سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

پیشرفت تکنولوژی ، مشکل یا فرصتی بزرگ برای حکومت داری به شیوه ی ایدئولوژیک

نگاهی به حکومت های ایدئولوژیک در دو دهه ی اخیر، به لحاظ کیفیت و تعداد بیانگر این است  که در حال کاستن از کمیت و کیفیت هستند، حکومت هایی که بر اساس تمرکز شدید قدرت در سطوح بالا شکل گرفته اند ، هر ساله به لحاظ کمیت و کیفیت حکومت داری به سبک ایدئولوژیک در حال کاهش هستند که شاهد تغییرات بنیادین در میان حکومت های عراق و یمن و لیبی و مصر و تونس و .... هستیم حکومت هایی مثل کویت و آذربایجان و ... هم درحال واگذاری بیشتر امور به مردم هستند و برخی از این حکومتها لاجرم مجبور شدند که پوست اندازی را بپذیرند که در این میان می توان سوریه را اشاره کرد که اسد ناچار به پذیرش حضور بازرسان بین المللی ، برای نظارت بر انتخابات و مشارکت مخالفان در تشکیل حکومت گردید ، در همین ترکیه نیز شاهد حضور رسمی حزب کردها در ساختار حکومت بعد از یک قرن هستیم. اما تمامی این اتفاقات در حالی رخ می دهد که این نظام های سیاسی بر شمرده شده، به دلیل عدم مشروعیت واقعی در بین مردم ، بیشترین تمرکز را بر دو نقطه قرار دادند 

_ تبلیغات حکومتی  

_ تقویت نهادهای امنیتی 

در واقع امنیتیزه کردن تمام ساختار و جهت گیری های حاکمیت که در همه ی ابعاد فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بروز کرده بود  این ساختارها به لحاظ توان بالا در جذب افراد چاپلوس و فاقد نگرش کلان و از سویی منفعت طلب، از درون دچار پوسیدگی شدیدی کرد ، که فساد سیاسی ، شدیدترین فسادهای اقتصادی دنیا از جمله آفت هایی بود که ستون  های ایدئولوژیک نظام های برشمرده را در هم نوردید،  نظام  هایی که آب شدن  هسته ی فکری ملت را نسبت به آرمان های تبلیغ شده می دیدند و متاسفانه به حدی ناکارآمد شده بودند که نای مبارزه باذفساد اقتصادی و نا برابری فرصت ها و تبعیض و بی عدالتی و پذیرش اشتباهات را نداشتند و  با دمیدن بر طبل تبلیغات بی طرفدار حکومتی ، سعی بر بقای حاکمیت بدون مقبولیت خود داشتند که دراین  بین می توان ، معمر قذافی را احمق ترین رهبر این کشورها برشمرد که گمان می کرد ایدئولوژی سوسیالیستی ، کتاب سبزش هنوز جذابیت لازم را در بین مردم و جوانهایی با بیش از ۵۰ سال تفاوت سن با قذافی ، مورد توجه خواهد بود ، عدم به روز رسانی آرمانها و بسیاری از ایرادات برشمرده در ستون فوق در حکومت داری را می توان به شکل عام و تام در مورد قذافی و حکومت واقعا ابلهانه اش دید، وی با بنا نهادن حکومت بر اساس اصل وفاداری به جای در نظر گرفتن اصل شایستگی و بایستگی های کارگزاران سبب شد که تشکیلات این حکومت دچار بی خبری از بیرون و دنیای واقعیت شوند و درست در هنگامی که این حکومت خود را در اوج قدرت و مکنت می دانست ، سرنگون شد. درست مثل فواره ای که به اوج رسیده بود و از شکوه ریزش  تندش نیز مسرور بود و عاقبت سخت بر زمین خوردن را نیز درک نمی کرد.

شاید اگر بخواهیم تشابه ای برای این نظام های ساقط  شده بشماریم باید به نکات زیر اشاره کنیم؛

۱_ تن ندادن به قواعد حکومت داری و پذیرش مشارکت واقعی مردم

۲_ فامیلی شدندهرم قدرت

۳_ فضای بسته ی رسانه ای و فرهنگی

۴_ سانسور


اما دلایل اصلی و بسیار مشابه مه می توان برای سقوط این حکومتها بر شمرد به نظرم عبارتند از:


۱_ ناتوانی در ایجاد و یا به روز کردن ایدئولوژی که سبب فاصله گرفتن  توده از حاکمیت شد

۲_ تهدید دانستن سرمایه های اجتماعی و عدم مشارکت دادن آنها در حکمرانی که سبب شد، تنها پشتوانه ی حاکمیت آنها نهادهای امنیتی باشند، لذا در جایی که لازم بود توده ها علیه تهدیدهای بیرونی بسیج شوند، سرمایه های اجتماعی عملا کارایی لازم را نداشتند که اگر بخواهیم مثالی بزنیم باید به این اشاره کنیم که وضعیت در سوریه ی اکنون چگونه است و وضعیت ما در دوران جنگ چگونه بوده است که  در کشور ما با تدبیر حضرت امام، حضور دائم سرمایه های اجتماعی در جنگ مزید حضور مردم بوده است.

