آقای لاریجانی به داد صداهای مبارز با فساد برسید.

برادر ارجمندم جناب اقای آیت الله لاریجانی آملی

ریاست محترم دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران

سلام

بارقه های امید در مبارزه با فساد بدون هیچگونه تردیدی با عزم دستگاه قضای جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با فساد معروف سه هزار میلیاردی و جریان بابک زنجانی و برگشت اموال بیت المال در موضوعات زمین خواری و .... دمیدن گرفته است. بدون هیچگونه اغراق و تملقی باید به حضور شما عرض کنم که سختی کار قابل درک است و قابل لمس. مطلع هستید که بار اصلی این مبارزه و جهاد مقدس را که من ان را دشوارترین امور بعد از جنگ تحمیلی می دانم ابتدا بر گردن دستگاه قضا و سپس بر دوش جریان ازاد مطبوعات است. در این مسیر مطبوعات نیز ممکن است اشتباهاتی داشته باشند و یا جایی خطا کرده باشند. دیروز خبر دادگاه برادر ارجمند جناب اقای توکلی در رسانه ها و فضای مکتوب و دیدار و شنیداری درج شد و در عین حال که بر وظیفه ی دستگاه قضا رسیدگی به همه ی شکایات می باشد و امری پذیرفته شده و منطقی می باشد. سبب شد که نگرانی هایی برای فعالان مبارزه با فساد در کشور ایجاد شود که سرانجام چه می شود.

حضرت ایت الله لاریجانی ؛ متاسفانه باید خدمت شما عرض کنم در کنار بسیاری از مجاهدتها و سختی های کشیده شده برخی از امور صورت گرفته در دستگاه قضای جمهوری اسلامی ایران به حدی کند و دور از انتظار است که سبب جریح شدن برخی از متخلفان و دست اندازان به بیت المال شده است که شاید نمونه ی بارز ان را پرونده تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی نام برد. گذشت یک و نیم سال از زمان ارسال این پرونده به دادگاه ا کنون و عدم اطلاع رسانی مناسب در چگونگی سیر این پرونده نگرانی هایی را برای افکار عمومی و بسیاری از دلسوزان نظام ایجاد کرده است. به خصوص اینکه متاسفانه دایره ی این پرونده فقط به نام دادستان سابق تهران در افکار عمومی ثبت شده است؛ درحالیکه هیچ تخلفی در سطح سازمانی در صورت وقوع؛ نمی توانسته است؛ از دخالت و همکاری سایر مدیران ارشد مستثنی و جدا باشد. از سویی شاهد هستیم که دولت به عنوان رکن دیگری از موضوع؛ پرونده تامین اجتماعی را به حال خود رها کرده است و شینده ها حکایت از ان است که به جز موضوع چک ارائه شده به اقای بابک زنجانی و برکناری یکی از مدیران متخلف و دستور بازگشت اموال سازمان به حالت اقساط؟؟؟؟؟ هیچ اقدامی که به اطلاع افکار عمومی رسانده شود صورت نگرفته است. داستانی غم انگیز که ایجاد تبعیض بین فرزندان مردم در استخدامی های صورت گرفته که .. 

کشتی حامل کمک های انسان دوستانه ایران به یمن؛ علیرغم تهدیدهای عربستان به نزدیکی ساحل یمن رسید.

کشتی امدادی ایران به نام کشتی نجات که چند روز پیش از بندر عباس به سمت یمن حرکت کرده بود در اسکورتی از ناوهای جنگی ارتش ایران تنگه خلیج عدن را رد کرده و هم اکنون به آبهای مقابل کشور یمن رسیده است و اگر مشکلی پیش نیاید تا فردا در بندر الحدیده یمن پهلو خواهد گرفت. عربستان تهدید کرده بود که جلوی پهلو گرفتن این کشتی را در آبهای یمن خواهد گرفت. پیش از این عربستان مانع از نشستن یک هواپیمای حامل دارو و کمکهای اولیه برای مردم یمن شده بود.  پیشتر از این تنها اسرائیل بود که طی یک اقدامی وحشیانه یک کشتی بین المللی حامل کمکهای بشر دوستانه را هدف قرار داد که بازتاب بسیار بدی برای این رژیم در سرتاسر دنیا داشت.

خرم آباد نگینی بر تارک ایران ؛ آینده ای روشن

 

دریاچه کیو در فروردین ۹۴

سه سال پیش بود که برای رفتن به اهواز وسوسه شدم که از شهر خرم اباد بگذرم؛ سرزمینی که ان را باید دیار مردمان با فرهنگ و با شور و صادق ایران نامید؛ اگر هر شهری از ایران را بخواهم به صفتی بنامم؛ برای خرم اباد چاره ای جز نامیدن شهر مردمان صادق و یک رو ندارم. در آن برهه دلم گرفت؛ وقتی می دیدم که دریاچه ی معروف کیو خشک و کم اب شده؛ سرزمینی به آن قدمت و عظمت فاقد یک هتل مناسب برای اسکان بود و از آن مهمتر جاده های تنگ و پرخطر و کارخانه های تعطیل و کارگران بیکار و فقری که در جای جای این شهر ملموس بود. اما در بهار امسال امید و روشنایی ؛ بیشتر از آنچه فکر کنم بر این شهر پیدابود اگر چه هنوز جوانان بیکار زیادی در این شهر می گشتند و دنبال کار بودند. در این سفر می دیدم که هتل پنج ستاره صخره ای به زودی افتتاح می شود و به پایان کار خود نزدیک بود؛ کارخانه ی پارسیلون به کار و رونق برگشته بود و جاده های تنگ چگینی دو بانده شده بود. دیگر از کشت و صنعتی که عذاب خاطر مردم بود خبری نبود و این مجتمع عظیم به رونق و شکوفایی برگشته بود. خرم آباد این بار دارای بامی بود که باید آن را بام ایران نامید. بام خرم آباد دیدنی و باشکوه و بلند تر از همه بام های ایران بر فراز کوهی ساخته شده بود که تا دیروز باور مردم این بود که کوهها مانع توسعه و سازندگی شده اند. خرم آباد در این سفر با سرعت و شتاب به پیش می رفت اگرچه باید قبول کرد که سرعت و شتاب آن هرچه هم در این سالها تند بوده باشد؛ کمتر از طاقت به سرآمده ی جونان وخانواده های دارای تحصیلکرده ی بیکار بود. اما آینده ای روشن که در جای جای این شهر بزرگ و تاریخی می شد دید؛ آزادسازی حریم فلک فلاک و آنهمه زیبایی که چشم نواز بود  و بزرگترین رصدخانه ایران در این شهر به حق لایق دایر شده بود و وسوسه ها که امانم نمی داد که در این دیار کهن ساکن شوم.... من به آینده ی این دیار امیدوارم.

نماینده وزارت بهداشت: ۸ الی ۱۰ هزار میلیارد تومان در سال زیرمیزی دریافت می شود؟؟

اختصاص بیش از ۴۵۰۰ میلیارد تومان از منابع هدفمندی یارانه های و یک درصد از مالیات بر ارزش افزوده و نیز افزایش بیش از ۵۰ درصد منابع وزارت بهداشت و اختصاص یک ریال از هر پیامک به وزارت بهداشت و ..... افزایش منابع بیمه ها به بیش از صد درد صد گذشته ؛ سبب نشده است که وزارت بهداشت اعلام کند بساط زیرمیزی برچیده شده است. گرفتن زیر میزی با وجود افزایش بیش از سیصد درصدی برخی از دستمزدها در حوزه پزشکی جای تامل فراوان دارد و به خوبی نشان می دهد که مشکل در نظام سلامت بیشتر از اینکه به منابع مالی برگردد به ضعف در نظارت بر می گردد. چه بگوییم وقتی نماینده ی وزارت بهداشت می گوید سالیانه بیش بین ۸ الی ۱۰ هزار میلیارد تومان زیرمیزی دریافت می شود.

نمودار رشد انتقال ایدز از طریق جنسی در ایران

نمودار رشد انتقال ایدز در یازه زمانی ۸۵ تا کنون از طریق ارتباط جنسی به خوبی نشان می دهد که این افزایش در طی ۵ سال نگران کننده است. متاسفانه هنوز فرهنگ سازی لازم برای جلوگیری از مخاطرات این بیماری هولناک صورت نگرفته است اگرچه ما مبتلای عوارش آن هستیم و کشور هزینه های ان را پرداخت می کند.

