر می خواهید زندگی شما با دیابت و کبد چرب تلخ نشود کمی تلخی غذاها را تحمل کنید..

منبع: گوگل ارث

وجدان و شرف بی قیمت شده است.

نگاهی به گذشته و دیدن عملکرد بزرگان و مردان نیک نام جامعه ایرانی بیان فاصله فرهنگی میان مدعیان بزرگی و کرامت امروز را با گذشته راحت می کند. روی صحبتم با انهاییست که داعیه دار فرهنگ و ادب و هنر و علم و دانش هستندُ اری قشر تحصیلکرده جامعه را می گویم. وقتی از دکتر حسابی می شنویم و اینکه چقدر بزرگ بوده است هرگز برای نسل جوان توضیح نداده ایم که حسابی وقتی به ایران آمد کشوری از همه لحاظ عقب مانده را دید اما مایوس نشد و با کمترین امکانات بزرگترین تحولات را در عرصه علم و دانش انهم نه در پایتخت نشینی بلکه با طراحی راههای کشور و خدمت به همه نقاط کشور اغاز کرد انهم در دورانی که برایش حداقل امکانات اجتماعی و زندگی در ایران در مقایسه با غرب وجود نداشت. اما به راستی در شرایط امروز چند متخصص پزشکی حاضر هستند در مناطق دور افتاده کشور حاضر شوند و به ارتقاء سلامت جامعه بکوشند واقعا سهم عالمان جامعه ما در ارتقا شاخصهای بهداشتی و درمانی کشور چیست؟ چرا همه پزشکی در این خلاصه شده است که در پایتخت کشور با امکانات عالی  و با درامد آنچنانی به پارو کردن پول بپردازیم و با دریافت زیرمیزی و رومیزی و با استدلال اینکه بیست سال درس خوانده ایم خودمان را از جامعه جدا کنیم و برای فردای خود نه به یک میلیارد و صد میلیارد بلکه به برج سازی و املاک و دلالی رو بیاوریم و به حدی و عددی قانع نشویم؟؟؟ واقعیت این است که نه فقط در جامعه پزشکی بلکه در تمامی جوامع علمی کشور روحیه ایثار و گذشت و تعهد در حق  میهن در برابر زرق و برق زندگی و به دست اوردن راحت ترین و ساده ترین راه پول درآوردن خود را باخته است؟؟ 

مردانی که در کریدورهای مدیریت دولتی نظام بهداشتی و درمانی ایران همزمان بخشی از وقتی را که باید برای برنامه ریزی برای نظام سلامت کنند صرف درامدزایی برای خود در بخش خصوصی نموده اند کم نیستند؟  

واقعا کجاست شرافت ایرانی نظیر امیرکبیر و دکتر حسابی و دکتر قریب واقعا نوابغی که امروز بالاتر از کون و مکان خود را پنداشته اند و همه هم و غم خود را برای فرار از تعهد به کشور خلاصه کرده اند و حاضر نیستند از پایتخت قدمی دور شوند و به داد مردان و زنان تهیدست سیستان و کردستان بشتابند و یا خراسان جنوبی؟ واقعا چه تربیتی بر دانشگاههای کشور ما حاکم شده است که تحصیلکردگان جامعه ما در برابر اینهمه نیاز مردان و زنان ایرانی احساس تکلیفی برای خود نمی کنند. عید امسال که همگان در حال گشت و گذار بوده ایم ؛ آیا می دانیم که یک خانواده ایرانی برای انجام یک سونوگرافی ساده در همین تهرانی که فکر می کنیم همه چیزش روبراه است چند بیمارستان را جستجو کرده اند؟ واقعا متخصصین کجا بوده اند و به چه اندیشه ای حاضر نشده اند برای بیماران خود وقت بگذارند؟ چرا بیماران را به امان خدا رها کرده ایم و با چند برنامه انکالی فرمالیته مردم را رها کرده و سر از خارج و داخل کشور و به سیاحت پرداخته ایم؟ 

سهم مردم از موفقیت امروز ما چیست؟ ایا قداست جامعه پزشکی در همین است؟؟؟ چطور وقتی به امتیازات می رسیم ما جامعه ای مفتخر و فرهیخته ایم و باید بیشترین سهم را از پوشیدن لباس  پزشکی ببریم و وقتی به تعهد و انجام تکلیف می رسیم دستمان الوده به زیرمیزی و ..... است؟ سالها این مردم انتظار کشیده اند تا کشور از دست متخصصین هندی و ..... راحت شود ولی ایا این جواب انتظار یک ملت است که در کمال وقاحت برای یک عمل جراحی چندساعته گاها؛ ده تا پانزده و اخیرا حتی تا بیست و سی میلیون تومان بی حساب و کتاب و بدون پرداخت مالیات از مردم پول بستانیم و نفهمیم که دختری بی جهیزیه مانده و زنی بدون شوهر از کجا باید این مبلغ را تهیه کند؟ آیا واقعا انچه که با نوامیس ما ایرانیها توسط خودمان در کشور می شود هندی های غریب با ما کرده اند؟ کدام متعهد انسانی به خود اجازه می دهد که چشم در چشم کودک خردسالی که دیواره قلبش سوراخ مادرزادی دارد نگاه کند و به پدر کارگرش بگوید که دفترچه ات بی ارزش است و باید ....... تومان پول به دفترم تحویل دهی تا دخترت را در فلان بیمارستان بخوابانم؟؟؟؟ ایا واقعا شرف و وجدان بی قیمت نشده است؟؟؟ 

