سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

هشداری به آقای رئیس جمهور!

اقدامات جناب آقای دکتر هاشمی اگرچه در نمای بیرونی آرزوی دیرین مردم است اما در اجرا دچار مشکلاتی فراوان است که ذائقه مردم و حاکمیت و حتی ارائه دهندگان خدمت را تلخ می کند. متاسفانه هر نقدی در این روزها قبل از از آنکه از منظر تخصصی مورد واکاوی و بررسی قرار گیرد از منظر سیاسی مورد ارزیابی قرار می گیرد. نگارنده این سطور که در طول قریب به سه سال فعالیت در فضای مجازی عاری از هر نوع گرایش سیاسی بوده است؛ متاسفانه در ارائه مقالات خود در حوزه سلامت به پشتوانه سالها فعالیت خبری در حوزه سلامت، اذعان می کند که نتوانسته است آنطور که باید و شاید درد و دلهای خود و مردم کوچه و خیابان را به گوش مسئولین برساند..... 

  اما با اینهمه از تلاش دریغ ننموده ام و بر ادامه این مسیر اصرار و اهتمام خواهم داشت. گام سوم اجرای طرح تحول به نام نظارت از طریق سامانه 1690 اگرچه اقدامی ارزشمند است اما یکسان دیدن کیفیت خدمات ارائه شده از سوی پزشکان در تعرفه گزاری سلامت خود برای کشور که ذائقه مردم با نام پزشکان تغییر می کند می تواند دردسرهای فراوانی ایجاد کند و بنده پیش بینی می کنم که خروج برخی از پزشکان به همراه بیمارانشان برای درمان به کشورهای حاشیه خلیج فارس و حتی ترکیه باعث خروج ارز از کشور شود و تبعات سیاسی و فرهنگی را نیز ببار آورد در واقع ما با این نحوه از نظارت صنعت توریسم درمانی را که در کشور ما می رفت تا جایی باز کند به طرف کشورهای همسایه سوق می دهیم. شاید این تصور نیز درست باشد که کاهش قیمت تمام شده در کشور نیز می تواند مزیت دیگری باشد. اما باید قبول کرد که بیماران کشورهای حاشیه خلیج همیشه فارس نیز در صورت حضور پزشکان حاذق ایرانی در این کشورها ترجیح خواهند داد که تن به مسافرت به ایران ندهند. لذا من فکر می کنم که باید وزارت بهداشت برای افزایش رغبت پزشکان ایرانی برای فعالیت در داخل و نیز افزایش اعتبار دانشگاهها و مزایای هیئت علمی اقدام به تعیین چندین بیمارستان درجه یک دولتی و خصوصی به عنوان تخت ازاد و چیزی شبیه مناطق آزاد نماید که در آن تمامی قیمت و ارزش خدمات بر اساس کشش و تقاضای بازار تعیین گردد و حتی ارزش افزوده برای کشور و پزشکان نیز داشته باشد. و افراد ذیصلاح نیز بر اساس سوابق و توانمندی های خود بتوانند در این مناطق فعالیت نمایند و وزارت بهداشت نظارت خود را در بخش دولتی چند لایه نماید. مثلا چه ایرادی دارد که ما به اساتیدی که 175 ساعت عینا در بخش دولتی کار می کنند و به اموزش پزشکان ایرانی به جد اهتمام می ورزند اجازه دهیم که در این مناطق آزاد فعایت کنند. شاید ایرادی اساسی این نوع نظارت در سامانه 1690 این باشد که وزارت بهداشت نرخ دستمزد پزشکان عضو هیئت علمی و حاذق را با سایر پزشکان یکسان دیده است؛ افزایش صد در صدی نزخ دستمزد پزشکان هیئت علمی در مناطق ازاد می تواند حتی برای فعالیت این پزشکان در دانشگها نیز انگیزه ایجاد کند.