چه کسی جراحی های زیبایی غیر ضرور را در کشور مهار خواهد کرد؟؟

میگویند هر روز از این بام بری می سد؟؟؟

جراحی گوش الاغی .... اسمش را زیبایی بگذارید؟

ایران به عنوان پایتخت جراحی زیبایی دنیا شهرت پیدا کرده است. برخی از متخصصین عنوان می دارند که برخی از مراجعه کنندگان به آنها دچار مشکلات روحی و روانی هستند و اگر جراحی نشوند حتی غیر ضرور؟؟؟ ممکن است به خاطر عدم جراحی دچار مشکل شوند؟؟؟ ایا وقت ان نرسیده است که جلوی جراحی افرادی که به دلیل اعتماد به نفس پایین و یا مشکلات دیکر بی جهت خود را به تیغ جراحان می سپارند بگیریم؟ اگر بیماری جراح گوش خود را و تبدیل ان به شکل گوش الاغ از یک متخصص جراح بخواهد ایا می توان به بهانه ی تشدید بیماری وی در صورت عدم جراحی گوش ؛ آن را جراحی کرد؟؟؟

چشمم را از دست داده ام، چرا نمی گذارید در دادگاه رسیدگی به شکایتم حضور پیدا کنم؟

متن زیر نامه ی سرگشاده ی بیمار آقای میرزایی اهل مشهد خطاب به دادستان انتظامی سازمان نظام پزشکی مشهد است، که از سوی ایشان در اختیار وبلاگ سلامت از نگاه ملی قرار گرفته است. این بیمار چشم خود را بر اثر جراحی کاتاراکت؟؟؟ از دست داده است؟ قضاوت با خوانندگان محترم سایت می باشد. سایت سلامت از نگاه ملی بر اساس امانت داری و حفظ حرمت افراد ناچار به درج نام اختصاری برخی از مسئولین گردیده است. 
           بسمه تعالی
دادستان محترم انتظامی سازمان نظام پزشکی مشهد تاریخ: 19/02/1394
موضوع: اعتراض وشکایت به رای های صادرشده ازسوی آن سازمان شماره: 219/121
درمورد پرونده کلاسه 296/92
سلام علیکم:
بااحترام وتقدیم تصویرسه برگ احکام صادره ازسوی آن سازمان که حکم قطعی آن دراواخر فروردین ماه 1394 به اینجانب تحویل گردید .اولا" بادرخواست کتبی اینجانب ومذاکره جناب آقای دکترشهریاری بایکی ازمسئولین قسمت رسیدگی به شکایات قرارشد که حداقل دراین آخرین جلسه رسیدگی  از" اینجانب " هم بعنوان شاکی دعوت بعمل آید که متأسفانه این اتفاق حاصل نشد.

ثانیا" چگونه رسیدگی کنندگان محترم از روی پرونده پزشکی اینجانب به این نتیجه رسیدند که پزشک معالج هیچ قصوری نکرده مگر قصورهای انجام شده درقبل و زمان عمل و بعد از آن باتوجه به منشورهای آن سازمان در پرونده های پزشکی ثبت میگردد که ایشان ثبت کرده باشند یا اینکه کارشناسان شما تایید نموده اند که چشم من سالم است وهیچ نقص عضوی بوجود نیامده است؟؟؟

علیهذا لازم میدانم مطالبی را درجهت رد احکام صادره و اثبات حتمی و صددرصد قصور پزشک معالج را ذیلا بعرض برسانم.(استدعا دارم مطالب مندرج درآخرین اعتراضیه مورخه14/11/1393 که اشتباها" 14/10/1393ثبت گردیده است را مورد امعان نظرقرارگیرد.)
1- آیا برابربند4 منشور حقوق بیمار دربیمارستان و مطب پزشک محترم معالج آقای دکتر ع-الف نمی بایست عوارضی را که درحین و بعد از عمل ممکن است برای بیمار اتفاق بیافتد به بیمار اطلاع رسانی میکردند تابیمار اختیار تصمیم گیری داشته باشد با توجه باینکه عمل کاتاراکت چشمم اورژانسی نبود.
2- برابربند 8 منشور بیمار حق دارد ازدسترسی به پزشک معالج ودیگر اعضای اصلی گروه معالج خود درطول مدت بستری ،انتقال وپس از ترخیص اطمینان حاصل نماید .درصورتیکه من از ساعت 10شب که چشم دردشدید به همراه حساسیت شدیدبه نور وکم شدن دید چشمم( که اینها ازعلائم آندو فتالمیت یا عفونت حاد میباشد) نتوانستم با

آقای دکتر و مرکز چشم ط تماس بگیرم زیرا مرکز فوق و مطب نامبرده هم تعطیل بود.

آیا بهترنبود باتوجه به گذشت حدود 12 ساعت از درد چشم شدید که بالاخره توسط برادر ایشان جناب آقای دکتر س_ا

درساعت 10 صبح که موفق به تماس تلفنی با ایشان شدم بجای اینکه تلفنی تجویز قطره چشم مصنوعی بفرمایند،

محلی ازچشمم معاینه بعمل می آوردند؟؟؟ ضمن اینکه من تمام اتفاقاتی که در 12 ساعت گذشته برایم پیش آمده بودکامل وازطریق تلفن همراه برای ایشان توضیح دادم؟
3-باتوجه به خراب شدن دستگاه ساگشن وایجاد قطراتی درچشم ومشاهده آن توسط پزشک محترم دربعدازظهرهمان روز بعد ازعمل بهتر نبود بجای اینکه بفرمایند این قطرات تاچند روز آینده جذب میشود با احتمال اینکه امکان دارد همین قطرات باعث ایجاد عفونت درچشم شود بلافاصله آنتی بیوتیک درچشم تزریق میکردند؟
4- بهتر نبود بجای اینکه بعد از تماسهای مکرر با ایشان و عدم پاسخ به همراه خود و در  نهایت ارسال پیامک به همراهشان و (حدود48ساعت بعد از مصرف قطره تجویزی اشک مصنوعی وبی اثربودن آن) که ایشان بزرگواری فرمودند درپاسخ به پیامک ارسالی من بالاخره 11 ساعت بعد یعنی 11شب روز جمعه تماس گرفتند و من را راهنمائی فرمودند که سریعا"برای معاینه به اورژانس بیمارستان خاتم الانبیا مراجعه کنم.

آیا اگر همان روز اول قبل ازعمل ( برابربند8منشورحقوق بیمار) و یا حداقل زمان تجویز تلفنی قطره راهنمائی می فرمودند

که اگر مشکلی برای چشمم پیش آمد به اورژانس بیمارستان خاتم الانبیا مراجعه کنم تا هم مورد اعتراض پزشکان کشیک بیمارستان بعلت دیر رفتن نمی شدم و  امروز من هم میتوانستم ببینم آیا بهتر نبود؟

آیا اگر موارد فوق قصور از ناحیه پزشک معالج بحساب نمی آید پس قصور چیست؟
نهایتا"درتاریخ 13/11/1392 شکایتم را از پزشک معالج به واحد رسیدگی به شکایات سازمان نظام پزشکی مشهد آقای

 دکتر هادی موسوی محمدی تسلیم و یعد از پرداخت 1000000 ریال پرونده ای طی شماره 296-92  برای رسیدگی به شکایتم تشکیل شد.

ابتدا با برخورد خیلی خوبی روبرو شدم بطوریکه ضمن هم دردی با اینجانب ایشان فرمودند که چشم پزشکان معمولا" در

حین عمل متوجه میشوند که چشم عفونت میکند. به هرحال در مردادماه 1393

بعد ازحدود 6ماه از شکایتم قرار منع تعقیب پزشک معالج به درب منزل ما تحویل گردید بدون اینکه حتی یکبار هم بعنوان شاکی اینجانب را احضار کرده باشند.

مجددا در15/5/93 و دروقت قانونی اعتراض خودم را بعد از پرداخت مبلغ 800000 ریال بحساب سازمان و تاکید براینکه حتما اینجانب را در جلسه رسیدگی احضار نمایند را خواستم که متاسفانه درتاریخ 10/11/93 بدون اینکه من را خواسته باشند رای هیئت بدوی به نفع پزشک معالج به درب منزل تحویل گردید. ادامه دارد....