سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

فقط یک لر می توانست معجزه را کامل کند....

این متنی که براتون می فرستم رو دوست نداشتم عمومی کنم، اما برای همه ی پزشکان و ..... همه ی کسانی که با افرادی سر و کار دارند که شاید بین اونها نیازمندی باشه ، توصیه می کنم که حتما بخوانند که خواندنش ضرر نداره، توی جنوب شهر یک مرکز سونوگرافی و رادیولوژی خیریه رو به مدت ۵ سال اجاره کردم که هشتاد درصد از عایدات متعلق به بنده و بقیه متعلق به درمانگاه می شود، در همان ماه اول متوجه شدم که برخی ازاین بیماران واقعا تهی دست هستند، کارگران شهرستانی و افغانها و ... که بعضی از اونها با اینکه جوان بودند ، دندان هم به دهان نداشتند، با توجه به شناختی که یکی از نماینده های شهرستان ها از استان خودشان و محرومیت اونها بهم داد،مقرر شد که کارگران اون استان و اون طایفه زو اگر دفترچه درمانی ندارند با دفترچه حساب کنم و به اونها که واقعا نیازمند هستند تا سطح رایگان شدن برخی از خدمات پیش بریم، یکی از این گروه شهروندان غیور و با شرف لر بودند.


روز دوشنبه ۹۴/۰۵/۱۹ از مراسم خاکسپاری و ختم مادربزرگم از شهرستان فیروزکوه به طرف تهران حرکت می کردم که در دره ای به نام دری چائی ماشین پژو ۴۰۵ من با سرعت نزدیک به ۸۵ تا، وارد آبی شد که در سی الی چهل متری دهانه ی پل جمع شده بود، تعادل ماشین بهم خورد و با همان سرعت ۹۰ درجه به سمت کوه سمت راست منحرف شد، در حالیکه تنها چیزی که به فکرم رسیده بود ، حائل کردن بازوی چپم میان جمجمه و شیشه و ستون ماشین بود، ماشین با طرف کوه نرفت ، بلکه به حالت عرضی با پرش هایی عجیب به طرف دره کنار پل حرکت کرد، خلاصه ابتدا از صندوق و سپس از درب عقب و جلوی سمت خودم به خاکریز کنار دهنه ی پل که دره ای کنارش بود برخورد کردم و ماشین از پهلو بلند شد تا با یک ملق بره تو دره که گیر کردم به تیر برق و دوباره برگشتم روی چرخها؟ دره ای که حداقل ۴۰ متر با شیب نزدیک به ۷۰ درجه بود، (یعنی یک پرتگاه).. با اینکه بازوم نذاشت که نقطه ی حساس جمجمه از پهلو ضربه بخوره ، اما شدت ضربه به حدی بود که کناره ی عقبی سرم به پیچ کمربند متصل به ستون خورد و شکافت. کاملا گیج بودم و سطح هوشیاری من کاهش پیدا کرده بود و البته نه در حدی نتوانم و فامیل و شماره تلفن خودم رو از یاد ببرم. جاده ی فیروزکوه که در مسیر تهران شمال هست، در این روز وضعیت جوی بدی داشت، تگرگ بسیار تند و وحشتناکی می بارید.... توی این شرایط یک جوان با اینکه زن و بچه داشت در انتهای پا توقف کرد و زیر باران و.تگرگ دوید و اومد طرف من...تمام کارهای اولیه منو انجام داد، اورژانس ، ۱۱۰ و راهنمایی و رانندگی، پارچه ای برای بستن خونریزی و .... در آن شرایط نزدیک ۴۵ دقیقه زیر باران و تگرگ ایستاد ، مثل یک مرد تمام عیار و با شرف ایرانی... خلاصه خدا کمکم کرد و با چندتا معجزه ، معجزه ی پشتک نزدن، نیافتادن در دره و ضربه مغزی نشدن بر اثر برخورد با ستون ماشین و معجزه نهایی که وجود یک مرد باغیرت و با شرف در لحظات واقعا خوفناک .... داشتم به پازل های این معجزه فکر می کردم و اونو حل می کردم که چطور صورت گرفته... تا رسیدم به این مرد که شب باهام تماس گرفت و فهمیدم این مرد شماره تلفن منو گرفته بود تا حال منو بپرسه و فهمیدم که اون یک لر بود... من در حالی که هزاران نفر از همشهری هایم از کنارم می گذشتند توسط یک لر کمک شدم و ... بله تنها شاید غیرتی همسان قوم لر و شرفی همپای آنها می توانست پازل معجزات و رویدادهای اون روز رو کامل کنه... به احترام این قوم همیشه خواهم ایستاد. چون در روزی که می دانستم ایران خودرو به قولش در باز شدن ایربگ عمل نخواهد کرد، خدا پای حرفش بود و سرزمین من لری داشت که هرچه برایش جوگ ساخته بودیم، اون فقط کار خودش رو می کرد و همانگونه بود که در تاریخ ازش یاد شده بود.




مهدی اسفندیار

نظرات 3 + ارسال نظر
کلوچه سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 02:13 ب.ظ http://Colooche.blogsky.com

بعنوان یک دختر لر بر خود بالیدم..درود به شما حالمان را سرحال کرد پستتان

نیلوفر سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 06:54 ب.ظ http://medina50.mihanblog.com/

سلام مرسی از اینکه این همه زحمت میکشید و ممنون از سایت خوبتون
516585

سلام آقای اسفندیار عزیز
آخرش یادت افتاد سیب زمینی های کف ماشین از کجا اومده

آره دوست عزیزم..... توی فیروزکوه خریده بودم.... دمت گرم ، لر عزیز و سرافراز میهنم.... برای همیشه بهت افتخار می کنم... اونقدر ضربه شدید بود که یادم رفته بود ، خودم اونجا چیکار می کنم.... چه برسه به سیب زمینی های خریداری شده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد