سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

چگونه خواب راحتی داشته باشیم؟؟

بسیاری از مردم با وجود داشتن مشکلی به نام بی خوابی  و کابوسی به نام بیداری شبانه ، هرگز به فکر درمان ان نمی افتند. با اینکه بی خوابی می تواند باعث اختلالات بسیار جدی و مرگبار در انسان ها شود به خصوص اینکه در سنین پیری فرایند تضعیف اندام های بدن را تسریع ی بخشد ، اما اگر شما دچار مشکل بی خوابی شبانه هستید و یا اینکه دچار بدخوابی هستید یا اینکه در اطراف شما پدر و مادر و یا پدر بزرگ و مادر بزرگی هستند که تا سحرگاه بیدار هستند حتما از این مقاله برای کمک به خود و دیگران استفاده کنید..

 

ادامه مطلب ...

قبول اشتباه یا تاکتیک جدید در وزارت بهداشت؟دولت حواسش را جمع کند؟!!

سخنان چند روز اخیر وزیر بهداشت و رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در مورد احتیاط در افزایش تعرفه ها را باید نوعی بارقه ی امید برای کنترل طرح تحول سلامت و جلوگیری از تبدیل شدن این طرح به ضد خود دانست؛ ظاهرا دولت متوجه ی برخی از خطاهای فاحش این طرح در بخش مربوط به HTA (مدیریت تکنولوژی سلامت) و ایجاد تقاضای القایی  شده است. بالاخره وزیر محترم بهداشت دریافته اند که خزانه ی دولت و به طبع آن منابع نظام سلامت در ایران مثل همه ی کشورهای دنیا نمی تواند نا متنهایی باشد و باید چاره ای  برای افزایش بهره وری منابع اندیشید. بخصوص اینکه دولت در سال نود و پنج علاوه  بر فشارهایی که از سوی مخالفان سیاسی خود تحمل خواهد کرد ؛ باید پاسخگوی بخش دیگری از مطالبات مردم و وعده هایی که به مردم در انتخابات ۹۲ داده است باشد. دولت روحانی را باید به شدت بدشانس دانست ؛ بدشانس از ان لحاظ که قیمت نفت در این دولت به پایین ترین سطح در طول دوازده سال اخیر رسید و اوج تحریم ها را این دولت در طول سه سال اخیر تجربه کرده است؛ میراث دار بیشترین طرح های ناتمام بوده است و  بسیاری از مشکلات دیگر ؛ اما ؛ با این وجود باید پذیرفت که در کنار تمامی تلاش هایی که دولت در عرصه ی مهار تورم  و کنترل نقدینگی و مهار بحران های کشور در عرصه ی سیاسست خارجی با به کار گرفتن وزرای لایق به ان رسیده است؛ اما یکی از اشتباهات دولت را می توان درگیر شدن بیش از حد و به نوعی بزرگ نمایی بیش از حد رسانه ای توفیقات طرح تحول سلامت دانست. طرحی که به دلیل ساختارهای نامناسب برنامه ریزی در آن مثل انتخاب نظام پرداختی منقرض شده ی فی فور سرویس و بی توجهی به گایدلاین ها به شدت کم بازده بوده است. متاسفانه نکته ای که به ان توجه نشده است این است که جمله ی؛ همه ی بیماران و مردم راضی هستند؛  به درستی و در مقیاس واقعی خود ارزیابی نشد. شاید اشتباهات رسانه ی ملی و یا به نوعی نمایش غلط این رسانه نیز در تلقین این باور موثر بوده است. بلی همه ی مردم و  بیماران از طرح تحول سلامت راضی بودده اند اما کدام مردم؟  مردمی که به بیمارستای خصوصی مراجعه کرده اند؟؟ مردمی که خدمات سرپایی را از بخش خصوصی می گیرند؟ مردمی که به دلیل هزینه های کمرشکنی چون تغییر شغل  و شهر و هزینه های ایاب و ذهاب و اسکان بیمار و .... دچار فقر و تنگدستی شده اند ؟ یا اینکه صرفا مردمی راضی شده اند که فقط به بیمارستان های دولتی و فقط در بخش بستری مورد توجه قرار گرفته اند؟؟؟  قدر مسلم فقط گزینه ی آخر صحیح است. با این وجود باید گفت که به راستی آیا می ارزید که درکنار کارهایی که می شد کرد ؛ مثل ایجاد شغل.. دادن یارانه به بخش تولید... اصلاح ناهنجاری های رو به فزونی در نظام محیط زیست و  از همه ی این ها مهمتر؛ توجه ی جدی به آموزش و پرورش و  نهادهای دانش بنیان ... اینهمه هزینه ی سرسام اور و بی حساب و کتاب را در نظام سلامتی هزینه کرد که بخش عمده ای از آن به دلیل نظام نادرست و تبعیض آمیز و ... به جیب کمتر از یک دهم درصد از جمعیت ایران می رود؟؟ 

