سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

شوخی مدیران نظام سلامت با سلامت نیوز

اخیرا خبری در رسانه های مجازی درج شده است مبنی بر اینکه مدیران وزارت بهداشت حاضر به حضور در غرفه سلامت نیوز نیستند؟؟ از آنجا که سلامت نیوز، نیز چنین خبری را در فضای رسانه های مجازی تایید کرده است، بنده به عنوان خبرنگاری که سردبیری در صدا و سیما و مدیریت پایگاه خبری سینا نیوز و ماهنامه ی اقلیم شفا و.... را برعهده گرفته ام ، لازم دانستم نکاتی را بابت چنین شوخی عجیبی خدمت سرکار خانم خوشحالی و همکاران محترم سلامت نیوز عرض کنم؛ و مستند به بیانات فراوان و عملکرد کمدیک برخی از  این عزیزان ثابت کنم که موضوع تنها یک شوخی با حرفه ای ترین و وزین ترین خبرگزاری حوزه ی سلامت کشور است و بس، که مستند به مفاد زیر تقدیم می گردد؛


۱_ عزیزان مدیران ارشد وزارت بهداشت به زعم بنده ذاتا انسان هایی شوخی هستند، آنقدر شوخ هستند که می توانند حقوق های چند صد میلیونی را در عصر رسانه در برابر دوربین ها ی خبری انکار کنند که هیچ ... از افشاکننده خبر که دهها فیش حقوقی در دست دارد شکایت نیز کنند؟!؟!


۲_ سخنان این ،عزیزان از جنس طنز است و آنقدر طنزآمیز و شوخ طبع ؛ که بیان می دارند ، تزریق منابع در طرح تحول سلامت با وجود عدم داشتن گایدلاین ها و پروتکل های بیمه ای باعث ایجاد تقاضای القایی نشده است، مصداق بارز فرمایش حضرت ملا نصرالدین که اینجا مرکز زمین است و باور نداری متر کن


۳_ عزیزان آنقدر شوخ طبع هستند که با وجود نواختن منتقدان با ادبیات قرون وسطایی عنوان  می کنن که در برابر منتقدان کوتاه آمده اند، دستگیری پرستاران با تاکسی و‌انتقال آنها به کلانتری و‌ تبعید شریفی مقدم و .... که یادتان نرفته؟!؟!

۴_ شیرین سخن تر از همه ی سخنان اخیرا بیان شد؛ که با وجود عدم اعتراف به انبوهی از اشتباهات انجام داده ، عنوان می کنند که بسیاری از اشتباهات را پذیرفته اند؟؟؟

۵_ کمدیک تر از این که بروی نقطه ی صفر مرزی و ازهجوم ریزگردها بازدید کنی؟؟ آنهم در عصر رسانه که در آن دوربین های گوشی های دست مردم تمام دنیا را پوشش خبری می دهد.


۶_ طنز ی تلخ تراز این که بگویی مطالبات پرستاران به دلیل عدم پرداخت بیمه ها عقب مانده است؟؟

۷_ طنزی  بالاتر از آنکه یک سال شرکت های لبنیاتی را به خاطر پالم تعطیل و بدبخت کنی و‌سال بعد از مزایای پالم سخن بگویی


۸_ کمدیک تر از اینکه یک سال سخن از تجاری بودن بحث واکسن آنفلوانزا و تبلیغات را با متاسفانه بگویی و سال دیگر بگویی که از زن و‌بچه و فرزند و .... همگی زده ایم...


۹_ ارتباط دادن طرح تحول سلامت به برجام ، به نظر شما طنزی تاریخی نیست؟؟


۱۰_ اصلا هیچ شوخی بالا تر از اجرای طرح تحول سلامت می توان ارایه داد که بتواند ظرف دو سال کشور را در همه ی ابعاد اقتصادی و سیاسی و اجتماعی متاثر کند و‌ بعد به یک طرح صد در صد خلاف برنامه پنجم بگویی..... طرح... تحول.... سلامت.

۱۱_ فقط از روی شوخ طبعی می توان همایش نقد طرح تحول سلامت را بدون حضور منتقدان برگزار کرد و.....

۱۲_ طنزی بالاتر از قهر دست جمعی با رسانه داریم؟؟؟ 



سرکار خانم خوشحالی و‌همه ی عزیزان، خبرگزاری سلامت نیوز ، تحلیل بنده از رفتارهای این عزیزان در سه سال مدیریت نظام سلامت،  بدون هیچ تردیدی به این می رسد که عدم حضور مدیران وزارت بهداشت در غرفه سلامت نیوز ,; غرضی جز شوخی نیست، وگرنه امکان ندارد که در حوزه سلامت باشی و سلامت نیوز را نخوانی.... مطمئن باشید که غرض فقط شوخیست. لطفا همچون همیشه، با صلابت و محکم ؛ سلامت نیوز را با حضور کارشناسان با سواد و جدی و اهل منطق و غیرصنفی و سالم پربار تر نمایید، این سه تن را که بر شمردید اگر سه سال از آنها در رسانه های مکتوب و غیرمکتوب بگردید یک مقاله ی علمی، در مورد مدیریت  نظام سلامت نخواهید یافت ، پس تاکنون چیزی را از دست نداده اید.


اینکه می دانند که نباید جایی بروند، تنها بدان معناست که شما را شناخته اند و از تاثیر شما آگاهند، همکاران عزیز، از بیرون پرشکوه، کارشناس، دلسوز، ملی و عاقل می نمایید ، سربلند و پیروز باشید.


مهدی اسفندیار

www.salamatnew.blogsky.com


چه کسی انتخابات آتی ریاست جمهوری را دو قطبی خواهد کرد؟

با حذف احمدی نژاد از انتخابات آتی ریاست جمهوری یک خطر جدی از فروپاشی اردوگاه اصولگرایان و از آن بدتر از کشور رفع گردیده است، اما خطر  دو قطبی شدن انتخابات به نظرم کاملا سرجایش هست و کسانی هستند که با ورود به عرصه می توانند به راحتی فضا را برای دو قطبی شدن مهیا کنند و بستری فراهم کنند که اعتدالیون بتوانند بدون هیچ مشقتی از زیربار مسئولیت انحطاط و شکست اقتصادی و فاجعه ی طرح تحول سلامت و بیکاری و رکود و از همه بدتر امواج حقوق های نجومی و نارکارآمدی مدیران دولت آقای روحانی فرار کنند و دست کم اینکه بیست میلیون رای آقای روحانی را دوباره احیا کنند که به نظرم با بیست میلیون رای دیگر هیچ شانسی برای کاندیدای اصولگرایان باقی نخواهد ماند؟ اما چه کسانی می توانند این کمک حداقلی را به اعتدالیون بکند که سبب رای آوری عزت مندانه ی اقای روحانی شود؟ به نظرم تمام کسانیکه می توانند جزو طیف مخالف سیاسی سید محمد خاتمی و هاشمی و از این بابت شناسنامه دار باشند در این طیف واقع می شوند کسانی مثل جلیلی و ضرغامی و .... بسیاری از این بزرگان و صاحبنظران اصولگرای کشور با وجود اینکه می توانند هم مثمر ثمر واقع شوند اما بالقوه پتانسیل ایجاد فضای دوقطبی را در جامعه دارند. در این فضا که به دلیل عملکرد مصیبت بار دولت احمدی نژاد در حوزه فرهنگ و اقتصاد و سیاست خارجی و داخلی ، نگاه قاطبه ی روشنفکران و تحصیلکرده ها و اقشار فرهنگی و  حتی مذهبیون غیرسیاسی کشور به اردوگاه اصولگرایان چندان مثبت نیست، شاید تنها یک قهرمان بتواند شرایطی را احیا کند که اعتبار از دست رفته ی اصولگرایان دوباره احیا  شود، اینکه این قهرمان چه کسی باشد که گرین کارت آمریکا را نداشته باشد، دو تابعیتی نباشد و دستی بر فساد اقتصادی و رانت نداشته باشد و چهره ی سیاسی و شناخته شده و آبرومند باشد و بتواند بیاید و از سویی حمید رسایی و زاکانی و کوچک زاده را با خود همراه کند و از سویی بتواند با قالیباف (همان کسی که آرزو و شانس  و اقبال خود را برای ریاست جمهوری نه با موضوع املاک نجومی شهرداری بلکه با شکایت از یاشار سلطانی برای همیشه از دست داد) و رضایی و مشایی و حاج منصور ارضی و حاج محمود کریمی و را در یک طیف در بیاورد و از سویی وجهه ای در میان مردم داشته باشد که موجبات دوقطبی مورد انتظار اعتدالیون نشود؟؟؟ به نظرم چنین مردی هنوز زاده نشده است؟ با این وجود باید گفت که بهترین کاندیدا برای اصولگرایان صندلی خالی می باشد و اجازه ی حضور یکی از چهره های گم نام تر که بشود در برابر روحانی بحث های تخصصی را راه انداخت و مردم را در برابر رفتار غیرحرفه ای دولت در اداره کشور با تیم نعمت زاده ها و قاضی زاده ها و ربیعی ها قرار داد و وا مصیبت که اگر در این میان تحقیق و تفحصی از یکی از زیر مجموعه های دولت رخ بدهد و سر رشته ی حقوق های نجومی دوباره از جایی دیگر بلند شود که چه شود و چه گونه تواند روحانی  دوباره از پله ی ادعای مبارزه با فساد بالا رود ؟ نه محال هست؟  در چنین شرایطی به نظرم حتی احتمال باخت روحانی هم بسیار زیاد است .

