هر انسانی وقتی بخواهد ، کسی را تهدید کند غالبا با چیزی تهدید می کند که بیش از همه خودش از ان واهمه دارد، ادم دیندار و موحد با ترساندن سایرین از خدا و ادم بی دین و دروغگو با بگیر و ببند و تخریب و تهدیدهای زمینی؟
سالهاست که در کشور ما نوعی سقوط مفاهیم انسانی و تنزل مدیریتها به صورت سقوط مستقیم در حال مشاهده است و متاسفانه افکار عمومی نیز گاها در تشخیص درست دچار نوعی دیر واکنشی می شود، شاید نمونه ساده ان را بتوان واکنش دیرهنگام مردم و حتی نهادهای حاکمیتی به قانون گریزیهای چند سال اخیر اشاره کرد. اکنون نوعی گفتمان رایج را در کشور داریم که اگر به درستی تبیین نگردد ممکن است دردسرهای فراوانی را برای کشور به بار اورد و انهم گفتمان اعتدال است. اعتدال اگر به مفهوم قانونمداری و پرهیز از فرار از چهارچوبهای قانونی باشد بسیار هم مناسب است اما اگر اعتدال به معنای گریز از قانون و دخالت دادن سلایق باشد بسیار خطرناک بوده و ممکن است نتایج بسیار بدتری برای کشور نسبت به دوره قبل ایجاد کند کما اینکه هم اکنون بسیاری از ما کارکنان دولت شاید در محل کار خود این مصائبی را ببینیم که برخی ها به موضوعی چون مبارزه با فساد اداری و مالی تندروی می گویند و یا از مدیران فاسد استفاده می کنند و از برخورد با انها اجتناب می کنند البته در نهایت موجبات رسوایی خودشان را در نزد افکار عمومی فراهممی کنند. زیرا خداوند و بندگان صالح او چشمانشان را هرگز نمی بندند حتی اگر به رسم سنت او قرار باشد مدتی را در سکوت بسر برند. بهر حال گمانمیکنمدولت فعلی قبل از اینکه به سرنوشت دولت قبلی در کاهش شدید محبوبیت و مقبولیت دچار شود بهتر است مانیفیست خود را تشریح کند و مراقب باشد تا اسیر گزارشهای بیهوده نشود زیرا چشمهای مردم بسیار باز است.
شاید درست در چنین روزهایی بود که با انتخاب حسن روحانی همه نگاهها به سمت تامین اجتماعی رفت, جایی که از درون و بیرون انتظارها برای برکناری مدیرعامل آن به اوج رسیده بود, همه خسته از دعواهای سیاسی که جان مردم را به لب آورده بود و همه منتظر بودند تا مدیریت تخصص و تجربه و تعهد و کارامدی به سازمان تامین اجتماعی برگردد. در درون سازمان همه خسته از همشهری سالاری و جریاناتی که نه تنها تا حد یک استان کوچک نشد, بلکه همه بر سر زبانها شهری به نام تفت را تکرار می کردند, استخدامهایی که گفته می شد نه بر اساس انصاف مدیرعامل بلکه بر اساس اختیار مدیرعامل در اختیار این شهر از استان یزد قرار گرفت و ......
بالاخره , وزیر تعاون و کار و رفاه اجتماعی نیز برگزیده شد و او کسی نبود جزء علی ربیعی که حالا سنی و سالی از او گذشته بود و تمام انرژی خود را در روز رای اعتماد به دفاع از پیشنیه خود در مبارزه با فساد اقتصادی پرداخت, حالا بغضهای در گلو خشکیده کارکنان و بیمه شدگان منتظر ترکیدن بود تا مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی انتخاب شود, نوربخش , گزینه علی ربیعی برای نشستن بر تارک سازمانی بود که جایگاهش در مبادلات اقتصادی کشور بدون شک کمتر از چندتا وزارتخانه نبود. دکتر سید تقی نوربخش, پزشک متخصص ارتوپد, از چپ و راست منتقدان کمی ندارد, از روز اول نوبت افشین اورکی بود که توپخانه آتش خود را بر روی نوربخش متمرکز کند, از اینکه مشهدی است و مشهدی ها را جایگزین یزدیهای طرفدار مرتضوی کرد؛ از اینکه چرا جای اکبر میثاقیان و خداد عزیزی خالی است, همه منتظر بودند تا چماق تغییرات را به جای هویج ببینند, و ..... اما داستان جور دیگری پیش می رفت جوری که برای هیچکس قابل درک نبود که چرا؟ عده زیادی ماندند و چرا عده ای که نامشان در گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی یاد شده است اگرچه عزل می شوند اما در رده های پایین تر دوباره پست می گیرند و .... اما حکایت هرچه بود, نتیجه این بود که ثبات این کشتی طوفان زده حفظ شد و تنها کمتر از هشت ماه کافی بود که 5 هزار میلیارد تومان از ذخایر سازمان با وجود داشتن مجوز قانونی برای فروش دارایی ها از بین نرود و همین هشت ماه کافی بود که نام تامین اجتماعی از یک بدهکار فراری از دست مطبوعات به یک مشتری خوش حساب تغییر کند, و سازمان تامین اجتماعی محلی برای کارهایی به مراتب مهمتر از فیلمبرداری و سندسازی و مچ گیری گردد. با این حال هنوز و هنوز مردم از اینکه چرا عاملان روزهای بد سازمان مشخص نشده اند عصبی هستند و شاید گفت این انتظار از نوربخش هنوزز پابرجاست و منتظرند تا ببینند عاقبت کار آنهایی که در گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی نامشان امده است به کجا رسیده است, امیدوارم که این انتظار چندان طولانی نشود، البته زمزمه هایی کم رمق شنیده می شود که شاید خبرهایی در راه باشد و گامهایی که پا در ساماندهی اقتصادی این سازمان نهاده شده است به ایستگاه برخورد با فساد اقتصادی نیز پا بگذارد. جایی که پیش بینی می شود بتواند مزیت سیاسی بزرگی برای حسن روحانی رئیس جمهور ایران در عملیاتی نمودن شعارهای ارائه شده باشد, و این گامها در تاریخ ایران ثبت خواهند شد, چه برسند به سرزمین مبارزه با فساد و چه نرسند، تاریخ در این مورد به انتظار نشسته است تا نوربخش را قضاوت کند. تاریخی که نوع رقم خوردن ان با تبعاتی همراه خواهد بود که اثار کوتاه مدت آن در انتخابات اتی ریاست جمهوری مشخص خواهد شد و تبعات بلند مدت آن در تاریخ این سازمان و این کشور ماندگار خواهند بود. شاید برای علی ربیعی این فرصتی خواهد بود برای نمایش روی دیگری از علی ربیعی رویی که همیشه پنهان بود و رویی که حال اشکار شده است, باید به انتظار نشست و منتظر بود تا فیلمهای رنگی این روزها بدون روتوش حتی با سیاه و سفید, یک نوستالژی تاریخی را برای ایرانیان رقم بزند تا مردم ببینند لباس امیران کبیر برازنده چه کسانی هست و لباس میرزآقاخان برازنده چه کسی؟ مردمی که در این سالها عادت برخورد با فساد یادشان رفته بود و کم کم داشت باور امثال من می شد که دزدان ادمهایی قابل ترحم و گذشت هستند و دزدی کاری نه چندان غیرقابل بخشیدن؟ باید به انتظار نشست و ژست نوربخش و ربیعی را در تاریخ این سرزمین مشاهده کرد. باید منتظر ماند و دید که پسرک بازیگوش این سرزمین وقتی در پنجاه سال دیگر از کنار سازمان تامین اجتماعی لی لی کنان می گذرد و وقتی چشمش به تصویر روز بزرگداشت تاسیس تامین اجتماعی می افتد؛ چهره کدام مدیر در قلب تصاویر به نمایش در میاید و کدام ساختمان باشکوه به نام کدام مدیر توانمند برای همیشه عمر سازمان تامین اجتماعی ثبت خواهد شد؟ تاریخ منتظر خواهد ماند و همانطور که برای معیری ها, کرباسیان ها, غرضی ها, ضیایی ها و مرتضوی ها و .... منتظر ماند، چرا که منتظر نماند؟! تاریخی که تصویر تغییرات چراغ علاء الدین را با حوصله به تصویر کشید؛ تاریخی که تصویر شوفرها و خلبانهای دیروز تا امروز را با حوصله تمام ضبط و ثبت کرد، ایا از نقش حساس وزیر و مدیرعاملی که بر سرنوشت 38 ایرانی تاثیر مستقیم دارند؛ بی تفاوت خواهد ماند؟ قطعا هرگز. امیدوارم تاریخ برگ سبزی از عملکرد همه ایرانیان در برابر دیدگان نسل اینده به نمایش بگذارد.
مهدی اسفندیار
نماینده کارگروه هیئت تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی
از بخش درمان سازمان تامین اجتماعی
در تاریخ 134 خراد امسال خبری را روی سایت کار کرده بودم در مورد نتیجه تیم ملی در بازی با نیجریه که عنوان نموده بودم این دیدار با نتیجه مساوی به پایان خواهد رسید, در این پیش بینی نتیجه دیدار ایران با آرژانتین چهار صفر به
ایان خواهد رسید و نتیجه دیدار ایران با بوسنی نیز یک یک مساوی خواهد شد, اولین پپیش بینی ما درست از اب درآمد.
نامه سرگشاده دبیرکل خانه پرستار پاسخی بود به همه اهمال کاریها و محافظه کاریهای میرزابیگی که شاید نداند با این رویه کار کردن شاید در سالهای آتی دیگر به عنوان نماینده پرستاران نتواند انجام وظیفه کند, میرزابیگی که این روزها در سمت معاونت پرستاری وزیر بهداشت جا خوش کرده است, اگرچه فردی موجه و زیرک است و زحمات فراوانی برای جامعه پرستاران کشیده است اما سکوت وی در عرصه اجرایی در برابر فشار طاقت فرسا بر جامعه پرستاری که به زعم دبیرکل خانه کارگر استخوان خرد کن است نتوانسته است هیچ موضع عملی و حتی خبری بگیرد. شاید در این سالها عادت کرده بودیم که میرزابیگی را در کنار مسئولین دولت با وعده های بی اثر ببینیم اما اینبار داستان فرق می کند, زمان برای میرزابیگی تمام شده است و من گمان می کنم با این نحوه کار کردن؛ میرزابیگی؛ برای جامعه پرستاری تمام شده است. نامه سرگشاده و سراسر انتقادی دبیرکل خانه پرستار به رئیس جمهور صدای جان خسته پرستاران بود مه هیچ مامن و ماوایی را در وزارت بهد اشتن احساس نمی کرد, البته باید به این نگرانیها حق داد زیرا امروز مدیریتی در بخش درمان وزارت بهداشت حاکم شده است که بررسی عملکرد وی در بیمارستان امام حین به خوبی نشان می دهد که این وزارتخانه در آینده به چه سمت و سویی پیش خواهد رفت وبلاگ سلامت از نگاه ملی پیش بینی می کند ک وزارت بهداشت در ظرف دو سال اینده به یکی از نقاط پرچالش میان دولت و جامعه پرستاری تبدیل خواهد شد و جامعه پرستاری اولین جامعه ای خواهد بود که راه خود را از حسن روحانی جدا خواهد کرد البته نه به واسطه عملکرد حسن روحانی بلکه به واسطه عملکرد وزیر محبوب دولت یعنی حسن قاضی زاده هاشمی؟؟ عملکردی که در طرح تحول نظام سلامت هیچ ملاجظه ای را برای پرستاران و پیراپزشکان ندید و طرح صرفا با افزایش 50 درصدی حق العلاج اطبا پیش رفت؟ نکته ای که آقای معاون در کسوت کعاونت فقط نظراه گر آن بود. به همین دلیل است که باید پیش بینی کنیم این آقا دیگر رئیس کل نخواهد بود.
با وجود انتقادات تندی که به نوربخش از سوی مخالفان وی می شود واقعیت این است که بسیاری از افراد از شرایط درونی سازمان بی اطلاع هستند، هنوز هیئت مدیره جدید سازمان تامین اجتماعی به دلیل تعللهایی که مشخص نیست از کدام ناحیه صورت می گیرد تشکیل نشده است و هیئت مدیره و هیئت امنای سابق امور را رتق و فتق می کند، بطوریکه نتیجه این تعللها به این نقطه رسیده است که ملک زاده رئیس سابق سازمانی گردشگری همچنان رئیس هتلهای هما می باشد. با این وجود تغییرات اجتناب ناپذیر هیئت مدیره و هیئت امنا اولین تغییراتی خواهد بود که باید به زودی اتفاق بیافتد.