نمی خواهم دولت آقای روحانی را که به حق میراث دار یک شرایط نامناسب و سخت بود بی جهت زیر سوال ببرم؛  اما به نظر بنده ؛ بی تجربگی و ناآگاهی و نگاه از دریچه ی تنگ شغلی و صنفی و  نیز کم بهره بودن از مبانی اولیه ی اقتصاد سلامت و برنامه ریزی های کلان در عرصه ی درمان کشور را می توان عامل ضربات سنگین به ساختارهای نظام سلامت در بخش اقتصاد سلامت و متاسفانه در بخش مربوط به رفتار فراهم کننده های خدمت در این نظام دانست که این  عوامل بنیان های نظام بیمه ای منفعل و ناکارآمد و بدهکار  ایران را از جای درآورد.  تفکری که از یکسو درگیر نزاع صنفی بیهوده با جامعه ی پرستاری بوده و از سویی در عرصه ی رسانه درخواست های غیرمعقول و واقعا نا به جایی را از دولت و بیمه ها مطالبه می کنند که آدمی  گمان می کند که برخی از  این افراد از کشوری دیگر و بیگانه با تمامی مشکلات دولت در مورد نظام سلات مرتبط با کشوری دیگر اظها ر نظر می کنند. تنش های دایم با صنوف دیگر غیرپزشکی در نظام سلامت  با دخالت دادن هلال احمر در  بیمارستان ها ؛ طرح تربیت کمک پرستار و تنش های مربوط به انتخابات نظام پرستاری و بحث دادن مجوز به غیر رادیولوژیست ها برای  ارایه ی خدمات تشحیصی به بیماران خود ( واقعا چنین سخنانی در نظام سلامت بدون نظارت  و بدون رعایت اولیات علم مدیریت جای شگفتی فراوان دارد) و..... متاسفانه در اوج ناباوری برخی این تصمیات نادرست در حال عملیاتی شدن است  و تزریق التهاب های جدی به جامعه پرستاری و بقیه گروه های غیرپزشکی  و حتی پزشکی و برخی از رشته های تخصصی را که هیچ دخالت و مشورتی در امور ندارند  ر سال نود و پنج به ارمغان خواهد آورد. از سویی این روزها مشخص نیست که چه سردرگمی در دولت ایجاد شده است که صحبت از ارایه ی طرحی از سوی وزارت بهداشت به شورای عالی فرهنگی و تصویب در آن شورا می شود که گفته می شود متاسفانه در شورای عالی انقلاب فرهنی نیز تصویب شده است؟؟ و وزارت بهداشت در صدد اداره ی ستاد این وزارتخانه به شکل هیئت امنایی می باشد؟؟  طرحی که مشخص نیست که به چه دلیلی و با چه تفکری به جای سیر در دولت و سازمان مدیریت و برنامه ریزی و مجلس سر از شورای عالی انقلاب فرهنگی دراورد؟؟ شاید دلیل این دست از رفتارها و تفکرات در وزارت بهداشت را در این موضوع خلاصه کرد که اگر جلوی اجرای طرح تحول سلامت را با این سطح نازل کارشناسی از ابتدا می گرفتند و عرصه ی درمان کشور را به این شکل دچار شوک مرگ آور نمی گردند ؛ یا شاید  اگر در دولت دو نفر کارشناس پیدا می شد و در می یافتند که افزایش صدها خدمت به مجموعه ی پوشش بیمه ای و افزایش صدو بیست درصدی تعرفه ها چه تندباد ویرانگری در نظام سلامت کشور ایجاد خواهد کرد و به جای از چاله درآمدن و به چاه افتادن که مصداق روشن این مثال پرداخت هزینه ها توسط بیمه ها با استقراض از نظام  بانکی (با بهره ی بانکی) که از عجایب و  غیرقابل باورترین اقدام دولت اقای روحانی بوده است؛ یقه ی مجریان طرح تحول سلامت را می گرفتند و از  آنها به خاطر عدم رعایت اصول اولیه برنامه ریزی در نظام سلامت ؛ یعنی لزوم یکپارچه دیدن منابع؛ سوال می کردند؛  شاید این بار جرات ارایه ی طرحی به این شگفتی و خلق الساعه ای به نام اداره ی هیت امنایی ستاد وزارت بهداشت را به خود نمی دادند. به هرحال مشخص نیست که در وزارت بهداشت