خیلی دلم میخواد که وبلاگ رو مثل گذشته تند تند به روز کنم، متاسفانه سردردهای شدید و گاها حواس پرتی و کسالتی که بعد از تصادف واژگونی خودرو پیش آمد شرایط را برایم بیش از تصور سخت کرد.... همین چند مطلب اخیر رو در ویرایش و نوشتن مدیون کمک دیگران و انگیزه ای هستم که دوستان داده اند ، از شرایط سخت پرستاران و معلمان و کارگران مطلع هستم و بسیار ملول، اما شاید خلاصه بتوانم بگویم که فعلا....... در این شب ها فقط التماس دعا دارم..... برای همه بیماران تا شفا بگیرند، برای همه ی آبرومندان که آبروی اونها نریزه ، برای همه ی خانواده ها آرامش و برای همه ی گمراهان راه هدایت.....
آقای اسفندیار ، برای شما آرزوی سلامتی دارم، انشالله به زودی سلامتی خودتان رو به دست می آورید، مقالات شما برای ما پرستاران همیشه امید بخش و تسلی بخش بوده