سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

مواد غذایی تلخی عامل اصلی از بین رفتن تلخی زندگی؟

مواد غذایی تلخ اگر چه چندان به ذائقه آدمی سازگار نیست اما ثابت شده است که این مواد غذایی سبب افزایش کارایی بدن و نیز باعث سلامتی انسان می شود. 

مواد غذایی تلخی که گیاهانی نظیر نعناع و تربچه و یا کلم تایلندی دارند سبب می شوند که خون تصفیه شود و نیر بدن انسان کمتر متمایل به استفاده از قندها شود. این عمل احتمال ابتلای انسان را به دیابت و یا بیماری کبد چرب از بین می برد. با این وجود اگر می خواهید زندگی شما با دیابت و کبد چرب تلخ نشود کمی تلخی غذاها را تحمل کنید..

منبع: گوگل ارث

چگونه مدیران سالم بیمار می شوند؟

شاید دیده باشید که برخی از مدیران که در ابتدا حرفهای زیبا می زنند و همه را به همراهی با خودشان دعوت می کنند به مرور زمان می شوند همان ادمها سابق و به قول معروف ادم را به این نتیجه می رسانند که بدی نرفته که بهتر جایش بیاید. واقعیت این است که اگر مهارت مدیریت با دانش مدیریت توام نشود همیشه دردسر ساز خواهد شد. توان شنیدن و پاسخگویی معقول امری نیست که در توان هر فردی باشد و اگر هم فردی این خصایص را داشته باشد بازهم توان تحلیل و انطباق با واقعیت امری نیست که از عهده هر کسی بربیاید. فقط کافیست یکی از مراحل سه گانه یعنی شنیدن درست و قضاوت درست و دانش مناسب برای اصلاح امور در دست یکی نباشد؛ انوقت خواهید دید که چگونه تفکرات این فرد در میان باند و گروه و ....... معدوم و هضم خواهد شد و خیلی زودتر از قبل به این نتیجه خواهید رسید که بدی نرفته که بهتر جایش بیاید. به همین خاطر باید مدیران قبل از هرچیزی برای قبول مسئولیت به این فکر کنند که آیا می توانند : 

۱ـ خوب بشنوند؛ یعنی حرفهای منفورترین پرسنل را نیز بشنوند تا اجازه کانالیزه شدن خودشان را ندهند. 

۲ـ باید توجه کنند که آیا قدرت تمیز و تحلیل قوی را دارند؟ 

۳ـ باید توجه کنند که دانش مدیریت در حوزه مرتبط را دارند تا بتوانند بهترین تصمیم را برای اصلاح ساختارها بگیرند؟؟؟؟

وقتی عزت نفسمان را فراموش می کنیم؟

یکی از افتهایی که در سیستم اداری ما دیده می شود متاسفانه چاپلوسی است. شاید درک نکیم که چه ضربات مهلکی به سیستم وارد می کنیم اما واقعیت این است که افراد فرصت طلب با همین توجیه که طرفداران زیادی دارند خود را موجه جلوه می دهند؟ کاش می دانستیم که اگر نوانی برای مقابله با افرادی که به حیف و میل بیت المال نداریم و یا انگیزه ای برای همکاری با نهادهای نظارتی برای پاک کردن پلشتیهای اداری نداریم لااقل به همراهی و تصدیق آدمهای فرصت طلب و رفتارهای آنها نپردازیم. حداقل می توانیم به مجیز گویی اقدام نکنیم. سیستم دولتی ایران سیستمی بسیار سنگین است که باید با نظارت مردمی و همکاری انها با نهادهای نطارتی در جهت مثبت هدایت نشوند. این تصوی که این پلشتها یک شبه حل شود کاری نشدنی است و در هیچ جای دنیا نیز این امکان وجود ندارد و همواره بحث مبارزه با فساد اداری به قدمت بروکراسی اداری وجود داشته است و باید با جدیت و همیت خود ان را به یک عزم ملی تبدیل کنیم و به راحتی دستهای از سوی نهادهایی نظارتی به سوی ما دراز می شود را رد نکنیم و بدانیم که به اندازه یک فرد در این مملکت تکلیف داریم و این تکلیف در افراد تحصیلکرده بیشتر است.

رمز و راز سخنرانی مقام معظم رهبری در مشهد مقدس

 

نمی دانم تا کجا اهل سیاست هستید اما من از بحثهای سیاسی که در این روزها می شود چندان خوشم نمی اید. به خصوص اینکه معتقدم که مسائل اجتماعی در شرایط فعلی مهمتر از مسائل سیاسی هستند .اما واقعیت این است که صحبتهای شخص اول کشور به قدری برایم جالب و تکان دهند بود که سه بار کامل این صحبتها را گوش کردم. تاکیدات ایشان بر تامین سلامتی و اقتصاد بدون نفت و ...... برایم هیچ تردیدی باقی نگذاشت که مبارزه با خواسته های غرب با قدرتی دو چندان ادامه خواهد یافت و منظور ایشان از امید دادن به مردم برای ورق خورد شرایط به نفع مردم ایران حکایت از اتفاقاتی است که ممکن است دنیا را متحیر کند. صحبتهای ایشان به حدی مهم بود که حتی اوباما رئیس جمهور آمریکا را به یک واکنش بسیار محتاطانه و لرزان وا داشت و اینها همه حکایت از به ثمر نشستن تدابیر کلان نظام در کنار وجود ضعفهایی در مدیریت اقتصادی کشور است که رهبر انقلاب با شهامت به این مسائل اشاره کردند. اما تاکید ایشان بر دست اوردهای خوب علمی در طی سالهای اخیر توسط عزم جوانان و اراده انها نیز نشان از توجه ویژه ایشان به پژوهش به عنوان تنها راه نجات کشور از وابستگی است.... اما

ادامه مطلب ...

نوروز مبارک

خدایا  یقینمان را با اتمام زمستان ؛محکم کردی و امیدمان را با رسیدن بهار به ثمر نشاندی و حجتت بر ما تمام شد که روسیاهی از آن کسانیست که حقیقت را انکار می کنند.  

خدایا در این نوروز دل انگیز تقدیرمان را در آزاد اندیشی و بی نیازی قرار بده و سرنوشت ما را همچون کسانی قرار نده که حقیقت را انکار می کردند در حالیکه ان را می دانستند اما برای رسیدن به دنیا خود را به نسیان زده بودند. . . .  

امین یا رب العالمین 

 

 

مهدی اسفندیار

حرفهای بی اساس یا مزاح شبانه؟

در برنامه نبض شبکه خبر گویا قرار نیست نقش کارشناسان اقتصاد سلامت پررنگ شود؛ کار به جایی رسیده است که موضوعی به نام واگذاری مدیریت بیمارستانها بدون حضور کارشناسان اقتصاد سلامت به فضایی برای دفاع دکتر امامی  رضوی از طرح دکتر طریقت برای واگذاری مدیریت بیمارستانها به روءسای بخشها تبدیل شود. 

البته بنده خدا امامی رضوی در لفافه حرفهایش با حمله به نظام استخدامی سی ساله سعی کرد اصل مقصود دکتر طریقت را که به نظر من همان تهدید امنیت شغلی پرستاران است به درستی بیان نموده است. 

واقعیت این است که آنچه در بیمارستانها دولتی به عنوان نارضایتی مردم مطرح است ریشه در بی نظمی و قانونگریزی متخصصین دارد. یعنی مسائل اصلی که همان دریافت زیرمیزی و عدم حضور متخصصین در بیمارستانهاست مربوط به عملکرد همین متخصصین است؛ حال چرا دکتر طریقت قرار می کذارد که طرحی را به اجرا بگذارد که تمام اختیارات را برعهده متخصصین بگذارد به این برمی گردد که دیگر هیچ نظارتی بر متخصصین باقی نمی ماند. 

وقتی چنین طرحی به اجرا گذاشته می شود تجربه نشان داده است که اتفاقی نخواهد افتاد جز پرشدن جیب برخی افراد. به جرات می توان گفت بی پشتوانه ترین و بی اساس ترین طرحی که بعد از انقلاب در حوزه بهداشت و درمان در حال مطرح شدن است همین طرحی است که هم اکنون توسط دکتر طریقت در حال پیگیری است. 

بنده به قاطعیت تمام عرض می کنم که تمام حرفهای دکتر امامی رضوی در مورد وجود تجربه موفق در واگذاری مراکز تصویربرداری به بخش خصوصی یک صحبت کاملا بی اساس و بدون ارزیابی و بدون پشتوانه علمی است. شما حتی یک مقاله و کار تحقیقاتی در کل نظام سلامت نمی توانید پیدا کنید که بیاید بحث واگذاری ها بخش تصویربرداری را رصد کند یا اطلاعاتی ارائه دهد. بلکه آنچه مسلم است این است که هیچ یک از مقامات وزارت بهداشت حاضر نیستند که در مورد این بحث پای یک مصاحبه کارشناسی بایستند. 

باید دست به دعا نشست و آرزو کرد که زمان طریقت به زودی به پایان برسد و زمینه ساز یک خسارت بزرگ در حوزه سلامت نشود. 

البته من تازه درک نمودم که چرا دکتر طریقت معتقد است هر لحظه می توان طرحی را در نظام سلامت اجرا کرد و شش ماه زمان زیادی هم است.

خیلی ها سرشون توی برف کردند و انگار نه انگار؟

در هفته گذشته یکی از دوستان را دیدم که خیلی عصبانی و بهم ریخته بود ازش پرسیدم که چی شده؟ گفت :خبری به گوشم رسید که برق از سرم برد؟ گفتم داستان چیه؟ 

گفت:پرونده ای که خودم در دوره بازرسی جمعش کرده بودم و مستند به استعلامات قانونی و اسناد مالی بود؛ بالاخره به سرانجام رسید؛ اما چه سرانجامی؟؟؟ شرکتی که رقم زیادی از یکی از ادارات تابعه اداره کل طی قراردادی از نوع ترکمنچایی زیاد گرفته بود؛ طی قراردادی مجبور شد چیزی حدود بیست و دو میلیون تومان جنس را بازگرداند؛ اما کلیه عوامل تدارکات و ادارای و مالی که قرارداد ترکمنچایی را رقم زده بودند تبرئه شدند؟ حتی مسئول امور اداری که گواهی کارکرد برای افرادی که کار نکرده بودن صادر کرده بود و حقوق به حساب این افراد واریز کرده بود تبرئه شد؟ ؟؟؟؟؟ جالب تر اینه که برخی از فاکتورهایی که قلابی بودند و ....... همشون به پول تبدیل شدند؛ عنوان شد که اینها جرم نیستند و پرداخت پول به افراد بدون کارکرد و یا پرداخت وجوه فاکتورهای قلابی و مشکل دار تخلف محسوب نمی شود؟؟؟؟؟؟؟ 

اما این دوستمون که خودش این پرونده رو جمع کرده بود می گفت؛ کاش همش این بود؟ اخیرا مطلع شدم که طی احکامی افراد دخیل در پرونده برای پستهای بالاتر از قبل انتصاب شدند؟؟؟؟؟ گفتم عزیزم از قدیم گفتند کبوتر با کبوتر باز با باز بالاخره اونهایی که اینها را تبرئه کردند؛ قطعا در تعهد و سلامت کمتر از اینها نیستند خوب بزارید برند با هم کار کنند؟ 

دوستمان گفت البته باید کمی صبر کنند تا دولت اقبالشان بدمد؛ گفتم چطور می دمد؟ 

گفت با سننتهای خدا؟ گفت چه سنتی؟ گفت همان سنتی که به گمراهان و افراد باطل انقدر مهلت می دهد که در کار خود به تدریج گرفتار شوند؟ البته این سنت تنها شاید سه یا چهار ماه طول بکشه؟ گفتم یعنی تا اون چهار ما می خوای صبرکنی؟ گفت : نه دیگه آبم از سرم گذشته می خواهم انتحار کنم؟ گفتم یعنی چی؟ گفت می خوام این پروند و مستنداتم رو به همه نهادهای کشور برسونم؟ گفتم خوب اگه حل نشد چی؟ 

گفت هیچی: یه خط خدمت آقا می نویسم و به مولایم می گم شما فتوا دادید و ما به سر دویدیم اما اینها ادمهایی هستند که کوتاهی می کنند؟ 

گفتم حالا تکلیف تمام میشه ؟ گفت نه باید یک کمپین بزنم برای مبارزه با فساد مالی ؟ گفتم یعنی چی می خوای چیکار کنی؟ می خوای  خارج از نظام کار کنی؟ گفت نه می خوام هرچی بچه حزب اللهی عاشق نظام و انقلاب هستن رو جمع کنم دور هم و با هم یکصدا پیش بریم؟ 

گفتم اگر  قابلم یا علی و با هم دست دادیم. 

هر کی دوست داره به جمع ما بپیونده و با ایده هاش کمکمون کنه میتونه به آدرس وبلاگ ما نامه بده.