چه در حال گذر است ؛ اینکه وزیر بهداشت عنوان می دارد که باید با خزانه ی دولت و جیب مردم و بیمه ها ساخت بیانگر نوعی واقع بینی در عالی ترین مقام اجرایی حوزه ی سلامت کشور  است که البته به فال نیک می گیرم؛ اما از سویی سخنان معاون درمان این وزارتخانه  که باز هم  عنوان نموده است که باید تعرفه ها دو برابر شود تا بتوانیم بیمارستان ها را  اداره کنیم ؛ که این سخنان بیانگر اصرار بخشی دیگر از این وزارتخانه بر ناشدنی هایی  می باشد که در سال های گذشته به قیمت مقروض شدن دولت و مردم و بیمه ها میسر شده است. سال گذشته بیمه ها قریب به چهل هزار میلیارد تومان پول به نظام سلامت کشور تزریق کرده اند و دولت قریب به چهل هزار میلیارد تومان تزریق کرده است و مردم نیز چیزی حدود پنجاه هزار میلیارد تومان از جیب پرداخت کرده اند که اگر تعرفه ها دو برابر شود با احتساب  افزایش سونامی وار تقاضای القایی متاثر از افزایش تعرفه ها باید توقع بازاری به ارزش سیصد هزار میلیارد تومان در بخش سلامت داشت که این رقم حدود بیست درصد از تولید ناخالص ملی کشور ماست؟ ایا واقعا مقامی که این سخنان را مطرح می کند درکی از علم اقتصاد سلامت دارد؟ اگرنه؛ چرا باید دولت سکان هدایت سلامت را به این دستان بسپارد؟ به هر حال سخنان رییس کمیسیون بهداشت و درمان و وزیر بهداشت در روزهای اخیر از یک سو  و سخنان معاون درمان وزارت بهداشت از سویی دیگر و اقدامات اخیر وزارت بهداشت در موضوعات جامعه ی پرستاری و تغیر ساختار وزارت بهداشت و ... همه و همه سبب شده است که من از خود بپرسم انچه در این روزها در حال وقوع است پذیرش اشتباهات و تن دادن به نقدهای منصفانه است یا اینکه تاکتیکی جدید در وزارت بهداشت؟ هرچه باشد انشالله که دولت اقای روحانی حواسش باشد به این مطلب؛ که تنها یکسال با قرار گرفتن در معرض هجوم انتقادات ویرانگر رقبای انتخاباتی در سال ۹۶ فاصله دارد....باید تا ان روز صبر کرد و منتظر ماند و دید که چه اتفاقی در نظام سلامت ما رخ خواهد داد و برایند قدرت ها در درون ساختار نظام سلات ما به کجا خواهد رسید ؛ ایا طیف بهداشتی و طب جامع نگر  و اشنا به مبانی اقتصاد سلامت همچنان مثل سه سال گذشته با وجود تنگناهای مالی و ندیده شدن ها توسط رسانه ها و مردم به توسعه ی عادلانه ی نظام سلامت بیش از پیش با توجه ی بیشتر از سوی وزیر محترم تقویت می شوند و جان می گیرند و یا اینکه طیف رسانه ای و درمان محور نظام سلامت در بورس تصمیمات یک شبه می تازند و در بوق رسانه ها آنچه دوست دارند می دمند؟ شاید امسال را باید سال تصمیم بزرگ برای دولت دانست..... 

صدام حسین زنده است ، بدل وی اعدام شد.

همان روزی که "میخائیل رمضان" بدل صدام حسین اعدام شده بود، دیکتاتور عراق توسط نیروهای روسی به خارج از عراق انتقال داده شد. صدام به همراه دخترش "رغد" روز مراسم تدفین، به یمن گریخت.»


به گزارش گل رامیان جام نیوز، همزمان با تحولات یمن، بار دیگر نام دیکتاتور عراق مطرح شده است؛ و این بار گفته می شود که وی در منطقه ای در جنوب یمن به سر می برد.

روزنامه "الدیار" نوشت: «پایگاه "إنتلجنسی" که ویژه موضوعات اطلاعات امنیتی است به نقل از "ایریک دانلو" مامور سابق سازمان سیا خبر داده که صدام حسین دیکتاتور عراق زنده است و در منطقه "میکراس" جنوب یمن به سر می برد.» 

ادامه مطلب ...