گام های اول و دوم طرح تحول و در کلان داستان نگرش متولیان وزارت بهداشت به مقوله سللامت به نظر می رسد به شکل عجیبی به مقوله درمان معطوف شده است و این نگرش در کلان دولت نیز دیده می شود موضوعی که رمق دولت را در سالهای آتی برای رونق سایر حوزه های نیز خواهد گرفت. بطور مثال دریاچه ارومیه با قدرت تاثیر گزاری بر تمام ابعاد زندگی قریب به یک سوم جمعیت ایران تنها 760 میلیارد تومان اعتبار برای خود گرفته است و یا دریاچه هامون که از اساس خشک شده است و شن زارهای و طوفان های شن که زندگی مردم را ساقط نموده اند نیز در جایی دیگر از کشور مشکل ساز شده اند و از سویی بحران آب در منطقه خاور میانه و خشکسالی های دراز مدت که در ایران در حال مشاهده است شاید باید بیش از انچه که امروز مورد توجه مسئولین کشور است باید نگاهها را به خود جلب می کرد. شاید نگرش سیاسی به لحاظ تسکین آلام موقت مردم سبب شده است که درمان اولویت اول کار دولت قرار گیرد، اما آیا حکایت معضلات زیست محیطی به همین منوال باقی خواهند ماند یا اینکه شدت بحرانها به حدی خواهد بود که دولت را هم از کار درمان باز دارد و هم از پاسخگویی در برابر بحرانهای پیش رو ....؟

باید قبول کرد که محیط زیست سالم محور توسعه انسان است و با این میزان از هجوم ریزگردها و آلاینده های هوا و آب و خاک، غفلت از محیط زیست به مراتب خطرناک تر از غفلت از درمان مردم است. شاید لازم باشد که دولت به نگرش اعضای دیگری از همین دولت نظیر آقای دکتر ربیعی و خانم دکتر ابتکار توجه بیشتری کند که یکی مقوله سلامت را چند بعدی و میان رشته ای و دیگری محیط زیست سالم را شرط لازم برای تامین افقی روشن برای آینده کشور می داند. شاید برای این حقیر جسارت باشد که از کلمه هشدار برای رئیس جمهور محترم استفاده کنم اما از سر دلسوزی و تعهدی که به این آب و خاک دارم به ایشان یادآوری می کنم که احتمالا دولت کمی بیش از حد لازم و بیشتر از توان کشور و یا بهتر بگویم بیشتر از حد توازنی که بودجه و اعتبار اجازه می دهد به یکی از دهها محور لازم برای پایداری سلامت جامعه غش نموده است. شاید لازم باشد که دولت بخشی از امور مربوط به سلامت را بیش از آنچه که امروز در بخش درمان جستجو می کند در بخش محیط زیست و سلامت روان جامعه و اصلاح سبک زندگی جستجو کند که در این صورت است متولیان دیگری نظیر وزارت آموزش و پرورش و فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت تعاون و کار و رفاه اجتماعی و سازمان محیط زیست و حتی نیروهای مسلح را به خود خواهد دید. شاید باید به این نکات توجه کرد که میزان مصرف سوخت و آب و نان و شکر و نمک و پلاستیک و سیگار و ..... در این کشور چه قرابتی با نرم های جهانی دارد؟ و یا جایگاه فعالیت بدنی و فضای ورزشی و فضای سبز و همینطور تخریب جنگلها و مراتع و غیره؟ آقای رئیس جمهور بنده معتقدم که وضعیت در مواردی که بر شمردم به مراتب بیشتر از بخش درمان نیازمند توجه است؟

نظرات 4 + ارسال نظر
گ دوشنبه 19 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:15 ق.ظ

براووووووووووووووووووووووو

صوفیا پنج‌شنبه 27 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 08:24 ب.ظ

سلام . من هر روز به وبلاگتون سر میزنم شاید روزی چند بار .البته متاسفانه فقط 6 ماهه که با وبلاگتون آشنا شدم .و تمام مطالب بینظیرتان را برای دوستانم نیز میخوانم . متاسفانه شناختی از شخصیت زیادی از شما ندارم .در پروفایل نیز خودتان را معرفی نکردید . ولی همیشه از صمیم قلب برایتنان آرزوی سلامتی و موفقیت دارم . ممنون بابت مطالب زیبا و قلم توانمندتان .

mohammad سه‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1393 ساعت 06:54 ب.ظ

عاللیییییییییییی

مهتاب شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 03:13 ب.ظ

برو غازتو بچرون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد