سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

همه چیز در ید وزیر مقتدر کابینه

قطعا همه می دانیم؛ بحث بودجه ی آموزش و پرورش و حقوق بازنشستگان دو چالش اساسی دولت در سال جاری و آینده است؛ منتهی اگر اصل یکپارچگی منابع را بپذیریم؛ خواهیم فهمید که ارتباط بین آموزش و پرورش و بخش بهداشت و درمان در تامین منابع یک ارتباط کاملا الاکلنگی است که هرچه اعتبارات یک بخش بیشتر باشد ؛ قطعا بنا به اصل یکپارچگی منابع؛ لاجرم اعتبارات بخش دیگر کمتر خواهد شد؛ 


اگر همین واقعیت را در تحلیل خط سیر افزایش چهارصد درصدی اعتبارات بخش درمان در نظر بگیریم؛ متوجه ی چرایی اوضاع کنونی اموزش و پرورش و عملکرد وزرا و نمایندگان کمیسیون اموزش و فراکسیون فرهنگیان خواهیم شد.



به وضوح مشاهده می شود که وزیر بهداشت و درمان توانسته است با سرسختی و تلاش شبانه روزی و ارتباط موثر و رابطه ی خاص خود با مجلس و دولت؛ آنها را تمام قد پای کار این وزارتخانه بیاورد بطوریکه وزیر بهداشت تنها وزیری است که توانسته تمام وزرای کابینه را در رینگ بودجه ناک اوت کرده و با وجود فراکسیون های کاغذی و سیاسی کارگری و اموزش و فرهنگیان و ورزش و... ده ها هزار میلیارد تومان از منابع دولت و بیمه ها را به وزارت متبوع خود اختصاص دهد.


 اگر چه بسیاری از منتقدان معتقدند که این امر سب کاهش شدید اعتبارات سایر وزارتخانه ها و  استیلای فقر و کاهش شدید قدرت خرید بازنشستگان شده است؛ منتهی هیچ یک از این انتقادات نافی کاریزمای قوی قاضی زاده ی هاشمی در دولت و مجلس نمی شود؛ قدرتی که منتج از هوش؛ بال های رسانه ای قوی؛ اتوریته ی ذاتی وی در تعامل با رئیس جمهور و سایر وزرای کابینه است؛ شاید او تنها مرد قدرتمند کابینه است که در پاسخ به سوال یک نماینده ی مجلس به مردم حوزه ی انتخابیه ی آن نماینده بابت انتخابشان کارت زرد می دهد و با احسنت سایر نمایندگان مواجه می شود؛ اتوریته ی ستودنی قاضی زاده را می توان آنجا درک کرد که برخی از صاحبنظران؛ انتصابات را در برخی از وزارتخانه ها منوط به نظر وی می دانند.


به هرحال این روزها وزرای کابینه بیش از هر کسی می دانند که قاضی زاده ی هاشمی وزیر مقتدر و ماهر کابینه با تکیه بر نمایندگان کمیسیون بهداشت و بدون داشتن فراکسیون های کاغذی و.... نقش تعیین کننده در بودجه ی سایر وزارتخانه ها دارد؛ چه آنکه باید نظر وی تامین شود؛ این را واکاوی پنج سال اخیر به من می گوید. با این حساب بعد از تعیین بودجه ی بخش درمان؛ سایر وزرا می توانند دورنمایی از بودجه داشته باشند. شاید فصل بودجه یکی از زیباترین رخدادها بازی تماشایی این سیاستمدار زیرک و تیم کمیسیون و بهداشت و درمان است که خروجی آن همیشه بهترین نتایج برای این وزارتخانه بوده است؛ نتایجی که موجب شد طرح تحول سلامت بر خلاف همه ی پیش بینی ها هنوز پابرجا بماند و معلمان و بازنشستگان هم از آن خشنود باشند.





مهدی اسفندیار



نویسنده و پژوهشگر حوزه ی سلامت

شهرداری را با" ننگ" اداره نکنید.


شهرداری را با "ننگ" اداره نکنید؟!




خبر تکان دهنده است؛ شهرداری ناحیه جلوی اداره ی غذا و داروی دانشگاه رو با دیوار بتنی بسته؟!؟! جایی که فقط سر و کارش با بیماران صعب العلاج و سرطانی است؟!؟! 


بار دیگر خبری تکان دهنده؛ بعد از درخواست مرحوم فقید دکتر نوربخش از شهرداری برای پرداخت بدهی های خود به تامین اجتماعی؛ شهرداران مناطق سراغ مراکز درمانی تامین اجتماعی رفته اند تا آنها را نقره داغ کنند و مطالبات خود را وصول کنند؟! انواع و اقسام بهانه ها برای جریمه بریدن؟!؟!



 و این نشان می دهد که وضعیت اداره ی مملکت دچار نوعی از خود ایمنی شده است که دستگاه ها با گرو کشی و تنبیه یکدیگر به جای استقرار قانون امورات خود را می گذرانند؟! 



این گرو گشی ظاهرا تبدیل به یک فرهنگ در سیستم اداری ما شده است و چیزی که پشیزی برای آقایان نمی ارزد همان حقوق مردم و اصل خدمت رسانی به آنهاست؟! اینکه شهردار برآمده از مبانی دموکراسی و آرای مردم برای تادیه یا تخفیف یا ادای دین به مراکز مختلف به جای اینکه سراغ دانه درشت ها و رانت خواران و مفاسد اقتصادی و رشوه ها و .... برود از سیستم تنبیه یک مرکز درمانی؟! که با عموم رای دهندگان بی نوا سر و کار دارد برود... یعنی خودایمنی در ساختار اداری ما به جایی رسیده است که قدم های خود را به سمت زمین گیر کردن کامل بدن بر می دارد؛ به مدیران مراکز درمانی موکدا توصیه می کنم که در برابر تهدیدها و اقدامات مسئولین شهرداری هیچ نوع عقب نشینی نکنند و اجازه بدهند به کمک اصحاب رسانه ماهیت و شخصیت برخی از کارگزاران افشا گردد؛ مردم داوران خوبی هستند‌؛ و باید رفت به سمتی که مدیران شهر یاد بگیرند؛ شهرداری را با ننگ اداره نکنند.



مهدی اسفندیار



کانال"نه به عوام فریبی"

شهرداری را با" ننگ" اداره نکنید.


شهرداری را با "ننگ" اداره نکنید؟!




خبر تکان دهنده است؛ شهرداری ناحیه جلوی اداره ی غذا و داروی دانشگاه رو با دیوار بتنی بسته؟!؟! جایی که فقط سر و کارش با بیماران صعب العلاج و سرطانی است؟!؟! 


بار دیگر خبری تکان دهنده؛ بعد از درخواست مرحوم فقید دکتر نوربخش از شهرداری برای پرداخت بدهی های خود به تامین اجتماعی؛ شهرداران مناطق سراغ مراکز درمانی تامین اجتماعی رفته اند تا آنها را نقره داغ کنند و مطالبات خود را وصول کنند؟! انواع و اقسام بهانه ها برای جریمه بریدن؟!؟!



 و این نشان می دهد که وضعیت اداره ی مملکت دچار نوعی از خود ایمنی شده است که دستگاه ها با گرو کشی و تنبیه یکدیگر به جای استقرار قانون امورات خود را می گذرانند؟! 



این گرو گشی ظاهرا تبدیل به یک فرهنگ در سیستم اداری ما شده است و چیزی که پشیزی برای آقایان نمی ارزد همان حقوق مردم و اصل خدمت رسانی به آنهاست؟! اینکه شهردار برآمده از مبانی دموکراسی و آرای مردم برای تادیه یا تخفیف یا ادای دین به مراکز مختلف به جای اینکه سراغ دانه درشت ها و رانت خواران و مفاسد اقتصادی و رشوه ها و .... برود از سیستم تنبیه یک مرکز درمانی؟! که با عموم رای دهندگان بی نوا سر و کار دارد برود... یعنی خودایمنی در ساختار اداری ما به جایی رسیده است که قدم های خود را به سمت زمین گیر کردن کامل بدن بر می دارد؛ به مدیران مراکز درمانی موکدا توصیه می کنم که در برابر تهدیدها و اقدامات مسئولین شهرداری هیچ نوع عقب نشینی نکنند و اجازه بدهند به کمک اصحاب رسانه ماهیت و شخصیت برخی از کارگزاران افشا گردد؛ مردم داوران خوبی هستند‌؛ و باید رفت به سمتی که مدیران شهر یاد بگیرند؛ شهرداری را با ننگ اداره نکنند.



مهدی اسفندیار



کانال"نه به عوام فریبی"

"تحریم" عریان کننده ی تمام ناکارآمدی ها؟!

تحریم قطعا آثار بدی بر اقتصاد یک کشور دارد، حتی ترکیه با اقتصاد غیرنقتی و متکی بر توریسم خود نیز با تلنگر کوچکی از سوی دونالد ترامپ چهل درصد از ارزش پول ملی خود را از دست داد و در نهایت خفت؛ با برگزاری یک دادگاه "یک ساعته" کشیش متهم به جاسوسی را تبرئه و آزاد کرد و برخلاف شعارهای رجب طیب اردوغان تسلیم بی چون و چرای آمریکا شد. روسیه دیگر شریک تجاری و راهبردی ما نیز که شرکت هایش را از کشور ما بیرون کشیده و از اینها گذشته تمام کشورهایی که تحت عنوان ملل مستضعف جهان سال ها از خوان نعمت ما بهره مند شدند؛ امروز در همراهی با مستکبران ذره ای به خود تردید ندادند؟! عراق؛ افغانستان؛ لبنان؛ عمان و در هر کشوری که دولتی در آنجا مستقر بود و هست ... وضعیت دقیقا همین شکل می باشد که با وجود ارادت تام و تمام به ما؛ کاملا شرمنده اند؟!؟



اما بگذریم از این حرف ها ؛ سوال اساسی این است که واقعا کشوری ایدئولوژیکی چون ما که چهل سال طعم تحریم و افت ارزش پول ملی خود را چشیده است، آیا امروز می تواند با تکیه بر تجارب گذشته در برابر تحریم های ظالمانه ی تحمیلی دوام بیاورد؟! ابتدای کار باید پرسید که شرایط کنونی چه تفاوت هایی با گذشته دارد؟! حداقل در موارد زیر می دانیم که شرایط کملا متفاوت با گذشته است؛


۱_ روستاها مرکزیت و ثقل تولیدی را از دست داده اند و مصرف گرایی شهرنشینی کاملا مسلط گردیده


۲_ تکنولوژی های جدید در همه ی حوزه ها؛ وابستگی زندگی مردم و حتی حیات مردم را به خود بیشتر کرده است که متاسفانه وابستگی ما به آنها قابل مقایسه با قبل نیست.


۳_ فساد اداری و مالی به یک نارضایتی عمومی تبدیل شده است که به شکل رژه ی همه روزه مالباختگان در شهرهای مختلف قابل مشاهده است‌.



۴_ بیمه های بازنشستگی بر خلاف گذشته که کمک حال دولت بودند و دولت از آنها استقراض می کرد؛ هم اکنون پیر شده و به شدت نیازمند توجه و کمک ها ی دولت هستند؛ دولت بزرگ و تنبل شده است.



۵_ چالش های سخت تنش آبی و کم آبی و محیط زیست و .... اضافه شده است.



۶_ جمعیت نیازمند به کمک های دولتی چندبرابر گذشته شده است.



سوای از مسائل یاد شده دو تغییر بنیادین دیگر دیده می شود



۱_ دولت اتوریته ی کافی را ندارد و در قبال وظایف نامتناهی که دارد؛ از سوی مجلس و سایر قوای سیاسی و اجتماعی به خوبی درک نمی شود و این امر تا بخواهید آسیب زننده است‌ که متاسفانه این آسیب هرگز به درستی درک نشده است و بماند که خود دولت نیز دچار آسیب های جدی در انتصابات و ... می باشد و هماهنگی درونی ندارد.


۲_ رسانه ها به عنوان یکی از مهمترین ابزار این جنگ نابرابر؛ متنوع؛ پیچیده و غیرقابل کنترل شده اند.



نتیجه گیری؛ اگر انسجام حاکمیتی با محوریت دولت (البته از نوع کارآمد و نه شعار زده) و جلب اعتماد عمومی به کارآمدی نظام و مبارزه با فساد اقتصادی جدی گرفته نشود؛ کارزار اخیر نظام سلطه ی جهانی با ما بسیار یحتمل است که نتیجه ای بسیار متفاوت با گذشته داشته باشد. پول نفت که تا دیروز همه ی زشتی های ما را پوشش می داد؛ اکنون قرار است که نباشد؛ با این حساب

آقای وزیر با سند سخن بگویید؟!


پاسخ قاضی زاده ی هاشمی به سوالات نادر قاضی پور و فرصت تریبون مجلس به وی امکان استفاده از اهرم همیشگی حمله به بیمه ها برای توجیه پ مشکلات نظام سلامت را داد.



اما وزیر مدعی صداقت و حساس به امنیت روانی جامعه؛ بی اساس ترین ادعا را مبنی بر سه برابر بودن هزینه ی اداره ی بخش درمان سازمان تامین اجتماعی که مصداق تشویش اذهان عمومی بیش از ۴۲ میلیون بیمه شده است، بدون ارائه ی یک برگ سند مطرح کرد؟! 


هر که الفبای مدیریت درمان را بشناسد  می داند که با وجود یکسان بودن مولفه های اصلی هزینه ای نظیر حقوق پرسنلی؛ ضریب کای تعیین حقوق پزشکان و تعرفه های پاراکلینیک در هر دو مرکز دانشگاهی و تامین اجتماعی ؛ امکان سه برابر بودن هزینه وجود نداشته و این ادعا را باید بسترسازی برای هدفی دیگر دانست؟!


جناب آقای قاضی زاده سوای از جذابیت رفتار جنابعالی در عرصه ی رسانه برای مردم عوام جامعه؛ باید به جنابعالی یاداور شوم که انتقادات پنج وزیر اسبق و شمار زیادی از اهل "مطالعه" به عملکرد جنابعالی در موضوع طرح تحول سلامت که آسیب های بسیار جدی به ساختار اقتصاد سلامت کشور وارد کرده از نگاه اقتصاددانان و جامعه شناسان به دور نبوده و امروز حتی بازنشستگان شریف کشوری و لشکری با نگاهی به سه برابر شدن حق السهم بیمه ی تکمیلی درمان و کوچک شدن سفره ی حقوق و عجز دولت در تامین حداقل  معاش این قشر فرهیخته دریافتند که این ادعای ارزان شدن خدمات درمانی که تنها مختص به بخش دولتی بوده و مبنای اظهارات جنابعالی برای دور افتخار زدن در این مملکت گردیده است؛ با خالی شدن جیب چه کسانی اجرا گردیده؟


جناب آقای قاضی زاده قدردان جوانانی باشید که به جای اختصاص بودجه برای اشتغال انها؛با تخصیص بودجه های رویایی به جنابعالی و تامین هزینه های غیرقابل مهار طرح پر از اشکالات اساسی تحول سلامت؛به شما جرات حضور در رسانه و بالیدن را دادند؟!


اقای قاضی زاده بیندیشید که بیش از ده هزار میلیارد تومان اوراق قرضه ای که با وجود چند برابر شدن اعتبار وزارتخانه شما و اخذ ده ها هزار میلیارد مالیات و عوارض از مردم که برای اجرای طرح تحول شما اختصاص یافت؛اگر به اشتعال جوانان این مرز و بوم تخصیص می یافت چندین خانواده دچار فروپاشی نمی شد و اسیر "طلاق" که ظاهرا نگران آنید؛ نمی شدند و چند دختر جوان راهی خانه  بخت می شدند؟


آنچه به شما توان اجرای طرح تحول سلامت با سیستم منسوخ پرداختی فی فور سرویس را داد،نه قدرت مدیریت و اثربخشی هزینه کر و بلکه خجالت بازنشسته ی عیال وار این مملکت به خاطر سفره ی محقرشان هست که اعتبار بخش درمان صندوق خدمات درمانی را پانصد درصد رشد داده و در اختیار شما قرار دادند و متاسفانه اعتبار بخش حقوق بازنشستگی صندوق خدمات درمانی را تنها صد درصد در طول پنج سال؟ تا جنابعالی از شق القمر اجرای یک طرح با خروار ها پول سخن بگویید؟!


آقای قاضی  زاده آنچه به شما اعتماد به نفس داد؛ نه خلاقیت و مدیریت جنابعالی؛ بلکه فریز شدن حقوق مرزبانان و غیور مردانی بود که نه با پورشه و... بلکه با موتور در مرزها مستقرند و دم بر نیاوردند؟! و متخصصین و پزشکان طرحی که محروم از مطب شده اند تا بار اصلی را به دوش بکشند و شما آمار ارائه بدهید به اعتبار بیفزایید؟ اما طنز ماجرا اینجاست که چندین ماه؛حقوق کارانه ی معوق این عزیزان را نیز بعد از دریافت از بیمه ها؛ در حساب دانشگاه نگه می دارید؟!


اقای قاضی زاده ی هاشمی اگر دلتان برای بیمه شدگان تامین اجتماعی می سوزد لطفا چند ده هزار میلیاردی که تحت عنوان مالیات بر ارزش افزوده و درآمد هدفمندی یارانه از خانواده ی بزرگ چهل و اندی میلیونی تامین اجتماعی به طرح تحول سلامت اختصاص یافت را به خودمان برگردانید؟!


آقای قاضی زاده؛رویکرد تهاجمی و خارج از شیوه ی مرسوم حقوق اداری که وزیر را ملزم به تعامل درونی با کابینه و حس مسئولیت مشترک با سایر وزرا نسبت به مردم می داند؛ سبب دلخوری فراوان کادر درمانی و فعالان کارگری و افت محبوبیت دولت گردیده است؟


آقای قاضی زاده؛برای بنده صداقت مهم است؛زیرا؛ به قضاوت تاریخ و نظر اهل فن و اهل عدالت و فرهیخته بیشتر از توده های عوام اهمیت می دهم؛وگرنه کارکرد "دروغ" را برای فریب عوام الناس  خوب می شناسم؛ اما به رسالتم در برابر تاریخ این مرز و بوم بیش تر از باندبازی ها و نگاه صرف مادی؛ "اعتقاد"و "ابرام" دارم.


ضمنا اخیرا تصویری از مطلبی در کانال تلگرامی وبدا در فضای مجازی نشر گردیده که بیانگر دادن سکه از سوی روابط عمومی جنابعالی به خبرنگاران برای درج تصویر جنابعالی در خبرها و ... داشته؛خواهشمندم جهت حفظ شئونات و حرمت خبرنگاران تکذیبیه صادر فرمایید و یا اینکه نام سکه گرفتگان را منتشر فرمایید تا آبروی اکثریت اهل قلم لکه دار نگردد.


مهدی اسفندیار

(فعال رسانه ای حوزه سلامت؛از نوع سکه نگرفته ها)



کانال؛ نه به عوام فریبی

مجلس و سریال شب های برره

مجلس و برره.....



امروز وزیر بهداشت در صحن مجلس حاضر شد و اعلام کرد که شان مردم ارومیه بالاتر از نماینده ای چون قاصی پور است و در ادامه گفت که محجوب نماینده ی مجلس حق رای ندارد و به او رای نخواهد داد.... چقدر این سکانس شبیه اون قسمتی هست که در سریال شب های برره؛ خان بالابرره در مورد چرایی دعوت از خان پایین برره و خانواده اش می گوید؛ گفتم که شما  رو دعوت کنم و از این آش نخود بخورید؛ اخه که شما توی عمرتون چنین غدایی نخوردید؟! کیانوش ناراحت شده و می گوید که این توهین است؛ خان بالا برره اخم های خود را در هم می کشد و می گوید؛ توهین؟! شیرفرهاد پسر ارشد خان پایین برره که از اتفاق برادر خانم کیانوش هست در پاسخ به خان می گوید؛ کیانوش نوفهمه؟! حضار می خندند و تمام....‌



امروز به جز پزشکیان که متوجه ی وهن مجلس از سوی قاضی زاده ی هاشمی شده بود؛ هیچ واکنشی از سوی سایرین صورت نمی گیرد و ظاهرا از این بعد باید منتظر ماند تا وزرا صلاحیت نمایندگان مجلس را تعیین کنند؟!


خدا عاقبت این ملت را با این مجلس ختم به خیر کند؟!



کانال؛ نه به عوام فریبی

چنین و چنان؟!؟

چنین و چنان؟!؟!




نشسته به کنج و ماتم خورد از زمان

چون به قدرت رسد بدتر از اهریمنان


صدایی رسا و قلم هم به نقد پرتوان

چون به کرسی نشیند بدتر از کافران


منتقد بر گذشته و حال و مستقبلان 

چون بر آید به دستش شود بی عنان


چون ندارد به سفره به جز آب و نان

همه روزه است و پرهیز مال دیگران


چون رسد دست ایشان به خوانی گران

چنان می خورد نماند به جز استخوان



ندایش همه انصاف و بحث و گفتمان

چون به اندک رسد بدتر از مستکبران


 چه تلخ باور روشنفکری این مردمان

که در زیر چنین و به صدر آن چنان



شعر ؛مهدی اسفندیار


دفتر "شب آخر عاشقی"


کانال؛ نه به عوام فریبی