سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سعید الصحاف وزیر اطلاع رسانی صدام و ایرج حریرچی سخنگوی وزیر بهداشت

آمریکایی‌ها عراق را در محاصره دارند و ارتش عراق با حدود ده سال تحریم و دست کم چهل سال عقب ماندگی از لحاظ تکنولوژی و محاصره سخت اقتصادی در برابر ارتش متحدین صف آرایی کرده اما سعید الصحاف کسی هست که پشت تریبون می رود و از شکست قطعی دشمن صحبت می کند و....... ارتش آمریکا نیمی از عراق را گرفته است، اما سعید الصحاف بازهم در تلویزیون حاضر شده و از شکست سنگین ارتش العلوج ؟؟؟ ( واژه ای که اختراع  شده توسط سعید الصحاف بوده و سبب ورود یک کلمه به دیکشنری های عربی و انگلیسی شده ) خبر داد؟!؟

ارتش متحدین وارد بغداد شد و از پنجره هتل الرشید بغداد ( محل مصاحبه سعید الصحاف) دود و آتش بلند شده؟!؟ بازهم سعید الصحاف خبر از تار و مار شدن ارتش العلوج داده و این آخرین حضور مردی بود که‌ به خاطر شخصیت فکاهی خود ، تبدیل به طنز و ضرب المثل شده و حتی بعد از تسلیم شدن به نیروهای ارتش آمریکا ، هیچ کس او را محاکمه نیز نکرد.....


حالا داستان ایرج الحریرچی سخنگوی وزارت بهداشت و سبک اطلاع رسانی وی ،  آدمی را یاد سعید الصحاف می اندازد.... آنجا که از افزایش تنها ۱۲۰ درصدی تعرفه ها سخن می گوید و تنها  چند صباحی بعد، افزایش چهارصد درصدی منابع بیمه ها منتشر می شود که با این افزایش  هم کفاف هزینه های درمان مملکت را نمی دهد؟!؟


آنجا که هر نوع حقوق چند ده و چند صد میلیونی را رد می کند اما تنها چند صباحی بعد ، شریفی مقدم دو جین فیش چند صد میلیونی ارائه می کند....

آنجا که از واژه کاپیتیشن استفاده می کند که اصطلاح یا کلمه ای نوین در انگلیسی و فارسی و عربی است.

آنجا که از کاهش نابرابری بین پرستاران و پزشکان سخن می گوید اما اعتراض فراگیر پرستاران به تبعیض و بی عدالتی روزی نیست که در کشور رخ ننماید

آنجا که صحبت از حمایت از حقوق کارگران می کند و تنها چند روز بعد تمام خانه های کارگر کشور سیل نامه های استمداد و کمک برای خلاصی از نقشه وزارت بهداشت برای در اختیار گرفتن منابع تامین اجتماعی راهی مجلس و دولت و حتی بیت رهبری می کنند.


 از همه جالب تر اظهار نظر حریرچی در مورد خدمات القایی هست؟!؟ که‌ معتقد است در طرح تحول سلامت چنین چیزی نداشتیم؟!؟  یا اصلا  به اندازه ای که قابل طرح باشد نبوده؟!؟ اینکه سعید الصحاف  ما چگونه در یک سیستم‌ درمانی بدون ثبت کشوری و سیستم جامع الکترونیکی توانسته میزان خدمات القایی را بفهمد ، معمایی شده که حل آن از عهده ی انیشتین نیز ساخته نیست؟!؟

به هر حال بنده به عنوان یک فرد رسانه ای ، نمی دانم که چرا با دیدن ایرج حریرچی یاد سعید الصحاف می افتم... اگرچه مطمئن هستم با سقوط کامل طرح تحول سلامت ، هیچ کس حریرچی را محاکمه نخواهد کرد.... شاید از این لحاظ نیز سرنوشت مشابهی ببن سعید الصحاف عراق و سعید الصحاف ما وجود داشته باشند؟!؟ 



گل آقا...... شب ستون

۹۵/۱۰/۵ 

www.salamatnews.blogsky.com


تحریم ها و عدم تجمیع بیمه ها و کم بودن نرخ تعرفه ، دلیل اصلی فعالیت پزشک قلابی در مسجد سلیمان عنوان شدند ؟

 بعد از کشف موضوع فعالیت پزشک قلابی به مدت  سه سال در مسجد سلیمان خبرنگار سلامت از نگاه ملی به مصاحبه اختصاصی با وزیر محترم بهداشت و  معاونت محترم درمان وزیر بهداشت و نیز رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی و همینطور جناب آقای دکتر زالی ریاست محترم سازمان نظام پزشکی کشور پرداخته است که نظر شما را به مشروح این گزارش دعوت می  کنم؛


سوال، جناب آقای قاضی زاده ، نظر به اینکه در این  سه سال طبابت این پزشک قلابی در این بیمارستان شلوغ امکان مرگ تعداد زیادی از هموطنان وجود دارد، جنابعالی قصد ندارید که مثل حوادث قبلی معاون محترم درمان را برای رسیدگی به این موضوع عازم خوزستان کنید ؟؟


پاسخ؛ ببینید من نمی دونم که چرا یک عده ای بیمار و حسود و مغرض در همین وقت بودجه نویسی و ... این مسائل کم اهمیت را بولد می کنند و از ما انرژی می گیرند، باید همه ی ما اول خدا را در نطر بگیریم و کار جهادی، برای اینکه بتوانیم درد این مردم را حل کنیم ، یعنی اول تعرفه ها را اصلاح کنیم، بعد دستگاه های نو بخریم، بیمارستان های ما که پولدار بشن، خوب پزشک های اصلی رو به خدمت می گیرند و دیگر سراغ پزشک قلابی نمی روند و این میسر نمی شود مگر با همکاری بیمه و اختصاص مبالغ بیشتر ، بروید یقه ی بیمه ها را بگیرید.


سوال از معاونت درمان وزیر بهداشت 

، نظر به اینکه ، سه سال طبابت این پزشک قلابی در این بیمارستان شلوغ امکان مرگ تعداد زیادی از هموطنان وجود دارد، آیا به موضوع رسیدگی می شود؟

پاسخ؛ قطعا رسیدگی می شود ، اما قبل از ان ،اول از همه باید موضوع برجام و‌ بدعهدی غربی ها که تمام انرژی ما رو در این چندسال گرفته است باید به نتیجه برسد و دوم اینکه باید این مراکز درمانی به بخش خصوصی سپرده شود تا بشود جلوی این تخلفات را گرفت


سوال از دکتر زالی ریاست محترم سازمان نظام پزشکی؛

، نظر به اینکه در این سه سال طبابت این پزشک قلابی در این بیمارستان شلوغ امکان مرگ تعداد زیادی از هموطنان وجود دارد، شما تا کنون نامه ی سرگشاده ای به مسئولین کشور برای پیگیری موضوع نوشته اید چرا؟

ببینید هدف همه ی ما حفظ کرامت بیماران هست و حقوق انها، تا انجا که بنده بررسی کردم ، کرامت آنها رعایت می شد، فقط بحث حقوق بیماران مطرح هست که این موضوع الان در دست ما نیست ، بلکه در همان سازمان هایی هست که مردم از آنجا حقوق می گیرند، ما معتقدیم که تمام دستگاه های دولتی و‌ خصوصی باید بیایند زیر نظر وزارت بهداشت ، تا تولیت و مسئولیت و امکانات و‌ اختیار ت همه یکی شود تا ما بتوانیم پاسخگو باشیم؟



سوال از رئیس کمیسیون بهداشت مجلس ؛

جناب آقای نوبخت، کمیسیون بهداشت مجلس چرا در مورد طبابت این پزشک قلابی سکوت کرده است؟ 

پاسخ؛ ما سکوت نکرده ایم ، چون ما وکیل مردم هستیم ، ما الان در حال دورخیز کردن برای اعلام موضع هستیم ، به هرحال باید این کارهایی که در سه سال صورت گرفته در پنج سال هم بررسی بشه که انشالله می رسه به مجلس یازدهم ، موضوع سلامت مردم، موضوع شوخی برداری نیست که بخواهیم ازش به راحتی بگذریم که اگر چنین بود ، هرگز نمی رفتیم سراغ اختصاص سی هزار میلیارد تومن برای طرح تحول سلامت در هر سال، انشالله در راستای همکاری مجلس و دولت ، امسال بنا داریم که همه ی بودجه ی کشور را برای طرح تحول سلامت بگذاریم تا انشالله کرامت مردم خفظ بشه و این نوع از همکاران قلابی هم شناسایی بشوند،  به شمل قول می دهم که اگر خدا بخواهد و گذر وزیر محترم بهداشت به مجلس بیفتد، حتما اگر یادمان نرود از ایشان سوال خواهیم کرد و اگر مایل بودند ، حتما جواب خواهند داد

بحث ادغام سازمان تامین اجتماعی در یکی از وزارتخانه ها در دولت

طرح ادغام سازمان تامین اجتماعی در یکی از وزارتخانه ها

در جلسه 36547 هیئت دولت بحث ادغام سازمان تامین اجتماعی (برای بار ۳۵۷ ام )در یکی از وزارتخانه ها مطرح شد و موضوع به شرح زیر اعلام شد:

وزیر امور خارجه به عنوان اولین متقاضی ادغام سازمان تامین اجتماعی موضوع را مطرح کرد؛ اقای ظریف مدعی شد که با توجه به اینکه سازمان تامین اجتماعی دارای شرکتهای هواپیمایی و هتل می باشد بهتر است که این سازمان در وزارت امور خارجه ادغام شود تا هم افزایی صورت گیرد, وی عنوان نمود که کارشناسان این وزارتخانه بالای هزار طرح توجیهی برای این ادغام نوشته اند. که هر یک بهتر از دیگری است و طرحها نوشته شده و با لیفتراک بین وزراء توزیع می شود که متاسفانه هم اکنون به دلیل وجود پله ها؛ در حیاط ریاست جمهوری مانده است, ظریف گفت چرا کارگر این مملکت نتونه با یک ویزای رایگان بره دنیا رو بگرده؟؟ ما می تونیم به همه کارگرا ویزا بدیم.

وزیر تعاون در اعتراض به این طرح عنوان نمود که اقای محترم یه چیزی بگو که ربطی داشته باشه, لابد دو روز دیگه وزارت دفاع رو هم میخوای دیگه؟ اونها هم فرودگاه و کلی هواپیما و هتل دارند حتما دو روز دیگه هزار تا طرح هم واسه اون میاری؟

وزیر دفاع: ............. 

ادامه مطلب ...

شوخی با تیتر روزنامه های بیست و سوم تیرماه نود و سه

روزنامه صنعت: عمر مفید ناوگان هواپیمایی کشور تمام شد

میرزا غنضفر:  اون عینک منو بیارید ببینم این روزنامه مال چه سالی هست؟ آها تیر ماه 62 ؛ خبر درسته.

 

حمایت: مجلس ترمز گرانی خودرو را می کشد

میرزا غضنفر: این مجلس  توی این ده پانزده سال کارش ترمز کشی بود, احیانا لنت تموم کرده که دیگه جواب نمی ده؟؟.... 

ادامه مطلب ...

شوخی با تیتر روزنامه های شانزدهم تیر ماه

روزنامه سایه تهران به نقل از پلیس امنیت: خودروی روزه خواران متوقف می شود

مبرزا غضنفر: اینهمه میگیم در حال حرکت غذا نخورید، اخر پای پلیس رو کشیدید وسط


عصر ارتباطات: قضات دیجیتالی حکم می دهند

میرزا غضنفر: ای جان خوش به حال هکرها, لغو حکم اعدام تنها با دو میلیون..... 

ادامه مطلب ...

شوخی با تیتر مطبوعات هشتم تیر

روزنامه همشهری: سیاست تشویقی بانک ها طلب را وصول نکرد

میرزا غضنفر: اول ثابت کنید که بانکها طلب دارند......


روزنامه ارمان: جزئیات طرح تقسیم بندی 5 گانه کشور

میرزا غضنفر: خوب حالا بگید احمدی نژاد داره حاشیه سازی می کنه؟ هنوز دعوای اردبیل و تبریز رو حل نکردیم؟ خواهشا بفرمایید که فرماندار منطقه تبریز و اردبیل و زنجان چه کسی خواهد بود؟ خواهشا بفرمایید که همدان و کرمانشاه رو چطور می خواهید در یک منطقه جا بدهید؟ شوخی کردم اسم ندید که همین فردا شهر به هم می ریزه؟


 روزنامه اعتماد: در استانه ماه رمضان قیمت کالاها ثابت ماند

غضنفر میرزا: کجا؟ کجا؟ جان غضنفر آدرس بده؟ نکنه تو هم میدون 72 می شینی ناقلا؟؟؟؟.......  ادامه مطلب ...

عاقبت نامه نوشتن در ایران

چند روزی بود که اومده بودم توی دفترم, نشستم ور دل دو تا استاد دیگه، اتاقمون شد سه استاده؛ نا سلامتی بعد از ده سال تدریس و بیست سال مصاحبه و دیدن حسن و محمود و تقی و رحمان...... شدم استاد کرسی دانشگاه, هنوز چند لحظه ای سر جای خودم نبودم که یهو چشمم افتاد به عزیزی توی صفحه تلویزیون؛ حواسمو بهش دادم؛ البته ضوروتی نداشت مثل جلسات خصوصی یادداشت کنم؟!! این عزیز گفت: اونها که سواد دارند نامه بنویسند و نقد کنند. حرفو که شنیدم برق از سرم پرید؛ خودم کلنجار می رفتم که یه نامه بنویسم یا ننویسم؟ پیش خودم می گفتم خدا رو چه دیدی؛ شاید ما هم مثل طریقت منفرد با یه نامه شدم وزیر؟! ما که تا اینجا اومدیم خدا رو چه دیدی شاید بالاتر هم بریم مثل مار پله.

  همکار عزیز کناری من گفت: باباجان، تو رو خدا بی خیال با سوادا شید ؛ دوره آقا محمود نامه نوشتیم؛ گفتند اینها معلوم نیست از کجا دکترا گرفتند, تازه درگیر استعلام و اثبات مدرک شدیم تا دیروز کسی کار به کار ما نداشت, کلاغ رو جای قناری می فروختند و فوق دیپلم رو جای دکتر می کردند وزیر, حالا یه نامه نوشتیم اسیر شدیم. همکار دومی گفت: مرد حسابی این دیگه چه حرفیه؛ اون دوره زمونه تموم شده الان همه دانشگاهی اند و .... بنویس قربون شکل ماهت. داشتیم می نیشتیم که دیدیم یه آقای دکتری اومد تو صفحه تلویزیون از این روشنفکرای خیلی خیلی باسواد بود که همیشه از خودش علم و فضل ادب در می کرد؟ گفت: می دونید چیه؟ یک عده از همکارای ما ابله هستند؟ گفتم: هه؛ چی شد؟ ابله هستند؟! انگار صدای منو شنیده بود. گفت: آره ابله هستند؟ ادامه داد که اینها ابله هستند چون میگن زیرمیزی نگیرید, سفره ای که پهنه چرا باید بهش لگد بزنند؟ دیدم راست می گه سفره که پهنه، بهش لگد نمی زنند...... 

ادامه مطلب ...