مقایسه خود با تاجر و دلال به لحاظ درامدی یکی از افتهایی است که دیده می شود و متاسفانه زشتی بیان این مطلب نیز از بین رفته است؟  

خدایا ما را به جایی برسان که وقتی چچشم در چچشم مردان غیوری چون همت و باکری کرده ایم از فرط بی غیرتی و بی شرمی نمیریم؟ خدایا ما را در هر لباسی و در هر جایی از کون و مکان صاحب کمی وجدان و شرف بدار؟

چگونه مدیران سالم بیمار می شوند؟

شاید دیده باشید که برخی از مدیران که در ابتدا حرفهای زیبا می زنند و همه را به همراهی با خودشان دعوت می کنند به مرور زمان می شوند همان ادمها سابق و به قول معروف ادم را به این نتیجه می رسانند که بدی نرفته که بهتر جایش بیاید. واقعیت این است که اگر مهارت مدیریت با دانش مدیریت توام نشود همیشه دردسر ساز خواهد شد. توان شنیدن و پاسخگویی معقول امری نیست که در توان هر فردی باشد و اگر هم فردی این خصایص را داشته باشد بازهم توان تحلیل و انطباق با واقعیت امری نیست که از عهده هر کسی بربیاید. فقط کافیست یکی از مراحل سه گانه یعنی شنیدن درست و قضاوت درست و دانش مناسب برای اصلاح امور در دست یکی نباشد؛ انوقت خواهید دید که چگونه تفکرات این فرد در میان باند و گروه و ....... معدوم و هضم خواهد شد و خیلی زودتر از قبل به این نتیجه خواهید رسید که بدی نرفته که بهتر جایش بیاید. به همین خاطر باید مدیران قبل از هرچیزی برای قبول مسئولیت به این فکر کنند که آیا می توانند : 

۱ـ خوب بشنوند؛ یعنی حرفهای منفورترین پرسنل را نیز بشنوند تا اجازه کانالیزه شدن خودشان را ندهند. 

۲ـ باید توجه کنند که آیا قدرت تمیز و تحلیل قوی را دارند؟ 

۳ـ باید توجه کنند که دانش مدیریت در حوزه مرتبط را دارند تا بتوانند بهترین تصمیم را برای اصلاح ساختارها بگیرند؟؟؟؟

وقتی عزت نفسمان را فراموش می کنیم؟

یکی از افتهایی که در سیستم اداری ما دیده می شود متاسفانه چاپلوسی است. شاید درک نکیم که چه ضربات مهلکی به سیستم وارد می کنیم اما واقعیت این است که افراد فرصت طلب با همین توجیه که طرفداران زیادی دارند خود را موجه جلوه می دهند؟ کاش می دانستیم که اگر نوانی برای مقابله با افرادی که به حیف و میل بیت المال نداریم و یا انگیزه ای برای همکاری با نهادهای نظارتی برای پاک کردن پلشتیهای اداری نداریم لااقل به همراهی و تصدیق آدمهای فرصت طلب و رفتارهای آنها نپردازیم. حداقل می توانیم به مجیز گویی اقدام نکنیم. سیستم دولتی ایران سیستمی بسیار سنگین است که باید با نظارت مردمی و همکاری انها با نهادهای نطارتی در جهت مثبت هدایت نشوند. این تصوی که این پلشتها یک شبه حل شود کاری نشدنی است و در هیچ جای دنیا نیز این امکان وجود ندارد و همواره بحث مبارزه با فساد اداری به قدمت بروکراسی اداری وجود داشته است و باید با جدیت و همیت خود ان را به یک عزم ملی تبدیل کنیم و به راحتی دستهای از سوی نهادهایی نظارتی به سوی ما دراز می شود را رد نکنیم و بدانیم که به اندازه یک فرد در این مملکت تکلیف داریم و این تکلیف در افراد تحصیلکرده بیشتر است.

رمز و راز سخنرانی مقام معظم رهبری در مشهد مقدس

 

نمی دانم تا کجا اهل سیاست هستید اما من از بحثهای سیاسی که در این روزها می شود چندان خوشم نمی اید. به خصوص اینکه معتقدم که مسائل اجتماعی در شرایط فعلی مهمتر از مسائل سیاسی هستند .اما واقعیت این است که صحبتهای شخص اول کشور به قدری برایم جالب و تکان دهند بود که سه بار کامل این صحبتها را گوش کردم. تاکیدات ایشان بر تامین سلامتی و اقتصاد بدون نفت و ...... برایم هیچ تردیدی باقی نگذاشت که مبارزه با خواسته های غرب با قدرتی دو چندان ادامه خواهد یافت و منظور ایشان از امید دادن به مردم برای ورق خورد شرایط به نفع مردم ایران حکایت از اتفاقاتی است که ممکن است دنیا را متحیر کند. صحبتهای ایشان به حدی مهم بود که حتی اوباما رئیس جمهور آمریکا را به یک واکنش بسیار محتاطانه و لرزان وا داشت و اینها همه حکایت از به ثمر نشستن تدابیر کلان نظام در کنار وجود ضعفهایی در مدیریت اقتصادی کشور است که رهبر انقلاب با شهامت به این مسائل اشاره کردند. اما تاکید ایشان بر دست اوردهای خوب علمی در طی سالهای اخیر توسط عزم جوانان و اراده انها نیز نشان از توجه ویژه ایشان به پژوهش به عنوان تنها راه نجات کشور از وابستگی است.... اما

ادامه مطلب ...