به نظرم اصولگرایان با دولت اقای روحانی بسیار بی رحمانه برخورد کردند و همین بی رحمی سبب خیر و منفعت  بسیار برای دولت آقای  روحانی شد تا بتواند با استفاده از احساسات یک جامعه جوان خود را مبری از خطا و مظلوم جلوه دهد. در کینه توزی اصولگرایان با این دولت همین بس  که هربخردی می داند  که درگیری سیاسی با یک دولت ناکارآمد اقتصادی که در قرن بیست و یکم تمامی سیاست های رفاهی خود را در بخش درمان تعریف کرده و تمام توان اقتصادی خود را معطوف به تزریق پول در یک سیستم مشکل دار کرده است و کار به جایی رسیده است که  صنعت بیمه ی کشور مضمحل شده ،  اشتباه ترین تاکتیکی بود که اصولگرایان  در فضای رسانه ها و .... در این سال ها مرتکب شده اند؟  من نمی دانم و نمی فهمم چرا اصولگرایان به جنگ سیاسی و حرافی با دولتی می روند که ریشه های سیاسی خود یعنی دانشجویان کشور را با افزایش همه نوع عوارض بر خوابگاه و برون سپاری و سنوات و .... از بین برده است؟ من واقعا نمی فهمم که اصولگرایان چرا باید به جنگ سیاسی با دولتی بپردازند که باتوم خوردن معلم گرفتار در تنگنای معیشت را دیده است اما هشت هزار میلیارد تومان پول از مردم قرض می کند تا شکم سیر حوزه درمان را بترکاند؟ واقعا درک این مطلب سخت است که چرا اصولکرایان  یازده نفره در برابره تیمی به دفاع  ایستاده اند که جز یکی سه چهارتایی از آنها، مثل ظریف و علوی و ... همگی غضنفرند؟؟؟ در برابر چنین تیمی به نظرم باید بر روی سکو نشست و بازی را تماشا کرد و فقط همین. دلیلی برای این دفاع وجود ندارد جز آنکه سرمربی خوبی در حوزه ی اصولگرایی نیست یا اینکه بازیکنان حرف شنوایی وجود ندارند.

به نظرم تماشای این دولت و تشریح کامل این دولت در فضای غیرسیاسی و کارشناسی برای پایین کشیدن کرکره ی این دولت در چهار سال آینده کافی  بود.  به هرحال اگر من جای اصولگرایان باشم یک کارشناس میانه رو  و غیرسیاسی که نشود از وی آتوی سیاسی گرفت را  از فیلتر شورای نگهبان عبور خواهم تا بنشینیم در گرمابه و خوردن هندوانه و پوشیدن لباس و ردای ریاست جمهوری عاریتی ، یعنی همان چیزی که اصلاح طلبان به آن تن دادند، به هرحال خوشا به سعادت اعتدالی با داشتن رقبای اصولگرایی..

http://www.parsine.com/files/fa/news/1395/4/18/171818_169.jpg

اقای قالیباف تمامش کنید

جناب آقای قالیباف شهردار محترم تهران

سلام

جناب آقای قالبباف، بنده یکی از شهروندان تهرانی هستم که مدیریت امور شهرم اکنون بیش از یک دهه است که بر گردن جنابعالی افتاده است، از سویی خبرنگاری هستم که در موضوعات اجتماعی فعالیت دارم، عزیز من قریب به یک ماه است که یاشار سلطانی در بند است و از جنابعالی و رئیس شورای شهر تهران به عنوان شاکیان پرونده یاد می شود ، آقای قالیباف امروز زن و فرزندی به انتظار نشسته اند که پدر خانواده از بندی رها یابد که بدون تردید به خاطر اصلاح امور کشورش آن را تقبل کرده است، به حدی این زندان برای افکار عمومی مبهم و لاینحل شده است که از چپ و راست سیاسی کشور انزجار و نفی آن بلند شده است و جنابعالی در سیبل انتقادات و سئوال مردم هستی، اگر بر قانونی بودن رفتار خود تردیدی ندارید، پس به پاس دموکراسی و آزادی بیان، اجازه بفرمایید که آنچه به زعم شما خطای یاشار است ، سریعتر داستانش تمام شود ، آقای قالیباف زیبنده ی جنابعالی نیست که بر این فضای نامناسب صبر کنی و تماشا کنی، اگر جای جنابعالی بودم همین امروز به دادسرا می رفتم و از این بنده ای که دستش به جایی بند نیست دلجویی می کردم و اجازه نمی دادم حتی ثانیه ای این بنده ی خدا در بند باشد، قبول مسئولیت در نظام اسلامی همانگونه که در سیره ی حکومت علوی به وضوح مشاهده می شود ملزم به داشتن سینه ای سترگ و بسیط می باشد، از جنابعالی به عنوان شهردار پایتخت ایران زمین انتظار نمی رود که با درج خبری در یکی از سایت ها اینچنین عنان ز کف بدهید ، می بایست با حلم و صبر این رخداد را به مبارکی بگیرید و در حمایت از مطبوعات و اهالی رسانه به عنوان رکن دموکراسی پیشتاز باشید، مطمئن هستم که جنابعالی خود را مبری از خطا نمی دانی ، پس چگونه از یک خبرنگار که رسالت عظیم و مقدس اطلاع رسانی را به عنوان چشمان جامعه بر دوش می کشد،. انتظار دارید که در ارایه ی یک گزارش اشتباهی مرتکب نشده باشد، اگر واقعا به موضوع مبارزه با فساد اعتقاد دارید ، باید در جریان باشید که حرکت جنابعالی در واقع خط نیستی و بطلان کشیدن بر اراده ی مقدسی است که در جوانان این مرز و بوم برای مبارزه با فساد اداری در فضای رسانه ای کشور شکل گرفته است، آقای قالیباف موضوع یاشار و شما دیگر موضوع یک شهروند و شهردار نیست، دیگر موضوع یک خبرنگار و مقام اجرایی نیست، بلکه تصمیم یک شهردار برای ایجاد محدودیت و محافظه کاری برای اهالی قلم است که می تواند آینده ی کشور را دچار مخاطرات فراوان کند، بخاطر این مرز و بوم و‌حرمت قلم حتی ثانیه ای را درنگ نکنید ، بگذارید که زمان و تاریخ این مرز و بوم از شما به عنوان حامی قلم یاد کند و نه ذهنیتی پر از ابهام و مشوش، آقای شهردار ثانیه ها برای شما و‌ یاشار بسیار کند می گذرد و همچنین برای وجدان آگاه شهروندان بسیار دردناک، لطفا این موضوع را تمام کنید.


مهدی اسفندیار

www.salamatnews.blogsky.com

دکتر نوربخش از همراهی تا مخالفت با ادغام بخش درمان

روزی که  جناب اقای دکتر ربیعی ، اقای دکتر سید تقی نوربخش، ارتوپد و از مدیران سابق سازمان تامین اجتماعی را به سمت مدیرعاملی  این سازمان منصوب کرد ، صاحب این قلم نیز بر این باور  بود که  یکی از بهترین  انتصابات  تاریخ سازمان بوقوع  پیوست، تنها هشت ماه از این انتصاب گذشته بودکه همراهی آقای دکتر نوربخش با طرح ضد بیمه ای و پوپولیستی تحول سلامت این حقیر را به شدت شگفت زده کرد که واقعا براساس چه استراتژی این تصمیم نادرست اتخاذ شد؟؟ اینکه یک  سیستم بیمه ای حاضر شود صد درصد به منابع بخش درمان اضافه کند و تزریق منابع را در یک سیستم درمانی فاقد گایدلاین و فاقد پروتکل های درمانی بپذیرد و در میان انبوه نظرات کارشناسان بیمه ای و اقتصاد دانان حوزه ی سلامت  که این روزهای نظام بیمه ای و بدهی سنگین بیمه ها را پیش بینی کردند، بیاید و در تریبون ها از چنین طرحی حمایت کند؟!؟!؟ 

اما از زاویه ای دیگر، از ابتدا معلوم  بود که وزارت نشینان بهداشت از همان ابتدع دنبال یکسره کردن کار درمان تامین اجتماعی بودند تا انحصار درمان کشور را به شکل کاملی در بیاورند، پر واضح است که نمی توان مدعی کار کارشناسی برای جداسازی درمان از تامین اجتماعی بود که واضح است فرد صاحب نظری در وزارت بهداشت یافت نمی شود و عده ای با نگاه بسیار نازل که هیچ سبقه ای در مدیریت کلان حوزه ی سلامت ندارند، بلکه مربع پزشکان دارای بیزینس در چهار ارکان  وزارت بهداشت و کمیسیون بهداشت و مجمع تشخیص مصلحت نظام و صدا و سیما توانستند طرح بی پشتوانه و غیرعلمی و واقعا مخرب تحول سلامت را با ده ها هزار میلیارد تومان هزینه بر کشور تحمیل کنند و دولت را از پرداختن به سایر امور فلج کنند. به هر حال اگرچه مردم چبزی از طرح تحول ، جز افزایش مالیات و عوارض غیر مستقیم و رکود و بیکاری گیرشان نیامد اما این مربع توانست رونق جدی به کسب و کارش در بخش خصوصی بدهد و انچه را در رویاها نمی یافت در نتیجه غفلت دولت و مجلسیان و بخصوص مدیران صدا و سیما و شخص رئیس جمهور پیدا کرد و  توانست با گسترش بیمارستان های خصوصی و اخیرا زنجیره ای نویدبخش بازاری پر از رونق و ثروت در حوزه ی درمان باشد، حقیر به عنوان یک خبرنگار نمی توانم به این نکته اذعان نکنم که سطح نازل دانش  مجلس نشینان سبب شد که در قرن بیست و یکم مجلسی  پیدا شود که حاضر به تزریق منابع هنگفت به حوزه درمان کشوری شود که تعارض منافع در سیستم مدیریتی و سیاستگزاری ان بی داد می کند و تقاضای القایی اسکلت اقتصادی ان شده است و بر خلاف عقل و منطق و علم، سیاستگزار و مجری و ناظر همه از یک گروه هستند، اکنون کشور در برهه حساسی قرار گرفته است و انهم تکمیل فاجعه با سپردن کامل منابع به دست این گروه و باید دید که آیا این مجلس حاضر، بعد از تصویب انتشار اوراق قرضه برای رونق درمان کشور به پازل نهایی تکمیل کلکسیون اشتباهات حوزه ی سلامت، یعنی انفکاک بخش درمان از سیستم بیمه ای رای می دهد یا نه؟  بنده معتقدم که دور از انتظار نیست؟؟ 

اما جناب آقای نوربخش  سنگر بیمه ای و دفاع از حقوق بیمه شده ها با اعتراض امروز شما به مصوبه ی کمیسیون بهداشت برای تفکیک  بخش درمان حفظ نخواهد شد، این سنگر با همه ی سربازان و متعلقات آن ، دو سال پیش با موافقت و همراهی شما با طرح تحول سلامت واگزار شد، حال مانده  انتقال سند که در کمیسیون تلفیق امضا و مهر و موم خواهد شد. شما رو دعوت می کنم که نگاهی بیندازید به پیش بینی های حقیر در مورد سرنوشت طرح تحول در رسانه ها و یادداشت هایی که در تامین پرس نوشته بودم که معتقد بودم با روال موجود انفکاک بخش درمان تامین اجتماعی  که در دوران مدیران عامل غیر سازمانی انجام نشد ، در دوران شما که از جنس سازمان هستید و دغدغه های شما بیشتر از بنده است نهایی خواهد شد.