سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

جریان اصلاحات از این انتخابات چه می خواهد؟

جریان اصلاحات در این روزها با توجه به اینکه به خوبی دریافته است؛ با روی کار آمدن دوباره طیف احمدی نژاد احتمال افول دائمی مخالفان و منتقدان وی در جریان اصولگرایی حتمی می باشد؛ حاضر نمی شود بدون گرفتن پوئن مناسب پلی شود برای اصولگرایان تا از احمدی نژادی عبور کنند که ثابت کرده است که اهل امتیاز دادن به مخالفان و منتقدان نیست و این اصولگرایان هستند که باید اقایی و بزرگی وی را بپذیرند.  با این حساب شنیدن موضوعاتی نظیر تضمین انتخابات و نیز داشتن اختیار و .. از سوی اصلاح طلبان را بنده به دلیل علمی می دانم که اصلاح طلبان از شرایط موجود کشور دارند.....

  

حال این اصولگرایان هستند که باید یک راه را از میان دوراه انتخاب کنند و ان پذیرش حضور اصلاح طلبان در انتخابات آتی و تضمین انتخابات؛ همانطور که اینها می خواهند و یا تحمل دوباره حضور احمدی نژاد (کاندیدای مورد حمایت احمدی نژاد) در قدرت که هر کدام مزایا و معایبی دارد. 

اما اصلاح طلبان در صورت پیروزی در انتخابات و یا حتی حضور در انتخابات ۹۲ باید بدانند که پرونده هایی به سنگینی تحریمها و انرژی اتمی و نیز تورم دو رقمی و ... پیش روی انهاست؛ ضمن اینکه از فردای روی کارآمدن باید خودشان را با مخالفت و انتقادهای شبانه روزی تریبونهای اصولگرایان آماده کنند؛ تریبونهایی که قطعا اگر از دست احمدی نژاد ناراحت باشند از دست اصلاح طلبان نیز دلخوش نیستند. 

به هر شکل به اعتقاد بنده حضور احمدی نژاد و دوستانش یک فرصت برای آنان خواهد بود برای به پایان بردن طرحهایی نظیر طرح مسکن مهر و سهام عدالت و یا طرح هدفمندی یارانه ها و جایگزین نمودن جریان فکری رهروی احمدی نژاد به جای جریان اصولگرایی در فضای سیاسی کشور

اما حضور اصلاح طلبان می تواند به تلطیف افکار عمومی و مشارکت بیشتر مردم بیانجامد. 

حال باید منتظر ماند و دید که آیا اصولگرایان در مسیر روی کار آوردن احمدی نژاد گام بر میدارند و یا روی کار اوردن جریان اصلاحات" رقابت بدون حضور جریان اصلاحات به معنی پذیرش مجدد حضور طیف فعلی در دولت خواهد بود.

اما تحلیل بنده در جمع بندی ترکیب رای دهندگان این است که در کشور حدود ۷۰ درصد جمعیت کشور خیلی سیاسی نیستند و تنها در صورت وجود شور انتخاباتی پای کار خواهند آمد و هرچه این شور انتخاباتی بیشتر باشد درصد حضور این افراد بیشتر است. اما حدود سی درصد جمعیت از میان نخبگان و رای دهندگان عقیدتی هستند که در هر شرایط در انتخابات حاضر خواهند شد؛ از این ۳۰ درصد بنده سهم دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا را مساوی می دانم زیرا اگرچه در دانشگاهها مشورعیت و مقبولیت اصلاحات بیشتر هست اما به همین نسبت در حوزه ها و اماکن مذهبی و نیز در میان نهادهای انقلابی این اصولگرایان هستند که حرفهای بسیاری برای گفتن دارند. با این حساب اگر اصلاح طلبان از جریان انتخابات حذف شوند مشخص هست که احمدی نژاد کار راحتی در جذب ارای خود در میان هفتاد درصد جمعیتی خواهد داشت زیرا اصولگرایان مخالف احمدی نژاد نمی توانند در بدنه اجتماعی کشور با ادبیات افرادی نظیر حداد عادل و ... نفوذ کنند. اگرچه اذعان می کنم به اعتقاد نگارنده این متون اگر فرصتی برای شناساندن حداد و یا ولایتی به مردم وجود می داشت و استراتژی انتخاباتی اصولگرایان مخالف احمدی نژاد تا این حد افتضاح نبود شاید نظر دیگری داشتم. 

اما جریان اصلاحات نیز باید بداند که کشور نه به ان ویرانی هست که در روزنامه هایشان به خورد مردم می دهند و نه به آن ابادانی که آقای احمدی نژاد عنوان می کنند. جریان اصلاحات باید بپذیرد که حضور در انتخابات با مطرح کردن شروط قابل قبول نیست و باید یکبار برای همیشه تکلیف خودشان را با نظام مشخص کنند نمی شود که ادعای قبول داشتن نظام را مطرح کنند و مثل انتخابات نتیجه انتخابات را رد کنند" باید قاعده بازی را رعایت کنند. 

حال باید بیاندیشند که در صورت پیروزی در انتخابات می توانند با قانون خودشان را سازگار کنند یا اینکه تجربه تلخ زیر اب روی های سال های نه چندان دور را دوباره تکرار خواهند کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد