پخش شکایت رئیس بیمارستان فارابی از نظام بیمه ای در برنامه بیست و سی را همگان دیدند؟ بر خلاف نظام بیمه ای کشور که متولیان ان سعی می کنند با سیلی صورت خود را سرخ کنند و بار مالی وحشتناکی که نظام سلامت بر آنها وارد کرد را به روی خود نیاورند تا مبادا که زوایای پنهان پر زرق و برق ترین و تبلیغی ترین اما توخالی ترین برنامه ی دولت به رسانه ها کشیده شود؛ اما از دیگر سو این وزیر بهداشت بود که بیمه ها را ناکارامد و غیرپاسخگو و عامل شکستن کمر نظام سلامت معرفی کند تا درسد عبرتی باشد برای مدیران نظام بیمه ای که بدانند کار درست را حافظی و ذبیحی انجام دادند که در برابر فشارهای نظام سلامت سر خم نکردند چه آنکه واقعیت این است که این نظام سلامت اگر تمام بودجه کشور را ببلعد باز هم دهانش باز است و باز هم قرار نیست مردم به ارامش برسند. کاش فقط مردم بودند بلکه در خود نظام سلامت نیز اتش فشان اعتراض پرستاران و پیراپزشکان در حال فوران است و حتی صدای متخصصین هم درامده است. در واقع باید گفت که حامیان
اصلی طرح تحول سلامت را تنها گماشتگان دولت و برخی از رسانه های مستقل که هیچ وابستگی مالی به وزارت بهداشت ندارند و ریالی از بودجه های وزارت بهداشت به عنوان کادو و هدیه و .... دریافت نمی کنند؛ تشکیل می دهند.....
ادامه مطلب ...سال۱۳۷۹ درخدمت مرحوم ابوی برای عیادت دوست بیماری رفته بودم...
پیرمرد شیک و کراوات زده ای هم آنجا حضور داشت، برحسب اتفاق ، چنددقیقه بعداز ورود ما اذان مغرب میگفتند... آن آقای پیر کراواتی، باشنیدن اذان کیف چرمی ظاهرا گرانقیمتش را باز کرد و سجاده اش را درآورد و زودتر از سایرحضار مشغول نماز شد!
شخصا برای من جالب بود که یک پیرمرد شیک و صورت تراشیده و کراواتی اینطور مقید به نماز اول وقت باشد...
بعداز اینکه همه نمازشان خواندند ، مرحوم پدرم خطاب به ایشان با صدای بلند(بدلیل سنگینی گوش پیرمرد) گفتند:
آقای مهندس، قضیه نماز اول وقت و مرحوم حاج شیخ و رضاخان را برای مجتبی تعریف کنید ... دوستدارم از زبان خود جنابعالی بشنود...
حس کنجکاوی ام تحریک شده بود که بدانم ماجرا ازچه قرارست که، آقای مهندس لبخندی زدند و اینطور شرح دادند:
مدتی بود که از طرف سردارسپه(از القاب رضاشاه) مسئول اجرای قسمتی از طرح تونل کندوان درجاده چالوس شده بودم..،
ازطرفی فرزند دومم که پسربزرگم باشه، مبتلا به سرطان خون شده بود، دکترها حتی اطباء فرنگ جوابش کرده بودند و خلاصه هرلحظه منتظر مرگ بچه بودیم.
خانمم یکروز گفت که برای شفای بچه بریم مشهد دست بدامن امام رضا ع بشیم... البته آنموقع من اینحرفهارو قبول نداشتم ولی چون مادربچه خیلی مضطرب و دلشکسته بود قبول کردم... مشهد که رسیدیم تقریبا آخرشب بود، فردا صبح بچه را بغل کردم و رفتیم حرم...
وارد صحن که شدیم، خانمم خیلی آه و ناله و گریه میکرد... گفت بریم داخل که من امتناع کردم گفتم همینجا خوبه و... بچه را ازمن گرفت و گریه کنان رفت داخل سمت ضریح و....
یک ملای پیر کوچولو توجه منو بخودش جلب کرد...روی زمین نشسته بود و سفره کوچکی که مقداری انجیر و نبات خرد شده در آن دیده میشد مقابلش پهن بود و مردم صف ایستاده بودند...
هرکس مشکلش را به آن آخوندپیر میگفت و او یا چندعدد انجیر یا مقداری نبات درون دست طرف میگذاشت و بنده خدا خوشحال و خندان تشکرمیکرد و میرفت.
به خودم گفتم عجب مردم احمق و ساده ای داریم ما... پیرمرد چطور همه را دلخوش میکند ، آنهم با انجیر یا تکه هایی از نبات!
حواسم از خانم و پسرم پرت شده بود و تماشاگر این صحنه بودم که شیخ نگاهی بمن انداخت و بعد با دست اشاره کرد یعنی بروم جلو...
رفتم جلو سلام کردم ... بعداز لحظاتی بمن گفت:
حاضری باهم شرطی بگذاریم؟!
گفتم:
چه شرطی؟... برای چی؟!
شیخ گفت:
قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت، یکسال تمام نمازهای یومیه را سروقت اذان بخوانی!!!
خیلی تعجب کردم... ازکجا میدانست... این چه شرطی بود... ادامه مطلب ...
گروه های پیراپزشکی نظیر رادیولوژی و مدارک پزشکی و ازمایشگاهیان ؛و کارشناسان مامایی سالهاست که درگیر مسائل صنفی هستند و متاسفانه کارها به سختی و به کندی پیش می رود. کاهش و افزایش و قطع حق اشعه برای کارشناسان رادیولوژی و همینطور سختی کار برای گروههای مدراک پزشکی و از همه بدتر شرایط بی نهایت دشوار کاری برای همکاران ازمایشگاه که از حدقل حقوق و مزایا برخوردار نیستند و ممنوعیت ماماها در نوشتن بسیاری از درخواست های پاراکلینیکی و داروها در دفترچه های بیمه که بدیهی ترین ابزار مورد نیاز کار انهاست ؛ موضوعی هست که از فرط تکرار خسته کننده شده است. متاسفانه گذشت زمان در طول هفتاد سال اخیر به خوبی ثابت کرده است که متولیان امر در وزارت بهداشت هیچ اعتقادی به این گروه ها ندارند و نقش انها را در نظام سلامت به حدی ناچیز جلوه می دهند که به ندرت پیش می اید که حتی برای حفظ ظاهر هم شده ایام خاص سال را که به نام انها در تقویم سلامت کشور درج شده است به انها تبریک بگویند. به حدی اوضاع و جایگاه این گروه ها در نظام سلامت افت نموده که؛ وزارت بهداشت حاضر نشده است به کارشناسان رادیولوژی مجوز راه اندازی مرکز تصویر برداری را بدهد. یعنی در یک مرکز تصویر برداری یک کارشناس رادیولوژی با چهار سال تحصیل و خواندن تمامی دروس فیزیک پزشکی و دستگاهها و حفاظت در برابر اشعه و رادیوبیولوژی و تکنیک های تصویر برداری حق انجام یک ازمون ساده تصویر برداری را طبق قانون ندارد و باید یک پزشک عمومی که تنها یک واحد رادیولوژی پاس کرده است در این مورد به عنوان مسئول فنی قرار بگیرد که هیچ کاری به لحاظ فنی نمی تواند انجام دهد؛ اما چه باید کرد ؛ قانونی که وزارت بهداشت و توسط تیم پزشکی تصویب شده این را می گوید که باید کار چنین پیش رود و در نهایت شاهد هستیم که چه
(در این تصویر سه پزشک دیده می شوند که یکی از مجلس و دیگری از مجمع تشخیص مصلحت نظام و دیگری وزیر است)
در حال وقوع است. در مورد همکاران ازمایشگاه ؛ به حدی مطلومیت این گروه زیاد است که باید برای انها مرثیه خواند. همکاران آازمایشگاه سخت ترین دروس میکروب شناسی و فارماکولوژی و .... را پشت سر می گذرانند که به لحاظ کمی و کیفی تنها با داروسازی در بخشی از امور مطابقت می کند اما این بندگان خدا حتی با داشتن دوره دکترای تخصصی نیز حق دایر کردن آزمایشگاه را ندارند و باید بروند زیر نظر یک پاتولوژیست کار کنند که اصلا هیچ ارتباطی بین رشته ی آزمایشگاه و پاتولوژی جز شباهت برخی از دستگاه ها وجود ندارد. از همه بدتر اینکه در گذشته مثل همه ی جای دنیا این عزیزان با گرفتن مدرک دکترای ازمایشگاه اقدام به تاسیس مطب می کردند اما به یکباره با
ادامه مطلب ...وی افزود: زمان بازگشت زلزله در تهران هر 173 سال است. از آخرین زمان بازگشت وقوع زلزله 15 تا 20 سال می گذرد و ما باید هر لحظه آماده وقوع آن باشیم.....
هشت ملکه غمگین صد سال اخیر ایران+عکس
چراکه سرنوشت همه شاهان و همه شهبانوها پایان خوبی نداشته است...
برای مشاهده کامل خیر قسمت ادامه را کلیک کنید...
ادامه مطلب ...خانم "آنیک کوژان” روزنامه نگار فرانسوی با تعداد زیادی از دختران جوان و زنان قربانی شهوت رانی سرهنگ "معمر القذافی” گفت وگو کرده است در این کتاب که "شکارها.. در حرمسرای قذافی” نام دارد به ذکر جزئیات تجاوزهای جنسی قذافی به زنان و مردان پرداخته است. به گفته کوژین، قذافی دارای یک حرمسرا بوده است که در پایگاهی در محل اقامت وی قرار داشته و شامل اتاق ها یا آپارتمان های کوچک بوده است. زنان حاضر در این حرمسرا موظف بوده اند که با لباس نیمه عریان در نزد قذافی حضور پیدا کنند و هر ساعت از شبانه روز باید آماده به خدمت می بوده اند. این زنان مورد تجاوز قرار می گرفتند، کتک می خوردند و به تحقیرآمیزترین روش ها مورد سوءاستفاده جنسی واقع می شدند.
ثریا، دختری که برای میل جنسی قذافی ربوده شد!
به گزارش "راشا تودی”، یکی از این دختران جوان که "ثریا” نام و اکنون ۲۳ سال دارد در این باره می گوید: وقتی ۱۵ سال داشتم گروهی که به "کاشفان موهبت ها” مشهور شده بودند و مزدور قذافی بودند مرا به عنوان پیشوازکننده برگزیدند تا هنگام بازدید قذافی از دبیرستان مان، حلقه گل را پیشکش کنم.
ثریا که با نویسنده این کتاب گفت وگو کرده است می افزاید: قذافی بارها به من تجاوز جنسی کرد و بارها مرا کتک زد و طی پنج سالی که در حرمسرایش اسیر بودم مرا می خواباند و روی بدنم ادرار می کرد.
رفتارهای جنسی دیوانه وار قذافی تا به اندازه ای بود که او را مجبور به تماشای فیلم های پورنو می کرد.
ثریا یکی از قربانیان قذافی به کوجین گفته است که مجبور به همراهی قذافی در سفرهایش تحت عنوان محافظ او بوده است.
هدی، دختری که برای برادرش با قذافی همبستر شد ادامه مطلب ...
برای دیدن سایر تصاویر قسمت ادامه را کلیک کنید:
ادامه مطلب ...