اشتباه بزرگ دولت آقای روحانی می رود تا به بحرانی در همه ی ابعاد تبدیل شود؟

مردم ایران در دو دولت دهم و یازدهم ،  با روئسایی کاملا متفاوت رو برو شده اند، اما شباهت هایی نیز بین این دو  و کارگزاران آنها وجود دارد که قابل انکار نیست، در واگذاری سهام عدالت به مردم تا پروژه ی مسکن مهر یک لج بازی عجیب در دولت آقای احمدی نژاد برای به ثمر نشستن این طرح ها بود، افزایش قیمت حامل های انرژی و نیز ارزش افزوده و قیمت جهانی نفت ، وضعیت دولت احمدی نژاد را به نقطه ای رساند که نیازی به پاسخ گفتن به منتقدان نداشت ، به تدریج بانک مسکن کاملا ورشکست شد و بخش مهمی از ثروت ملی و استعدادهای کشور برای پاسخ گویی به یک ایده ی شخصی  آقای احمدی نژاد تلف شد،در این میان و در صفحه ی تلویزیون چهره ی بشاش رئیس جمهور و کارگزاران وی در دفاع تمام قد از طرح های یاد شده ، شبی نبود که خاطر  بینندگان را ننوازد ، به هر حال احمدی نژاد رفت و آنچه از او ماند خاطرات و عکسهایی هست که بعضا برای ساعتی خندیدن  و عمری گریستن کفایت می کنند،اما کابوس من وقتی در حال تکرار است که می بینم مثلث وزیر بهداشت، رئیس سازمان برنامه و بودجه و سازمان صدا و سیما ،طرحی را استارت زده اند که ویژگی های عجیب و غریبی دارد ،طرحی که به نظر می رسد کم شباهت به دوختن لباس نامرئی برای پادشاه ندارد،طرحی که بیش از چهل هزار میلیارد تومان در دو سال اخیر برای دولت روحانی آب خورده است اما:

۱_ همچون یک طرح نظامی سری و شاید فوق سری ،اسناد مطالعاتی آن پنهان شده و هیچ یک از طراحان آن معرفی نشده اند؟؟؟؟  

۲_ بدون هیچ آزمایشی جز ثابت برنامه های دولت قرار گرفت؟؟؟

۳_ مجریان این طرح به لحاظ اجرایی بالاترین تجربه ی آنها به ریاست یک بیمارستان بر می گردد و نهایتا معاون پشتیبانی  یک دانشگاه...

۴_ این طرح آنقدر اهمیت داشته است که دولت هزینه های بیکاری جوانان و بی پاسخ گذاشتن اعتراضات معلمان و سایر کارکنان دولت را به جان بخرد....

۵_این طرح آنقدر اهمیت داشته است که دولت سهمیه بنزین یارانه ای را قطع کند...

۶_ این طرح آنقدر حیاتی بوده است که دولت از هر خرید روزانه ی مردم یک درصد برای آن کنار بگذارد،بگذارید بهتر بگویم ، اگر در روز ده میلیون نفر برای خرید از منزل بیرون بروند ، صد هزار نفر از این ملت ،باید دست خالی به منزل برگردند و پول را برای آن طرح واریز کنند...

۷_ این طرح آنقدر حیاتی بوده است که دولت بیمه های اجتماعی  را وادار کند که در بحرانی ترین شرایطی که دارند،مبلغ ده الی بیست هزار میلیارد تومان برای این طرح هزینه کنند؟؟

۸_ این طرح آنقدر حیاتی بوده که دولت ده درصد از درآمد حاصله از روشن  هر چراغ برق یا مشعل گاز  را برای هزینه کردن در این طرح بردارد؟؟؟

اما این طرح که تا این حد از اهمیت در حال اجراست ، طرح دفاع ملی و یا پدافند غیرعامل و یا اصلاح زیرساخت های حمل و نقل و ایمنی جاده ها و یا کاهش تصادفات و یا طرح مهار بحران آب و یا مهار نابودی تالاب ها و محیط زیست و .... نیست،این طرح طرح تحول نظام سلامت است، همان طرحی که تمام امکانات کشور را برای آن بسیج کرده اند.......

متاسفانه دولت روحانی همچنان در کما به سر می برد و با اینکه سیل مطالبات مردم را در بهبود وضع معیشت و اشتغال و .... می بیند ، ظاهرا چاره ای جز حمایت از این طرح ندارد، اما مشکل بزرگ دولت این است که حالا طرح به نقطه ای رسیده است که مجریان این طرح ، چاره ی کاری ها ی خود را در یکسره کردن کار بیمه ها می  دانند، متاسفانه باید گفت که کاملا پیداست که دولت در بد مخمصه ای گرفتار شده است ،وزیر بهداشت به دلیل ناتوانی در درک اقتصاد سلامت و اجرای اقتصاد مقاومتی ... تمام نگاهش را به سوی بیمه ها معطوف کرده است و منابع آنها را نیاز دارد،تمام هشدارها و فریادهای کارشناسان نیز نتوانسته وی را هوشیار کند که چه بر سر نظام بیمه ای کشور در سالیان متمادی گذشته است،امروز بر دست دولت وزیری مانده است که نه تنها به عمق اشتباهات وحشتناک خود در اجرای طرح تحول سلامت پی نبرده است بلکه معتقد است که اشکال کار در بخش بیمه است و بیم این می رود که با در دست گرفتن  بخش بیمه ای تیر خلاص را بر پیکر دولت یازدهم بکشد ، که البته برای دولتی که بر اشتباه خویش اصرار دارد ، سرنوشتی جز حسرت و خسران ننوشته اند.... اما مانده ام که آنها که در نظام بیمه ای کشور افتخار خود را حمایت از یک طرح بدون پشتوانه ی مطالعاتی ، بدون پایلوت ، بدون مستندسازی و نظیرسازی، بدون گایدلاین ، بدون سطح بندی و بدون مدیریت تکنولوژی سلامت و بدون ...... دانسته اند ، چگونه می توانند برای فردایی دیگر پاسخگو باشند.... عجب حکایت تلخیست  روایت این روزگار....