زنده باد فساد از مغز ما در می آید؟

همیشه به این فکر می کردم که ریشه اینهمه گرفتاری ما در حوزه فساد اداری و مالی چیه؟ جوابش رو سالها و سالها به بحث و گفتگو نشستم. راستش بخش خصوصی در کشور ما به این دلیل خوب پیشرفت نکرده است که مدیریت خیلی ممتازی برآن حاکم بوده است بلکه بخش خصوصی در مراکز بزرگ تولیدی نیز به محض کمی تغییر آب و هوا دچار مشکل می شوند و چالشهای سختی را لمس می کنند و با وجود اینکه تعهد چندانی به حفظ نیروی کار ندارند با این وجود مشاهده می کنیم که با اخراج نیروی کار و ..... باز هم ورشکست و ... می شوند. اما بخش دولتی ما به دلیل تعهد بیشتر به حفظ نیروی کار و .... با وجود ضربات بیشتر به دلیل کمک بیشتر دولت سرپا می ماند اما واقعا ریشه مشکلان بخش دولتی در کجاست:

1 _ عدم توانایی دولت در گزینش نیروی متخصص و ماهر و استخدام رابطه ای که فرصت استفاده از افراد توانمند را از دولت می گیرد و نتیجه کار تراکمی از نیروها با مهارت کم است.

2_ بزرگترین مشکل مدیریتی در کشور ما بدون شک مشکلی به نام شایعه و تاثیر پذیری مدیران از حرفهای افواهی و بدون پشتوانه و به اصطلاح مدیریت بدون شواهد سنجی و مدیریت براساس اعتماد و .... است که حتی بزرگترین مدیران ما را دچار مشکل در گزینش نیرو می کند.

3_ اما شاه کلید همه مشکلات در نظام مدیریتی کشور ایجاد یک نظام پیشرفته ارتقاء و پسرفت و تغیر بنیادین در نظام استخدامی کشور است.

با این وجود باید گفت ریشه همه فسادهای اداری و مالی از فساد ناآگاهانه در رفتارهای مدیریتی شکل می گیرد و از رانت و باند و ... نیست بلکه اصرار بر نظام نظارتی سنتی و نظام گزینش نیرو قدیمی است که از مغز مدیران ما ساطع می شود و باید از آن پرهیز کرد.