سختی کار یک وزیر؟

یادداشت وزیر بهداشت در مورد سختی کار اجرای طرح تحول واقعا تامل برانگیز است و اراده ایشان برای تداوم کار نیز تعجب برانگیز تر؟ طرحی که در میان سکوت صاحبنظران و فریاد دلسوزان نظام سلامت و آه و شیون و شکایت برخی از اقشار جامعه پزشکی به پیش می رود و البته اقای وزیر و همکاران وی؛ ظاهرا از  سکوت از سر رضایت همکاران گروههای تخصصی بهره مندهستند ..... 

 آقای قاضی زاده هاشمی از سختی طرح تحول سخن می گویند یک آن تمام فکر و ذهنم رفت پیش دکتر منافی و دکتر مرندی که در جنگ و محاصره و کمبود شدید منابع و ...... شاخص های نظام سلامت ایران را آنچنان ارتقاء دادند که هنوز نان اعتبار آن زمان را در مجامع بین المللی می خوریم. وقتی اقای وزیر از سختی کار طرح تحول سخن به زبان بردند نا گهان بخشی از ذهنم رفت به طرف دکتر پزشکیان که با دهها هزار ساعت کار کارشناسی توانستند طرح نظام ارجاع و پزشک خانواده را بنویسند و به تصویب مجلس شورای اسلامی برسانند. اما برایم قابل درک نیست که چرا اقای دکتر قاضی زاده هاشمی وزیربهداشت از سختی کار می نالند, از پولی که تا بخواهی زیاد است, از همراهی مجلس و دولت و حتی رسانه ها که به طریق بسیار غیرمعمول با این طرح نخ نمای تحول نظام سلامت زیاد است؟ از اینکه اقای وزیر توانستند در قرن بیست و یک دهها هزار میلیارد تومان اعتبار را در کشوری به شدت نیازمند سرمایه گزاری برای کاهش نرخ بیکاری و .... ببرند به نظام سلامتی عاری از هر نوع سطح بندی خدمات عاری از هر نوع نظارت موثر عاری از هر نوع حساب و کتاب برای برخورد با خدمات القایی و ..   من نمی دانم که چرا کار وزیر بهداشت سخت است؟ مگر جز این طرح تحول ؟؟؟؟ خبرهای دیگری در راه است؟؟؟؟