۳_ این نوع حکومتها قادر به برقراری ارتباط درست با بیرون از مرزها نبود ه اند لذا...سرمایه گزارن و دانشمندان و نخبگان سایر بلاد کمتر در این کشورها حضور یافتند و این امر سبب عقب ماندگی اقتصادی و علمی این کشورها شد

۴_ اما طرد نخبگان در نهادهای حاکمیتی به دلیل تفاوت و اختلاف ایدئولوژیک سبب ایجاد یک سیستم سنگین اداری و دولتی و .... در تمام ساختارها گردیده که  موجب بروز ناکارآمدی ، فساد و .... شده و این سیستم قادر به تامین حداقل های نیازهای کارشناسی یک حکومت برای بقا نبوده اند که  شاید بتوان به فرار کارگزاران قبل از حاکمان با چمدانهای پر از پول و یا حسابهای بانکی در آن طرف آبها اشاره کرد که وجه اشتراک تمامی این حکومت ها بوده است که حتی تا فرار داماد و بستگان شخص اول هم شاهد بوده ایم.

۵_ این حکومتها به حدی خود را در حفظ ساختار موجود متعهد و ملزم می دانستند که این قاعده ی عجیب و نانوشته و غیر معقول بلای جانشان شد...اما آنها که کمی باهوش تر و زیرک تر بودند دست کم جانشان و خانواده ایشان را پای این حکومت داری نگذاشتند، که می توان به تفاوت مبارک و قذافی در مصر و لیبی اشاره کرد، که حتی برخورد حامیان غربی آنها نیز با این دو دیکتاتور متفاوت بود.


همه ی این مواردی که بر شمرده ام مهم بوده اند ، اما نکته فلج کننده که من آن را غافلگیری و دلیل اصلی سقوط این حکومتها و نشانی بر ضعف شدید بدنه ی کارشناسی حکومت های  ساقط شده می دانم، دفاع کجکی و گارد بسته ی آنها در  برابر تکنولوژی  بوده است ، که  در برابر پدیده هایی مثل اینترنت و ماهواره و .... دیده ایم.... اما شاید عمر بسیاری از اینها آنقدر بزرگ نبود که ببینند در سال ۲۰۱۶ ماهواره، اینترنت و .... رایگان و بدون نیاز به هیچ نوع ابزاری قابل دسترس برای همه‌ی کسانی  هست  که تا دیروز نبود..... حال اصل  غافلگیری را چه باید کرد.....


به همین خاطر هست که پیشرفت تکنولوژی رابرای حکومتهای ایدئولوژیک همچون  تیغ دو لبی می دانم که اگر در  قاعده ی بسته ی  حفظ موجودیت فعلی به‌لحاظ کمیت و کیفیت خلاصه شود ، واقعا خطرناک ، بی اثر و همان تداعی گر گارد بسته است اما اگر با تکنیکهای مدرن و تعامل و کاهش سطح اصطکاک های اجتماعی حاکمیت با مردم برسد، یه تظر می رشد می تواند در حکومتهای پسا مدرن ، منهای کره شمالی که شرایط خاصی دارد و منهای دنیای مدرن باید آن را قلمداد داد..با نو به نو کردن تاکتیکهای حکومت داری و ایدئولوژی های مدرن و بهتر ، از این ظرفیت بهتر بهره گرفت. شاید تجربه ی حکومت ایران در مواجهه با ابزارهایی جون تلگرام و واتس آپ و ....برای همه ی حکومتها می تواند بسیار ارزشمند باشد و نماد خردگرایی و مواجه شدن عقلانی با مقتضیات زمانه باشد ، وگرنه حاکمیت ما نیز در صورت اتخاذ گارد بسته ،هیچ زیرساخت  نرم افزاری و سخت افزاری برای مواجهه با مینی ماهواره هایی که قرار است در سال ۱۲۰۱۶ رایگان اینترنت پر سرعت در اختیار جهان قرار بدهند نمی داشت.

شاید تشکیل حلقه هایی بسیار قوی از نخبگان درجه ی یک ، ولو حتی مخالفان جدی نظام در ارکان حکومت ما را بتوان تدبیری بزرگ و تفاوت شگفت ما با سایر حکومتها تداعی کرد که شاید تنها زوایای از تفاوت های ما با این حکومتهای تک بعدی ساقط شده در خاورمیانه می باشند که نمونه ی بی بدیل این موضوع اذعان آقای ظریف به تکلیف رهبری نظام به وی در مورد مکلف بودن به بیان عقاید خود در سیاست خارجی در نزد ایشان ولو حتی با داشتن عقیده و نظری صد در صد مخالف با معظم له اشاره کرد.

با همه ی این تفاوتهای کلان بر شمرده ، ما نیز هنوز در مباحثی چون مبارزه با فساد اقتصادی و موضوع آقازاده ها و افزایش اعتبار رسانه ملی  شدیدا نیازمند افزایش اقناع عمومی هستیم. وقت آن  رسیده است که باور کنیم ، دیگر در حضور هزاران ماهواره و شبکه ی اینترنتی رایگان جهانی ، جا دارد که پرونده های عمومی نظیر تحقیق و تفحص از تامین اجتماعی  با اولویت و قاطعیت و سرعت بیشتری رسیدگی و اینگونه متهمان راست راست راه نروند و بر روان افکارعمومی رژه نروند .... 

 




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد