قانون گرایی موضوعی است که نشان می دهد که تا چه حد در یک کشور مردم و مسئوولین به قانون پایبند هستند و این می تواند نشان از توسعه فرهنگی و سیاسی یک کشور باشد. در واقع پر بی راه نیست که تمدن و پیشرفت یک کشور را نه با تعداد سفال های کشف شده و بلکه با قدمت قوانین آن کشور می سنجند. چندصباحی است که در کشور ما بحث قانون و بحث توسعه ی همپای دنیای امروزی مطرح است؛ اما می خواهم اجمالا بررسی کنم که ما تا چه حد در ادبیات دولت مردان و حاکمیت و حتی در ادبیات نهادهای سیاسی و اجتماعی کشور به این موضوع پایبند هستیم؟ آیا منافع شخصی و منافع سیاسی و دولتی؛ ما را از اهداف دور می کند و ادعای بزرگ مدنیت و قانون گرایی را به زیر پا می گذاریم؟
بیاییم از راست شروع کنیم و به چپ برسیم؛ بسیاری از عناصر راست گرا همواره با تاکید بر قانون و قانون گرایی خواستار تن دادن مردم و مسئولین به قوانین جاری و ساری کشور و برخورد شدید با بدحجابی و رفتارهای هنجارشکنانه ی موجود در کشور هستند و بسیار فریادها که از تریبون نمازجمعه و جاهای دیگر بلند می کنند که چرا قانون اجرا نمی شود؟ اما همین عزیزان حداقل تا جایی که بنده در خاطر دارم حتی یک بار نشده است از همین تریبون فریاد برآورند که چرا فلان کنسرت قانونی در فلان شهر به خاطر فشار نهادهای غیرقانونی و رفتارهایی که دیگر تکرار آنها جایی از توضیح نمی ماند تعطیل و ملغی شده است؟
یا ملاحظه بفرمایید که همه می دانیم که ربا حرام است و همه می دانیم که ما بالاترین میزان سودبانکی را در تمام دنیا به خود اختصاص داده ایم و اینجا حتی آمده ایم با وصله پینه کردن قانون چنان چشم بر واقعیات کشور که هر ساله چه خانواده هایی بیچاره می شوند از محل همین سودهای بانکی غیرمتعارف و واقعا ظالمانه که قابل بیان نیست و یکی هم همین نویسنده ی نگون بخت که می خواهم یکی از وام ها را تسویه کنم و به بنده عرض نمودند که در صورت تسویه ی یکجا؛ هیچ تخفیفی از سود بانکی کلی که قرار بود از شما بگیریم داده نخواهد شد؟؟؟؟؟؟ در این مورد نیز می بینید برادارن چپ و راست و میانه در سکوت کامل به سر می برند؟؟؟ و فقط وقتی روزی منتقد می شوند که قدرت اجرایی در دست این عزیزان نیست؟؟
پوپولیسم و پوپولیسم گرایی و نقض قانون اتهام همیشگی چپی ها به احمدی نژاد در طول هشت سال حکمرانی او بود.. از خلاف دولت در موضوع مسکن مهر و یارانه ها تا عدم تخصیص یارانه ها به تولید و... که واقعا نمی توان یکی از این واقعیات را منکر شد؛ اما جالب است که جریان سکوت رسانه ای راست که در آن سال های احمدی نژاد در سکوت کامل به سر می برد ؛این روزها و این سال ها در زمان روی کار امدن دولت چپی؛ کاملا فعال شده و یک جوری حقوق بخش تولید را مطالبه می کند که شما گمان می کنید که این رسانه ها اصلا در زمان احمدی نژاد حضور نداشتند؟ اما نکته ی جالب سکوت جریان رسانه ای چپ است که این رزوها با وجود تکرار رفتا رهایی از جنس احمدی نژاد در دولت تدبیر و امید مثل راه اندازی موضوع طرح تحول سلامت که خلاف ۱۸۰ درجه ای قانون برنامه ی پنجم بوده و از اساس با مبانی علم اقتصاد در تضاد است باز هم می بینیم که جریان چپ رسانه ای کاملا سکوت کرده و همپای موج پوپولیسم و عوامفریبی از این طرح دفاع می کنند؟؟؟؟؟؟؟؟ در واقع باید گفت که سکوت مرگبار و وهم انگیز جریان سیاسی چپ در برابر فاجعه ی طرح تحول سلامت را باید نماد عقب ماندگی در بحث توسعه ی سیاسی در کشور دانست و رفتار دو جناح در بحث طرح مسکن مهر و طرح تحول اقتصادی و طرح تحول سلامت را اگر به درستی تحلیل کنیم خواهیم دریافت که دو جناح سیاسی کشور به جز دعواهای بیهوده که ویترینی برای نمایش اختلاف نظر در میان انظار عموم است تا نوعی تمایز بین این دو جیران را در میان مردم تداعی کنند ؛در باطن و در اصل رفتار به حدی به هم شبیه هستند که صحبت از اختلاف در میان نگرش و رفتار انها کردن را به نظرم؛ نوعی توهین به شعور آدمی باید تلقی کرد.
موضوع فتنه و فتنه گری که از سال ۸۸ وارد ادبیات کشور ما شد نیز واقعا از آن دست موضوعات است که خسارت آن فقط برای مردم بود و سود ان را باز هم جریان های سیاسی کشور بردند؛ از برادران دلیر راست که در طول چهار سال هر کسی را که می خواستند حذف کنند به عکس یادگاری وی با دو یار در محبس از چهل سال پیش تا دهه ی شصت و هفتاد؛ اشاره می کردند که هنوز که هنوزه این رفتار تداوم دارد تا امروز که دکتر ایرج فاضل رئیس جامعه ی جراحان ایران و از چپی های دو آتیشه ی کشور که از مقایسه کردن حقوق پرستاران و پزشکان به عنوان یک فتنه؟ فتنه؟ فتنه؟ فتنه؟ یاد کرده است که این یکی الحق و انصاف آخرین ورژن فتنه است که بنده واقعا از این همه بصیرت اقای دکتر ایرج فاضل که دست برادران راستی را هم از پشت بست به شگفت آمده ام تا ثابت شود آش فتنه و فتنه گری برای چپی ها هم می تواند نان آور باشد.
از آزادی اجتماعات بگوییم از اینکه هر ایرانی و هر تجمعی آزاد هستند بنا به اصل مسلم قانون اساسی تجمع آزادانه و صلح آمیز برگزار کنند تا غیرقانونی خواندن تجمع صلح آمیز پرستاران توسط دولت مردان و تا دستگیری و برخورد شدید با رادیولوژیست ها در جلوی وزارت بهداشت به خواست و هماهنگی آقای محترم وزیر دولت تدبیر و امید که نشان می دهد؛ اگر بنا بر برخورد با تجمع بدون مجوز باشد؛ انگ غیرقانونی به آن می چسبد و خیلی خوب هم می چسبد و مهم نیست که چه کسی بچسباند؛ فقط جای مجری و منتقد عوض می شود...
اگر یادتان باشد که لازم نیست هم یادتان باشد که هر روز دارید می بینید ؛ در این کشور و اخیرا و در چند ساله اخیر بابی شده است که هر مدیری را برای توضیح در مورد عمل کرد وی در رسانه ی ملی دعوت می کنند به جای توضیح در مورد عملکرد خود؛ آنقدر به فرمایشات رهبر معظم انقلاب و توصیه ها و منویات ایشان اشاره می کنند که آدمی یادش می رود که موضوع برنامه چه بوده؟ تبیین مواضع رهبر معظم انقلاب در مورد مسائل کلان کشور؟؟؟؟ یا توسعه ی گازرسانی و جاده ها و حذف بیکاری؟؟؟؟ و عملکرد دستگاه های مرتبط با آقای دعوت شده به برنامه؟؟؟ جالب اینجاست که به حدی موضوع کسالت بار شده که توضیحات رهبر معظم انقلاب در مورد پرهیز از شعار گرایی نیز فایده نکرده و با وجود اینکه امسال را سال اقدام و عمل نامیده اند؛ اما باز هم کل شهر پر شد از پوسترهای مرتبط با موضوع اقدام و عمل؟؟؟؟ این دفعه همه ی مسئولین از اینکه باید در سال اقدام و عمل؛ اقدام و عمل صورت گیرد دارند بحث می کنند؟؟؟ و پوستر و همایش هوا می کنند؟؟؟؟ احتمال در سال آینده رهبر معظم انقلاب نصب پوستر و همایش را ممنوع کنند و اینبار مسئولین تمام هم و غم آنها؛ برگزاری نشست هایی در مورد چگونگی حذف همایش ها و نمایش ها پوستر ها در کشور باشد؟ اما جای شگفتی برای ما که در حوزه ی سلامت هستیم این است که سال گذشته هدف از اجرای طرح تحول سلامت را در راستای اقتصاد مقاومتی مطرح کردند و با صد من سیریش خواستند که این طرح را طرح رهبری انقلاب بنامند؟؟؟ (پناه بر خدا) و این طرح گران قیمت و دارای بهره وری نازل را در راستای اجاری اقتصاد مقاومتی و منویات مقام معظم رهبری نامیدند ؟ (پناه می برم به خدا) و عنوان نمودند که باید دولت پول و اعتبار به وزارت بهداشت بدهند؟ امسال عنوان کردند که این طرح را در راستای اقدام و عمل ادامه می دهند؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و برای ادامه ی آن و در راستای منویات رهبر معظم انقلاب باید به وزارت بهداشت پول و اعتبار بدهند؟؟؟؟؟ (که فقط باید پناه برد به خدا از اینهمه خلاقیت و تعهد حضرات در اجرای منویات رهبر معظم انقلاب که طرحی طراحی کردند که در طول چند سال گذشته به همه شعارهای سال انتخابی از سوی رهبری معظم انقلاب می خورد و اصلا نیاز به طراحی دیگه ای وجود ندارد؟ (پناه می برم به خدا) در واقع باید بخش هایی از دولت تدبیر و امید را ورژن توسعه ی یافته ی دولت احمدی نژاد و بخش هایی از نظام سیاسی چپ را ورژن تکامل یافته ی راست نامید.
شاید برای فهمیدن این متن لازم باشد شوی تلویزیونی با موضوع زیرمیزی که با حضور حریرچی و فاضل برگزار شد را دانلود کنید تا بفهمید که چه گفته ام
..... که ای بسوزد پدر پول........ که بسوزد پدر پول.... که بسوزد پدر پست......
تنها دوسال از اجرای طرح تحول سلامت می گذرد ، صبح روز شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۳ که مردم از خواب برخواستند مشاهده کردند که در بیمارستانهای دولتی کشور معجزه ای رخ داده و هزینه ها به شدت افت کرده ودیگر خبری از ارجاع بیمار به بخش خصوصی و یا دریافت زیر میزی نیست.... صدا و سیمای ما که می خواست فضایی ایجاد کند که به دولت این پیام را بدهد از دولت حمایت می کند ، تمام قد از طرحی حمایت کرد که آگاهان علم اقتصاد سلامت و مدیران با تجربه ی سابق نظام سلامت این طرح را عوامفریبانه ، هزینه زا، غیر علمی، بر خلاف قوانین بالادستی و روح قانون و .... می دانستند اما مردم وتوده ی عوام جامعه که بی خبر از واقعیات این طرح ذوق زده شده بودند ،وزیر بهداشت را موفق ترین وزیر می دانستند ،تریبون های بی شمار برای وزیری که حالا رسانه ی ملی برای مصاحبه با او فرش قرمز می انداخت در کنار برخی از کارهای خاص این وزیر کابینه ؛ سبب شد که حتی برخی از اقشار فرهیخته ی جامعه نیز گمان کنند که پشت طرح تحول سلامت خبری است،
به هرحال سه سال از عمر دولت گذشت، در کنار اختصاص دهها هزار میلیارد تومان به طرح تحول سلامت ، دولت نتوانست حتی یک ریال صرف یارانه ی تولید کند، قیمت نان را برای جبران هزینه های انجام شده در طرح تحول صد در صد افزایش داد تا فقرا داروی رایگان در صورت عدم دسترسی به نان و سوء تغذیه گیرشان بیاید، در این وانفسا شاید دوسال زمان لازم بود تا آن معلمی که به وزیر بهداشت نامه نوشته بود که پیگیر حقوق معلمان باشد به این نتیجه برسد که وضعیت نابسامان معیشت معلمان نیز به نقل قول از نایب رئیس اول مجلس ناشی از شکاف عمیق در اختصاص منابع بین وزارت بهداشت و آموزش و پرورش است ؛ بالاخره دو سال زمان لازم بود که بازنشستگان دولتی با دست یابی به اسناد مالی سازمان خدمات درمانی دریابند که دولت اعتبارات خوبی را برای صندق بازنشستگی انها در طول سه سال اخیر اختصاص داده است اما.. متاسفانه سهم درمان از محل هزینه های این صندوق به حدی افزایش یافته که چیزی در کف دستان بازنشستگان به عنوان افزایش حقوق باقی نمانده است؛ تا پی ببرند جیگ جیگ مستانه ی طرفداران طرح تحول سلامت از محل طعم خوب سفره ی بازنشستگان بلند شده است... حالا دولتی که از یارانه و اشتغال مانده تا طرح غیرعلمی و بدون پشتوانه ی مطالعاتی تحول؟؟ سلامت به بار بنشیند ، حالا دولتی که نارضایتی معلمان را در اذای اجرای طرح بدون همزاد تحول سلامت در کل دنیا به جان خرید ، حالا دیگر کارش از اصلاح گذشته است و دیگر فرصتی برای دولت برای تصحیح این اشتباه بزرگ باقی نمانده است، حالا دیگر این مخالفان دولت نیستند که در مورد اشتباهات دولت در اجرای طرح تحول سلامت سخن می گویند؛ حالا دیگر آنقدر اش شور شده است که سخنگوی وزارت بهداشت و مدافع دو اتیشه ی ایده ی تحول سلامت (به نقل از اقا دکتر خوش چهره) در نشست خبری بگوید که ادعا نمی کنیم کارمان کامل است و ایراد داریم؟؟؟؟ حالا بعد از دو سال حرکت با موتوری پر از سر و صدا و آلودده و مخرب ؛ حالا که بنزین تمام کرده اند؛ آقای سخنگو اعلام کرده اند که گوش هایمان دارد میی شنود؟؟؟؟ گوش های شنوایی هم داریم؟؟؟ حالا منابع رسمی دولت در گزارش های رسمی می گویند که پرداختی از جیب مردم با وجود این همه اعتبارات بی حساب و کتاب افزایش نیز یافته است ؛ چه آنکه اگر منابع دولت نیز نگویند هرکس که این روزها سری به آزمایشگاه های تشخیص طبی و مراکز تصویربرداری و مطب های خصوصی بزند؛ خواهد فهیمد که دست کم هزینه ها سه برابر زمان روی کار آمدن دولت تدبیر و امید شده است؛ حالا دیگر زمان بی خبری سپری شده است و لازم نیست که پرستاران و کادر درمانی با هزار گرفتاری با لو دادن فیش حقوقی چند ده میلیونی و بالای صد میلیونی برخی از مدافعان طرح تحول سلامت و مجریان این طرح به روشنگری بپردازند؛ در این روزها دکتر جان بابایی رئیس دانشگاه علوم پزشکی مازندران نیز پرده از افزایش دندان های پوسیده و دندان های کشیده شده در دهان هم استانی هایش در طی سالیان اخیر برداشت تا از درون دولت و از درون وزارت بهداشت سند حقانیت گفته های کسانیکه در طول دو سال اخیر مظلومانه نقد کردند و زشتی و تندی شنیدند و حتی پیه تبعید و تحقیر را به جان خریدند از درون دولت و از درون دستگاه متولی سلامت مردم و مجری طرح تحول سلامت بیرون بیاید؛ همان ها که گفته بودند طرح تحول سلامت به ارتقای سلامت جامعه کمکی نخواهد کرد و در واقع فقط و فقط تزریق پول است به بخش درمان و دیگر لاغیر؛ اما حالا منتقدان گوشه ای نشستند و زبان گویای آنها ؛ معلمان و کارگران و پرستاران و گرسنگان و بیکاران و بازنشستگان و امارهای رسمی نهادهای رسمی شده اند که وخامت اوضاع سلامت کشور را تشریح می کنند. واقعا که زمان حلال دردهاست و اگرچه می تواند متاسفانه از بین برنده ی منابع یک کشور نیز باشد.
به نظر می رسد حال که دولت روحانی تمام اهداف و وعده های داده شده به مردم در سال ۹۲ از اشتغال گرفته تا جبران قدرت خرید مردم و اختصاص یارانه ی تولید و .... را فدای اجرای این طرح کرده است ؛ دست کم می تواند برای اینکه علم مدیریت نظام سلامت به تکامل بیشتر برسد به ادامه ی این طرح ادامه دهد تا در ابعاد واقعی و در نه در حد یک طرح نیمه تمام و در ابعاد چند ده میلیارد دلاری ابعاد خسارت بار این طرح برای متخصصین اقتصاد سلامت در جای جای دنیا مخشخص شود تا یکبار برای همیشه برای دولت ها و ملت ها ی دنیا هزینه ی اجرای یک طرح بدون گایدلاین و بدون سطح بندی خدمات و بدون مدیریت تکنولوژی سلامت مشخص و عبرت آموز شود؛ که این تداوم در اجرای طرح تحول سلامت را بزرگترین خدمتی می دانم که به نظرم دولت اقای روحانی می تواند به پیشرفت علم اقتصاد سلامت در دنیا بکند. برای تداوم و کامل شدن طرح تحول سلامت به اعتقاد بنده تنها یک گام تا تحقق همه ی اهداف مجریان طرح تحول مانده که آنهم به دست گرفتن بیمه ی تامین اجتماعی ... نمی دانم اخباری که این روزها در محافل خصوصی و بعضا رسانه ای در مورد تلاش دست هایی پشت پرده از دولت برای متقاعد کردن مجلس در تصویب قانونی برای حذف سازمان تامین اجتماعی از زیر مجموعه ی یک وزیر و اختصاص آن به وزارت بهداشت واقعیت دارد یا نه؟! که اگر چنین امری واقعیت داشته باشد، باید گفت که اگر احمدی نژاد اعتبار خود را با قانون هر فرزند یک میلیون تومان و ساخت سد گتوند و صدها اقدامی از این دست به افول نهاد ، اما روحانی تنها یک اشتباه کرد.... تن دادن به اجرای طرح تحول سلامت و گیر کردن در باتلاقی که خلاصی از آن میسر نیست....بله قطعا تاریخ هر آنچه از اشتباهات ریز و درشت احمدی نژاد بنویسد در مورد روحانی قطعا خواهد نوشت که رئیس جمهوری بود که تن به اجرای طرحی داد که در عصر ارتباطات و دانش و مدیریت ، با هیچ منطقی به لحاظ علمی و عقلانی سازگار نبود، طرحی که در قبال رضایت اندکی از مردم و حل بخش اندکی از مشکلات مردم؛ فوج فوج توده ها ی مردم را از او دور کرد، قطعا آیندگان برای آقای روحانی و مغز متفکر سازمان مدیریت و برنامه ریزی وی خواهند نوشت که در قرن بیست و یک اینان کسانی بودند که دهها هزار میلیارد تومان از اعتبارات کشور را صرف اجرای طرحی بدون گاید لاین ، طرحی بدون سطح بندی خدمات ، طرحی بدون مدیریت تکنولوژی سلامت و .... کردند ، قطعا به نام آقای روحانی خواهند نوشت که ایشان رئیس دولتی بودند که دهها هزار میلیارد تومان از سرمایه ی ملی این کشور را صرف اجرای طرحی کردند که مکانیسم پرداخت آن فی فور سرویس بوده که تمام دنیا به نادرست بودنش چند دهه قبل پی برده بودند؛
قطعا خواهند نوشت که روحانی رئیسجمهوری بود که برای اجرای چنین طرح بدون پشتوانه ی علمی ، حاضر شد به نامه ی ده ها هزار پرستار و پنج اقتصاد دان برتر ایران و اعتراضات سنگین کارشناسان اقتصاد سلامت و .... پاسخ ندهد ، او رئیس جمهوری بود که برای اجرای این طرح عجیب الخلقه حاضر شد آنقدر در تنگنای بودجه قرار بگیرد که باتوم خوردن معلمان ناراضی را ببیند و دم بر نیاورد، اما به تداوم این طرح تن بدهد ؛ قطعا در تاریخ خواهند نوشد که روحانی مرد خوبی بود ، او آنقدر مرد خوبی بود که حاضر شد قیمت نان فقرا را دو برابر کند اما داروی آنها را ارزان کند... واقعا روحانی مرد خوبی بود...
خبری در رسانه های مجازی اخیرا منتشر شده است مبنی بر اینکه دکتر قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی گفته که من از پیگیری موضوع تجمیع بیمه ها خسته شده ام و دیگر ان را پیگیری نمی کنم چون حس می کنم برای مردم هم شنیدن این موضوعات ملال آور شده است(نقل به مضمون از خبر با کد 181437 مورخ 11/2/95 سایت سلامت نیوز) و در انتها بیان کردند که امیدوارند که اقدامات پشت پرده(بخوانید لابی های) صورت گرفته در مجلس برای مخالفت با پیشنهاد دولت در تجمیع بیمه ها در برنامه ششم به نتیجه نرسد.این یادداشت بر آن است تا این موضوع را مد نظر قرار دهد .
کیست که نداند طی سه سال گذشته جناب اقای دکترهاشمی بیشترین حضور را در همه عرصه ها از آن خود کرده اند . ادامه مطلب ...
دکتر علیرضا زالی رییس سازمان نظام پزشکی در واکنش به مقاله ی پارسا فاطمی با مدیر سلامت از نگاه ملی تماس گرفته و به شبهات پاسخ گفتند که خلاصه ی مصاحبه ی ایشان بذین شرح هست،
بنده در مصاحبه ی خود به مشکلات پرستاران اشاره کردم و خواستم که به جد مشکلات این عزیزان بدون فوت وقت پیگیری و حل شود، وضعیت کارگران رو مشقت بار عنوان کردم و بیان کردم که باید برای مسکن و معیشت این عزیزان فکری شود، در مورد افزایش تعرفه ها به حد معتقدم که افزایش تعرفه ها بدون رعایت گاید لاین ها اثر بخش نخواهد بود و به شکاف درامد بین صنوف پزشکی دامن خواهد زد و باید با تعریف گایدلاین ها فکری اساسی به حال توزیع عادلانه منابع و کیفیت خدمات کرد و حاضریم با مشارکت بیمه ها و انجمن های پزشکی، فکری اساسی برای منافع کشور بکنیم ، زالی در ادامه ی این مصاحبه با برشمردن مشکلات پیراپزشکان عنوان نمود که می شود مثلا برای کارشناسان رادیولوژی نقش بیشتری قایل شد تا این عزیزان هم از منافع تحصیلات خود بهره مند شوند و این عزیزان جزو خانواده ی نظام پزشکی هستند و در برابر این قشر و سایر اقشار احساس تکلیف داریم. مشروح مصاحبه ی دکتر زالی تا شب در سایت قرار خواهد گرفت.
چه کسی از مردم دفاع خواهد کرد ؟
تلویزیون در اخبار روز چهارشنبه هشتم اردیبهشت سال جاری قسمتی از صحبت آقای دکتر زالی رییس سازمان نظام پزشکی ایران را پخش کرد که من به عنوان یک ایرانی مانده ام که بخندم یا بگریم ؟!
ایشان ادعا کردند که حکم حقوق یک ارولوژیست با سن 42 سال در یک ماه کمتر از 3 میلیون تومان است (دو میلیون و نهصد هزار تومان) و پشت بند این ادعا هم قاعدتا این عبارتها خواهد بود که :
- حقوق پزشکان کم است و این همه که می گویند پزشکان زیاد پول می گیرند نادرست است
- چون حقوق پزشکان کم است باید تعرفه ها زیاد شود چون الان تعرفه ها پایین است
- بیمه ها تعهدات خود را به موسسات و بیمارستانها پرداخت نکرده اند و همه در حال ورشکستگی هستند و یا ورشکست شده اند
- چندین ماه است که پولی توسط بیمه ها پرداخت نشده است .
- دولت به تعهدات خود در طرح تحول سلامت و پردات بدهی موسسات عمل نکرده است
- و ......
ادامه مطلب ...بسیاری از مردم با وجود داشتن مشکلی به نام بی خوابی و کابوسی به نام بیداری شبانه ، هرگز به فکر درمان ان نمی افتند. با اینکه بی خوابی می تواند باعث اختلالات بسیار جدی و مرگبار در انسان ها شود به خصوص اینکه در سنین پیری فرایند تضعیف اندام های بدن را تسریع ی بخشد ، اما اگر شما دچار مشکل بی خوابی شبانه هستید و یا اینکه دچار بدخوابی هستید یا اینکه در اطراف شما پدر و مادر و یا پدر بزرگ و مادر بزرگی هستند که تا سحرگاه بیدار هستند حتما از این مقاله برای کمک به خود و دیگران استفاده کنید..
ادامه مطلب ...
سخنان چند روز اخیر وزیر بهداشت و رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در مورد احتیاط در افزایش تعرفه ها را باید نوعی بارقه ی امید برای کنترل طرح تحول سلامت و جلوگیری از تبدیل شدن این طرح به ضد خود دانست؛ ظاهرا دولت متوجه ی برخی از خطاهای فاحش این طرح در بخش مربوط به HTA (مدیریت تکنولوژی سلامت) و ایجاد تقاضای القایی شده است. بالاخره وزیر محترم بهداشت دریافته اند که خزانه ی دولت و به طبع آن منابع نظام سلامت در ایران مثل همه ی کشورهای دنیا نمی تواند نا متنهایی باشد و باید چاره ای برای افزایش بهره وری منابع اندیشید. بخصوص اینکه دولت در سال نود و پنج علاوه بر فشارهایی که از سوی مخالفان سیاسی خود تحمل خواهد کرد ؛ باید پاسخگوی بخش دیگری از مطالبات مردم و وعده هایی که به مردم در انتخابات ۹۲ داده است باشد. دولت روحانی را باید به شدت بدشانس دانست ؛ بدشانس از ان لحاظ که قیمت نفت در این دولت به پایین ترین سطح در طول دوازده سال اخیر رسید و اوج تحریم ها را این دولت در طول سه سال اخیر تجربه کرده است؛ میراث دار بیشترین طرح های ناتمام بوده است و بسیاری از مشکلات دیگر ؛ اما ؛ با این وجود باید پذیرفت که در کنار تمامی تلاش هایی که دولت در عرصه ی مهار تورم و کنترل نقدینگی و مهار بحران های کشور در عرصه ی سیاسست خارجی با به کار گرفتن وزرای لایق به ان رسیده است؛ اما یکی از اشتباهات دولت را می توان درگیر شدن بیش از حد و به نوعی بزرگ نمایی بیش از حد رسانه ای توفیقات طرح تحول سلامت دانست. طرحی که به دلیل ساختارهای نامناسب برنامه ریزی در آن مثل انتخاب نظام پرداختی منقرض شده ی فی فور سرویس و بی توجهی به گایدلاین ها به شدت کم بازده بوده است. متاسفانه نکته ای که به ان توجه نشده است این است که جمله ی؛ همه ی بیماران و مردم راضی هستند؛ به درستی و در مقیاس واقعی خود ارزیابی نشد. شاید اشتباهات رسانه ی ملی و یا به نوعی نمایش غلط این رسانه نیز در تلقین این باور موثر بوده است. بلی همه ی مردم و بیماران از طرح تحول سلامت راضی بودده اند اما کدام مردم؟ مردمی که به بیمارستای خصوصی مراجعه کرده اند؟؟ مردمی که خدمات سرپایی را از بخش خصوصی می گیرند؟ مردمی که به دلیل هزینه های کمرشکنی چون تغییر شغل و شهر و هزینه های ایاب و ذهاب و اسکان بیمار و .... دچار فقر و تنگدستی شده اند ؟ یا اینکه صرفا مردمی راضی شده اند که فقط به بیمارستان های دولتی و فقط در بخش بستری مورد توجه قرار گرفته اند؟؟؟ قدر مسلم فقط گزینه ی آخر صحیح است. با این وجود باید گفت که به راستی آیا می ارزید که درکنار کارهایی که می شد کرد ؛ مثل ایجاد شغل.. دادن یارانه به بخش تولید... اصلاح ناهنجاری های رو به فزونی در نظام محیط زیست و از همه ی این ها مهمتر؛ توجه ی جدی به آموزش و پرورش و نهادهای دانش بنیان ... اینهمه هزینه ی سرسام اور و بی حساب و کتاب را در نظام سلامتی هزینه کرد که بخش عمده ای از آن به دلیل نظام نادرست و تبعیض آمیز و ... به جیب کمتر از یک دهم درصد از جمعیت ایران می رود؟؟
نمی خواهم دولت آقای روحانی را که به حق میراث دار یک شرایط نامناسب و سخت بود بی جهت زیر سوال ببرم؛ اما به نظر بنده ؛ بی تجربگی و ناآگاهی و نگاه از دریچه ی تنگ شغلی و صنفی و نیز کم بهره بودن از مبانی اولیه ی اقتصاد سلامت و برنامه ریزی های کلان در عرصه ی درمان کشور را می توان عامل ضربات سنگین به ساختارهای نظام سلامت در بخش اقتصاد سلامت و متاسفانه در بخش مربوط به رفتار فراهم کننده های خدمت در این نظام دانست که این عوامل بنیان های نظام بیمه ای منفعل و ناکارآمد و بدهکار ایران را از جای درآورد. تفکری که از یکسو درگیر نزاع صنفی بیهوده با جامعه ی پرستاری بوده و از سویی در عرصه ی رسانه درخواست های غیرمعقول و واقعا نا به جایی را از دولت و بیمه ها مطالبه می کنند که آدمی گمان می کند که برخی از این افراد از کشوری دیگر و بیگانه با تمامی مشکلات دولت در مورد نظام سلات مرتبط با کشوری دیگر اظها ر نظر می کنند. تنش های دایم با صنوف دیگر غیرپزشکی در نظام سلامت با دخالت دادن هلال احمر در بیمارستان ها ؛ طرح تربیت کمک پرستار و تنش های مربوط به انتخابات نظام پرستاری و بحث دادن مجوز به غیر رادیولوژیست ها برای ارایه ی خدمات تشحیصی به بیماران خود ( واقعا چنین سخنانی در نظام سلامت بدون نظارت و بدون رعایت اولیات علم مدیریت جای شگفتی فراوان دارد) و..... متاسفانه در اوج ناباوری برخی این تصمیات نادرست در حال عملیاتی شدن است و تزریق التهاب های جدی به جامعه پرستاری و بقیه گروه های غیرپزشکی و حتی پزشکی و برخی از رشته های تخصصی را که هیچ دخالت و مشورتی در امور ندارند ر سال نود و پنج به ارمغان خواهد آورد. از سویی این روزها مشخص نیست که چه سردرگمی در دولت ایجاد شده است که صحبت از ارایه ی طرحی از سوی وزارت بهداشت به شورای عالی فرهنگی و تصویب در آن شورا می شود که گفته می شود متاسفانه در شورای عالی انقلاب فرهنی نیز تصویب شده است؟؟ و وزارت بهداشت در صدد اداره ی ستاد این وزارتخانه به شکل هیئت امنایی می باشد؟؟ طرحی که مشخص نیست که به چه دلیلی و با چه تفکری به جای سیر در دولت و سازمان مدیریت و برنامه ریزی و مجلس سر از شورای عالی انقلاب فرهنگی دراورد؟؟ شاید دلیل این دست از رفتارها و تفکرات در وزارت بهداشت را در این موضوع خلاصه کرد که اگر جلوی اجرای طرح تحول سلامت را با این سطح نازل کارشناسی از ابتدا می گرفتند و عرصه ی درمان کشور را به این شکل دچار شوک مرگ آور نمی گردند ؛ یا شاید اگر در دولت دو نفر کارشناس پیدا می شد و در می یافتند که افزایش صدها خدمت به مجموعه ی پوشش بیمه ای و افزایش صدو بیست درصدی تعرفه ها چه تندباد ویرانگری در نظام سلامت کشور ایجاد خواهد کرد و به جای از چاله درآمدن و به چاه افتادن که مصداق روشن این مثال پرداخت هزینه ها توسط بیمه ها با استقراض از نظام بانکی (با بهره ی بانکی) که از عجایب و غیرقابل باورترین اقدام دولت اقای روحانی بوده است؛ یقه ی مجریان طرح تحول سلامت را می گرفتند و از آنها به خاطر عدم رعایت اصول اولیه برنامه ریزی در نظام سلامت ؛ یعنی لزوم یکپارچه دیدن منابع؛ سوال می کردند؛ شاید این بار جرات ارایه ی طرحی به این شگفتی و خلق الساعه ای به نام اداره ی هیت امنایی ستاد وزارت بهداشت را به خود نمی دادند. به هرحال مشخص نیست که در وزارت بهداشت چه در حال گذر است ؛ اینکه وزیر بهداشت عنوان می دارد که باید با خزانه ی دولت و جیب مردم و بیمه ها ساخت بیانگر نوعی واقع بینی در عالی ترین مقام اجرایی حوزه ی سلامت کشور است که البته به فال نیک می گیرم؛ اما از سویی سخنان معاون درمان این وزارتخانه که باز هم عنوان نموده است که باید تعرفه ها دو برابر شود تا بتوانیم بیمارستان ها را اداره کنیم ؛ که این سخنان بیانگر اصرار بخشی دیگر از این وزارتخانه بر ناشدنی هایی می باشد که در سال های گذشته به قیمت مقروض شدن دولت و مردم و بیمه ها میسر شده است. سال گذشته بیمه ها قریب به چهل هزار میلیارد تومان پول به نظام سلامت کشور تزریق کرده اند و دولت قریب به چهل هزار میلیارد تومان تزریق کرده است و مردم نیز چیزی حدود پنجاه هزار میلیارد تومان از جیب پرداخت کرده اند که اگر تعرفه ها دو برابر شود با احتساب افزایش سونامی وار تقاضای القایی متاثر از افزایش تعرفه ها باید توقع بازاری به ارزش سیصد هزار میلیارد تومان در بخش سلامت داشت که این رقم حدود بیست درصد از تولید ناخالص ملی کشور ماست؟ ایا واقعا مقامی که این سخنان را مطرح می کند درکی از علم اقتصاد سلامت دارد؟ اگرنه؛ چرا باید دولت سکان هدایت سلامت را به این دستان بسپارد؟ به هر حال سخنان رییس کمیسیون بهداشت و درمان و وزیر بهداشت در روزهای اخیر از یک سو و سخنان معاون درمان وزارت بهداشت از سویی دیگر و اقدامات اخیر وزارت بهداشت در موضوعات جامعه ی پرستاری و تغیر ساختار وزارت بهداشت و ... همه و همه سبب شده است که من از خود بپرسم انچه در این روزها در حال وقوع است پذیرش اشتباهات و تن دادن به نقدهای منصفانه است یا اینکه تاکتیکی جدید در وزارت بهداشت؟ هرچه باشد انشالله که دولت اقای روحانی حواسش باشد به این مطلب؛ که تنها یکسال با قرار گرفتن در معرض هجوم انتقادات ویرانگر رقبای انتخاباتی در سال ۹۶ فاصله دارد....باید تا ان روز صبر کرد و منتظر ماند و دید که چه اتفاقی در نظام سلامت ما رخ خواهد داد و برایند قدرت ها در درون ساختار نظام سلات ما به کجا خواهد رسید ؛ ایا طیف بهداشتی و طب جامع نگر و اشنا به مبانی اقتصاد سلامت همچنان مثل سه سال گذشته با وجود تنگناهای مالی و ندیده شدن ها توسط رسانه ها و مردم به توسعه ی عادلانه ی نظام سلامت بیش از پیش با توجه ی بیشتر از سوی وزیر محترم تقویت می شوند و جان می گیرند و یا اینکه طیف رسانه ای و درمان محور نظام سلامت در بورس تصمیمات یک شبه می تازند و در بوق رسانه ها آنچه دوست دارند می دمند؟ شاید امسال را باید سال تصمیم بزرگ برای دولت دانست.....