مدیر گروه پزشکی اجتماعی علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی جایگاه پزشکی فرا مدرن را بسیار ارزشمند دانست و ادامه داد: «پزشکی مدرن به هیچ وجه پزشکی قابل قبولی نیست و بیشتر تجارت است تا درمان و کمک به بیماران. این طب برای هر بیماری با هر مشکلی یک نسخه تجویز میکند. ولی در پزشکی فرا مدرن به شخص بیمار کمک میشود تا بیماریاش را خود درمان کند. در تحقیقات ۳۰ سال اخیر نشان داده شده است که ۷۰ تا ۸۰ درصد سلامتی هر جامعه به عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامتی بر میگردد. برخی آمارها نشان دهنده این موضوع است که پزشکی بالینی محض ۴ درصد و کل سیستم بهداشت و درمان ۲۵ درصد در سلامت جامعه نقش دارد و عوامل اجتماعی که با تغییر شیوه زندگی امکان پذیر است بیشترین نقش را در این زمینه دارد.
حیدرنیا با ذکر یک مثال، گفت:. . . . .
ادامه مطلب ...ادامه مطلب ...
اعتراض به حق جنبش عدالتخواهی دانشجویان به تبعیض های موجود در نظام سلامت را شاید بتوان روزنه ای به دالان های تاریک تصمیم گیری در وزارت بهداشت دانست؛ جایی که تصمیمات در مثلث نظام پزشکی و وزارت بهداشت و کمسیون بهداشت و درمان گرفته می شود و من به عنوان یک خبرنگار ضلع چهارم و پنجم را که مردم و حاکمیت هستند نمی بینم. یکی از مسائل دردناک این حوزه این است که دستاوردهای گروههای غیرپزشکی به سادگی مصادره به مطلوب می شود. در حالی زحمات اساتید گروههای علوم پایه و داروسازی به عنوان دستاوردهای مدیریت حاکم برنظام سلامت کشور در بوغ رسانه ها می شود که بسیاری از این اساتید عزیز که به حق آبروی کشور را در مجامع بین المللی خریده اند از حاکمیت جریان غلط پزشک سالاری در نظام سلامت کشور می نالند. اگرچه نمی توان انکار کرد که در دوره های مدیریت دکتر مرندی و دکتر پزشکیان و جناب آقای دکتر لنکرانی کمی فضای عقلانیت بر این حوزه ها حاکم شد، اما هنوز اکثر عزیزانی که نامشان و عملکردشان مایه فخر و مباهات مدیران نظام سلامت است بر این باورند که نقش بسیار کمی در تصمیم گیریهای کلان نظام سلامت دارند. حقوق اساتید علوم پایه که همواره مورد احترام مقامات ارشد نظام جمهوری اسلامی بوده اند و نیز مورد تاکید آنها، به قدری پائین و اندک است که در مقایسه با اساتید پزشکی اصلا" قابل بیان نیست. . . . . .
ادامه مطلب ...ادامه مطلب ...
مدیر کل دفتر حاکمیت بالینی و تعالی بیمارستانی با اشاره به اینکه بیمارستانها
و نوع خدمتی که ارائه میشود نیازمند مدیریتی علمی کارآمد است بیان کرد: «۴۰ تا ۵۰ درصد منابع به حوزه بیمارستانی تخصیص داده
میشود به همین دلیل باید مدیرانی با تواناییهای موثر، بیمارستانها را اداره
کنند. ولی
بسیاری از مدیران بیمارستانها از دوره عالی مدیریت بیمارستان برخوردار نیستند.»
به گزارش خبرنگار سینا نیوز، دکتر حمید رواقی در مراسم افتتاح اولین
دوره MBA (مدیریت
بیمارستانی) با اشاره به اینکه جایگاه ویژه بیمارستان در تامین سلامت است گفت:
«مدیریت مبتنی بر شواهد میتواند باعث مدیریت منابع مالی، کاهش هزینه، ارتقاء
کیفیت خدمات و... شود به همین دلیل زیر ساختهای آموزشی و بهره گیری از اساتید
مجرب در رشته مدیریت بهداشتی و درمانی میتواند در نحوه صحیح مدیریت نقش بسزایی
داشت باشد.
دکتر رواقی همچنین در خصوص پرداختن موضوع مدیریت بیمارستانی در مجموعه
دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: «در دانشگاه علوم پزشکی میتوان کارشناسان و مدیران
بیمارستانهای مدیریت خدمات بهداشتی، درمانی را جذب و به آنها به گونهای آموزش
داده شود که بتوانند مسئولیت خطر مدیریت بیمارستانی را پذیرفته و با استفاده از
سوژههای مدیریت به اهداف خود برسند.»
وی ادامه داد: «هدف این برنامه بسط و توسعه دانش مدیریت در میان
مدیران نظام سلامت، تربیت نیروی متخصص مدیریت بیمارستانی با مسئولیت پذیری، تعهد و
کارآیی لازم، توسعه آموزش مجازی در حوزه آموزش مدیریت بیمارستانی، آموزش مدیران با
تعداد بیشتر و با لزوم حضور فیزیکی کمتر در مراکز آموزشی جهت راهاندازی دوره MBA مدیریت
بیمارستانی است.»
به گفته دکتر رواقی، «برنامه و سرفصل آموزشی رشته MBA مدیریت بیمارستانی با نگاه ویژه به نیازهای کشور تنظیم شده که در این دوره ۱۲ واحد به عنوان پیش نیاز، ۲۸ واحد اصلی و ۱۵ واحد به عنوان دروس اختیاری در نظر گرفته شده است. «
مدیر کل دفتر حاکمیت بالینی و تعالی بیمارستانی با اشاره به اینکه ۹۵ درصد مدیران بیمارستانها از مدیریت پروژه آگاه نیستند یادآور شد: «هزار تخت ICU در کشور در حال راهاندازی است که باید برای نگهداری آنها برنامه دقیقی وجود داشته باشد.»
وی در پایان با اشاره به رشتههای در حال تاسیس در زمینه مدیریت عنوان کرد: «رشته مدیریت تسهیلات بیمارستانی مهندسی بیمارستانی در حال انجام است که تا سال آینده شش کارشناس ارشد در این زمینه جذب خواهند شد همچنین تا سه ماه آینده نیز MBA مدیریت در اورژانس، آزمایشگاه و دارو نیز نهایی میشود. حسابداری سلامت و پژوهشگری سلامت نیز از دیگر رشتههای است که مورد تائید قرار گرفته و در حال تاسیس است.»
اگرچه نسلی هستیم که تحریمهای شدیدتر از این را در دوران انقلاب و جنگ پشت سر برده ایم؛ اما نباید از یاد ببریم که وضع بهداشت و درمان کشور با وجود همه دست آوردهای بی نظیری که بعد از انقلاب در زمینه های دارویی و جراحی ها و بهداشت مادران و کودکان داشته است ؛در برخی زمینه ها بسیار شکننده تر از اوائل انقلاب است. واقعیت این است که ما در حال حاضر بیش از همه کشورهای دنیا آنتی بیوتیک مصرف می کنیم و با وجود دیدن ریشه های مشکل از سال ۶۹ هیچ تدبیری برای مهار آن اندیشیده نشده است که این امر علاوه بر اینکه نیاز شدید کشور به ارز برای تامین مواد اولیه را سبب شده است َ بلکه مصرف بالای آنتی بیوتیک سبب مقاومت دارویی در بین ما ایرانیان و نیاز به نسل جدید آنتی بیوتیکها را منجر شده است. از طرفی عدم توجه وزارت بهداشت به تغذیه نوزادان و اعمال سیاستهای کم رمق و توصیه ای سبب شده است که تغذیه با شیر مادر به کمتر از ۳۰ درصد برسد که نیاز شدید به شیر خشک را سبب شده است و معلوم نیست چگونه کشور از پس این بحران در صورت اعمال تحریمهای ناجوانمردانه بر خواهد آمد؟ متاسفانه باید گفت اخلاق پزشکی در کشورما به شدت آسیب دیده است و خرید و فروش سهام بیمارستانها و نیز کورس افزایش درآمد تبدیل به یک پرستیژ شده است و این آفت متاسفانه حتی مدیران ارشد نظام سلامت را در دولت و مجلس درگیر کرده است. و این امر سبب شده است که اکثر مدیران کلان سهامداران بخش درمان خصوصی و یا شرکتهای بزرگ تجهیزات پزشکی باشند و این امر مستلزم تضعیف جدی بخش دولتی و بی توجهی به بهداشت عمومی است که با آنکه دائما ذکر لبان مردان سرد و گرم کشیده دوران جنگ نظیر مرندی و پزشکیان است ولی کسی به این هشدارها توجه نمی کند. باید واقعیت را پذیرفت که دلایل بی شماری وجود دارد تا به این نتیجه برسیم که ساختمان شیشه ای وزارت بهداشت با نمای زیبایش؛ در صورت وقوع حادثه بیشترین ترکش را به تن کسانیکه به آن امید بسته اند وارد خواهد کرد.. . . . .
ادامه مطلب ...به جرات باید گفت که نظام سلامت ایران در دهه اول بعد از انقلاب پرتنشترین و در عین حال موفقترین روزهای خود را سپری نموده و توانسته به انسجام و ساماندهی مناسب برسد، اگرچه در این مقاله به ضعف ها و قوتهای این نظام اشاره خواهیم کرد ولی هرگز نباید از یاد برد که نظام چندپاره سلامت ایران که از چندین ارگان مختلف و تنبل و راکد در دوره پهلوی تشکیل شده بود و برای نازلترین خدمات درمانی نیازمند کمک از کشورهای مختلف بود به پشتوانه مدیریتی بومی خود در دنیا صاحب سبک شد و نظام پرافتخار شبکه هاب بهداشتی و درمانی و نیز آمار آبرومندانه مربوط به مرگ و میر مادران و کودکان و نیز مقالات علمی در خور شان حاصل تلاش مردانی است که توانسته اند نظام سلامت کشور را در طول سالهای اول انقلاب نسبتا موفق هدایت و اداره کنند. امروز ایران اسلامی با داشتن نزدیک به ده هزار استاد و صد هزار دانشجوی رشته های مختلف پزشکی به خود می بالد و اگرچه مشکلاتی نیز دارد ولی راهکارهای مناسبی هم برای آن وجود دارد. می توان دهه اول مدیریت نظام سلامت را از اوائل سال 58 تا اواخر سال 68 بررسی کرد که دو سیاست اصلی را در این نظام مشاهده کرد که عبارتند از:
1ـ_ فعالیتهای سه گانه ترویج بهداشت، پیشگیری و درمان غیر قابل تفکیک بوده و همة آنها باید در چهارچوب یک شبکه سراسری مرتبط و در هم تنیده ملی قرار گیرند.
2 _ مکانیزم برنامهریزی و تشکیلات شبکه خدمات بهداشتی و درمانی باید بر پیشرفتهترین روشهای مدیریت خلاق متکی باشد.
در ادامه سعی داریم تا با بررسی جامع عملکرد وزرای بهداشت در طول سالهای 58 تا 68 به بحرانها و دست آوردهای این نظام اشاره کنیم.
اولین وزیر بهداشت ایران بعد از انقلاب اسلامی :
کاظم سامی کرمانی متولد 1314 متخصص روانپزشک، اهل مشهد اولین وزیر ایران اسلامی بود. سامی در حالی وزیر بهداری و بهزیستی ان زمان شد که وزارت مذکورحدود 2 سال پیش تغییر ساختار داده و به وزارت بهداری و بهزیستی تبدیل شد. پدر و مادر سامی کرمانی بودند که به دلیل اعتقادات مذهبی به مشهد مهاجرت نمودند. کاظم سامی دارای سوابق مبارزاتی با رژیم پهلوی بود و ازدوران دبیرستان با نهضت ملی شدن صنعت نفت همراه شد. وی از شاگردان مرحوم محمد تقی شریعتی روحانی وارسته زمان بود و همراه با دکتر علی شریعتی در کلاسهای درس وی شرکت می کرد. کاظم سامی به دلیل قرابتهای فکری به نهضت ازادی به عضویت این حزب درآمد و به همین خاطر از سوی مهندس مهدی بازرگان به سمت صدارت رسید. سامی در مدت کوتاه وزارت خود بحث طب ملی را مطرح نمود و معتقد بود که باید بساط بیمارستانهای خصوصی برچیده شود و طب بطور کامل دولتی گردد شعار وی سلامتی حق مردم است بوده است. شاید به همین خاطر بود که اکثر لوایح تقدیمی وزارت بهداری و بهزیستی زمان سامی به جذب نیرو و منفک کردن مراکز درمانی از نهادهای پاشیده پهلوی و اضافه کردن آنها به وزارت بهداری و بهزیستی اختصاص داشت. وی در آن دوران طی لایحه هایی که به تصویب شورای انقلاب ان زمان رسید توانست در روز 25/4/58 مجوز الحاق 9 سازمان حمایتی و 7 مرکز درمانی را از سازمان زنان سابق بگیرد. سامی در تاریخهای 26 و 23 و21 و 19 اسفند 57 با ارائه لوایح متعدد به شورای انقلاب ( که البته قبلا به تصویب دولت موقت رسید) اقدام به در اختیار گرفتن کلیه تاسیسات سازمان خدمات اجتماعی سابق و شیر و خورشید سابق و حتی آموزشگاههای بهداشت وابسته به آموزش و پرورش و مدیریت مهدهای کودک و حتی ساختمان آسایشگاه کودک نمود. انتقال خون و تمامی امکانات درمانی سازمان خیریه کمک و بسیاری از نهادهای بازمانده از رژیم سابق هر روز و طی لوایحی به وزارت بهداری و بهزیستی منتقل می شدند. باید اذعان کرد که وزارت بهداری و بهزیستی به یکباره به حدی بزرگ شد که هیچکس تصورش را نمی کرد و این درواقع همان شروع دکتر سامی برای طرحی بود که در ذهنش می پروراند و آن طب ملی بود. دوره کوتاه مدیریت سامی که از 28 بهمن 57 شروع و تا چند روز مانده به استعفای دسته جمعی اعضاء دولت موقت در 14 آبان 58 طول کشید را می توان دوره تصرفات نامید. البته سامی سعی داشت تا بوروکراسی شدید اداری و هزینه های اضافی را کاهش دهد. سامی در طول دوره فعالیت دولت موقت چندبار استعفا داد و سرانجام چند روز مانده به پایان کار دولت موقت استعفای وی از سوی دولت پذیرفته شد. باید اذعان کرد که همکاری بسیار مناسب شورای انقلاب با دولت موقت رمز اصلی این تصرفات بود. وگرنه در شرایط امروز امکان انجام خیلی از اتفاقات دوره سامی یا وجود ندارد و یا اینکه شاید دهها سال طول بکشد. سامی بعد از وزارت به طبابت خویش مشغول شد تا اینکه در سال 67 توسط فردی مورد حمله قرار گرفتته و بعد از دو روز کشته شد.. . . .