در برنامه نبض این هفته شبکه خبر جمعی از پزشکان که مدافعان و مخالفان سازمان نظام پزشکی بودند تا توانستند بر سر و کله هم زدند، فریاد وا اسفا بود که بلند می شد که چرا گذاشتید نرخ تعرفه ها را از دست سازمان نظام پزشکی بگیرند و چرا گذاشتید اینهمه پزشک تربیت کنند و چرا پزشکان عمومی بیمه نیستند و اینکه چرا متخصصین اجازه نمی دهند پزشکان عمومی کار کنند و دست به هرکاری می زنند به انها می گویند به شما مربوط نیست؟ و . . . . اما کسی نپرسید که چرا سازمان نظام پزشکی پیگیر امور گایدلاینها نیست و چرا در جامعه عطش پزشکی به حدی بالا گرفته که همه پزشکان هم بیکار شوند باز هم مردم دوست دارند که فرش زیر پای خودشان را بفروشند و بچه های خودشان را به اقصی نقاط دینا بفرستند تا پزشک شوند؟؟ محض اطلاع جناب آقایانن حاضر در این برنامه مثل مسلمی فرد و خردمند و علیزاده که در این برنامه بودند باید عرض کنم که عصر و دوره محدودیت برای کسب دانش گذشته است و نمی شود مردم را از درس خواندن در رشته ای بازداشت که شاید بازار عده ای کساد شود. بلکه باید ارزیابی کرد که چه افتضاحاتی در خود سازمان نظام پزشکی و وزارت بهداشت به بار آورده اند که این عطش در مردم بوجود آمده است؟؟.....
اگر نگاهی به رشته های فنی و مهندسی بیاندازیم متوجه خواهیم شد که تنوع رشته ها سبب باز شدن دست متقاضیان ادامه دانش برای انتخاب رشته های متفاوت شده است اما در جامعه پزشکی اتفاقی که افتاده است، این است که شما اگر دکترای پزشکی هسته ای بگیری و اگر دکترای فیزیک پزشکی بگیری و یا دکترای ازمایشگاهی بگیری و در هر رشته دیگری به جز پزشکی ادامه تحصیل کنی باز باید زیر دست یک پزشک کار کنی و با حقوقی بسیار نا برابر و بدون احساس امنیت شغلی و .....
از این بدتر، نبود استراتژی در وزارت بهداشت برای سالیان سال متمادی و شاید بگویم به قدمت تشکیل این وزارتخانه سبب شده است که اصناف به جای دلسوزان تصمیم بگیرند. وزارت بهداشتی که در اثر لابی مجبور است سهمیه یک رشته تخصصی را که کشور به آن بسیار نیاز دارد، سالیان سال ثابت نگه دارد تا خدای ناکرده عده ای از دست وزیر ناراحت نشوند. وزارتخانه ای که به قول دکتر پزشکیان هرکه قدرتش بیشتر باشد قوانین به نفع وی بیشتر چرب می شود قطعا نمی تواند منافع کشور و ملت را لحاظ کند. حرف دبیر مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی مبنی بر لجاجت همه دولتها با سازمان نظام پزشکی به خوبی بیانگر قصه آن راننده ای است که در اتوبان خلاف می اید و فکر می کند همه دارند خلاف می کنند. باید به عرض مبارک سازمان نظام پزشکی نشینان رساند که وضعیت فعلی پزشکان عمومی نتیجه انحصارطلبی و تخصص سالاری و به قول پزشکان عمومی آپارتاید پزشکان متخصص در کشور است که تمام قوانین را برای تامین منافع مادی خودشان تغییر داده اند و مردم و سایر صنوف پزشکی را به دردسر انداخته اند. اما نباید از یاد برد که پزشکان متخصص امروز که اینگونه انحصارطلبی می کنند همان پزشکان عمومی دیروزند، به راستی چرا این افراد، بعد از اینکه متخصص می شوند اینطور به انحصار طلبی روی می آورند؟؟ آیا می شود ریشه انحصار طلبی را از خود دوره پزشکی عمومی پیدا کرد و یا از همانجا که دانشجوی پزشکی می گیریم که سعی می کنیم از روز اول همه چیزش را بلاتر از همه کون و مکان در نظر بگیریم اما وی را بعد از تمام شدن تحصیلاتش با دنیایی متفاوت از آنچه در ذهنش ساخته ایم مواجه می کنیم و او را به امیدی سراب گونه به نام تخصص دلخوش می کنیم؟؟؟
باید خدمت این دوستان متذکر شوم که اتنحصار طلبی در روح و جان وزارت بهداشت ریشه دوانده و زمان آن فرا رسیده است که افراد بالیاقت جایگزین صنفی نگرها شوند. زیرا مشاهده می کنید که دندانپزشکان عمومی هم از دست دندانپزشکان متخصص ناراحت هستند و می گویند که نفوذ دندانپزشکان متخصص سبب شده است که کارهایی که تا دیروز به راحتی و با کیفیت بالا انجام می داده اند امروزه با نفوذ پزشکان متخصص از دستشان در اورده اند. از اینها بدتر هم خیلی چیزها هست که نشان می دهد فکر و اندیشه مدیریتی در وزارت بهداشت نیست و اصناف هستند که تقدیر مردم را رقم می زنند.