سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

روایت داستان حاج شیخ حسن نخودکی و رضاشاه و مهندس

سال۱۳۷۹ درخدمت مرحوم ابوی برای عیادت دوست بیماری رفته بودم...

پیرمرد شیک و کراوات زده ای هم آنجا حضور داشت، برحسب اتفاق ، چنددقیقه بعداز ورود ما اذان مغرب میگفتند... آن آقای پیر کراواتی، باشنیدن اذان کیف چرمی ظاهرا گرانقیمتش را باز کرد و سجاده اش را درآورد و زودتر از سایرحضار مشغول نماز شد!

شخصا برای من جالب بود که یک پیرمرد شیک و صورت تراشیده و کراواتی اینطور مقید به نماز اول وقت باشد... 

بعداز اینکه همه نمازشان خواندند ، مرحوم پدرم خطاب به ایشان با صدای بلند(بدلیل سنگینی گوش پیرمرد) گفتند:

آقای مهندس، قضیه نماز اول وقت و مرحوم حاج شیخ و رضاخان را برای مجتبی تعریف کنید ... دوستدارم از زبان خود جنابعالی بشنود...

حس کنجکاوی ام تحریک شده بود که بدانم ماجرا ازچه قرارست که، آقای مهندس لبخندی زدند و اینطور شرح دادند:


مدتی بود که از طرف سردارسپه(از القاب رضاشاه) مسئول اجرای قسمتی از طرح تونل کندوان درجاده چالوس شده بودم..،

ازطرفی فرزند دومم که پسربزرگم باشه، مبتلا به سرطان خون شده بود، دکترها حتی اطباء فرنگ جوابش کرده بودند و خلاصه هرلحظه منتظر مرگ بچه بودیم.

خانمم یکروز گفت که برای شفای بچه بریم مشهد دست بدامن امام رضا ع بشیم... البته آنموقع من اینحرفهارو قبول نداشتم ولی چون مادربچه خیلی مضطرب و دلشکسته بود قبول کردم... مشهد که رسیدیم تقریبا آخرشب بود، فردا صبح بچه را بغل کردم و رفتیم حرم...

وارد صحن که شدیم، خانمم خیلی آه و ناله و گریه میکرد... گفت بریم داخل که من امتناع کردم گفتم همینجا خوبه و... بچه را ازمن گرفت و گریه کنان رفت داخل سمت ضریح و....

یک ملای پیر کوچولو توجه منو بخودش جلب کرد...روی زمین نشسته بود و سفره کوچکی که مقداری انجیر و نبات خرد شده در آن دیده میشد مقابلش پهن بود و مردم صف ایستاده بودند...

هرکس مشکلش را به آن آخوندپیر میگفت و او یا چندعدد انجیر یا مقداری نبات درون دست طرف میگذاشت و بنده خدا خوشحال و خندان تشکرمیکرد و میرفت.

به خودم گفتم عجب مردم احمق و ساده ای داریم ما... پیرمرد چطور همه را دلخوش میکند ، آنهم با انجیر یا تکه هایی از نبات!

حواسم از خانم و پسرم پرت شده بود و تماشاگر این صحنه بودم که شیخ نگاهی بمن انداخت و بعد با دست اشاره کرد یعنی بروم جلو...

رفتم جلو سلام کردم ... بعداز لحظاتی بمن گفت:

حاضری باهم شرطی بگذاریم؟!

گفتم:

چه شرطی؟... برای چی؟!

http://www.ahadith.ir/fa/images/phocagallery/olama/a-hasan-ali-esfehani/thumbs/phoca_thumb_l_1.jpg

شیخ گفت:

قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت، یکسال تمام نمازهای یومیه را سروقت اذان بخوانی!!!

خیلی تعجب کردم... ازکجا میدانست... این چه شرطی بود...  

کمی فکرکردم دیدم اگر راست بگوید ارزشش را دارد که یکسال نماز بخوانم... خلاصه گفتم:

قبوله!

شیخ تکرار کرد:

یکسال نماز اول وقت و سر اذان درمقابل سلامتی اولادت، قبوله؟

بااینکه تا آنزمان نماز نخوانده بودم و اصلا قبول نداشتم، گفتم:

قبوله آقا: هنوز دقایقی از این ماجرا نگذشته بود که دیدم فرزندم و همسرم دوان دوان از سوی صحن به طرف من میایند و فرزند بیمارم کاملا سرحال بود که بعد از مراجعه به پزشک متوجه شدم که هیچ اثاری از بیماری در فرزندم نیست.

به خاطر همان قو بود که همواره نماز اول وقت خود را می خواندم تا اینکه روزی دیدم تعداد زیادی سرباز و تشریفات به طرف محل کارگاه ما در پروژه ی جاده ی کندوان می ایند. فهمیدم رضاشاه برای بازدید آمده است.

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/6/65/Antoin_Sevruguin_48_12_SI.jpgاز طرفی نماز اول وقت هم شده بود. به هرحال تصمیم گرفتم که نمازم را شروع کنم. تا اینکه متوجه شدم سایه ای نزدیک من میاید. از ترس شدید می لرزیدم. می ترسیم به خاطر عدم ادای احترام جان مرا بگیرد. صبر کرد تا نمازم تمام شود. به او ادای احترام کردم و عذرخواهی کردم. نگاهی به من انداخت و به مسئول ارشدی که همراه وی بود گفت: مردک؛ این مرد نمی تواند دزد باشد و دزد تو متیکه هستی.....


خلاصه نماز اول وقت هم جان مرا نجات داد و هم جان فرزندم را و از آن موقع تا کنون به قولی که به حاج شیخ حسن نخودکی دادم وفا می کنم و نمازم را اول وقت می خوانم.

نظرات 32 + ارسال نظر
فامیل دور پنج‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1394 ساعت 09:42 ب.ظ

نویسنده محترم پست بسیار جالبی بود امیدوارم انها که قدرت الهی و مسایل معنوی و دینی را انکار می گنند چنین مطالبی را بخوانند و متنبه شوند

غلام حسین دوشنبه 30 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 10:08 ق.ظ

سلام دوست عزیز.
خیلی دلنشین بود، اما سند هم داره؟
کی به همراه پدر به عیادت رفته بود؟
پیرمرده کی بود؟
لطفا اگه سندی هم درباره این مطلب هست ارائه کنید یا به همین آدرس ایمیل کنید

امیر محمد چهارشنبه 9 دی‌ماه سال 1394 ساعت 01:21 ق.ظ

با همت ایرانیان و وسایل جزیی وپیش پا افتاده تونل تاریخی راساختند مرحبا به غیرتشون

عباسی جمعه 9 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 09:09 ب.ظ http://moqtader.ir

سلام.من این مطلب رو جایی خوندم که از زبان آقای مجتهد تهرانی گفته شده که با پدرشون این آقا رو دیده بودن .

علی شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 12:44 ق.ظ

این یک دروغ محض است

احمد پنج‌شنبه 28 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 01:05 ب.ظ

آقا علی حیف نامی که بر تو گذاشته اند. برو کمی بیشتر مطالعه کن.این واقعیت محض است

کمال یکشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 11:22 ق.ظ

اگه به واقع دروغ هم که باشه ادما رو تشویق به نماز اون هم از نوع اول وقت میکنه پس خوبه

سید محمد پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 04:58 ب.ظ

این خاطره آقای گرایلی از منبرهای خوب مشهد هست که با پدرشون به دیدن اون پیرمرد رفته بودن

میثم تهرانی جمعه 19 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 11:14 ب.ظ

سن اقای مسن باید حداقل در سال 79 با احتساب سال ساخت تونل 89 سال باشه . بنطرتون منطقیه؟

قاعم چهارشنبه 24 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 09:06 ب.ظ

با سلام
جناب غلام حسین.....دنبال سند صحیح میگردی؟ مگه روایت 1400 سال پیشو برات تعریف کردن که دنبال سند صحیح یا حسن میگردی..فکر کنم طلبه ایی هستی که تازه وارد بحث فلسفه شدی..اخه تو فلسفه میگن هیچ چیزیو باور نکن مگر سند صحیح رو ببینی...اگه جناب غلام حسین..این داستان محض واقعیت هست فقط کمی تامل میطلبه..و کمی هم مطالعه در مورد جناب نخودکی....و نتیجه نماز اول وقت هم هست و کرامات بی پایان مرحوم نخودکی...خدایش رحمت کند.ایشون مردی ب شدت بزرگ و عالی مقام بود ک کمالات توحیدی را تا مرز نزدیک به معصومیت رو دارن..اشتباه فکر نشه.ایشون معصوم نیست ولی میشه گفت ب درجاتی رسیده بود که کمتر عالمی داشته و العان هم که از صد هزار عالم هم یکی حتی شببه ک چه عرض کنم با شباهت هم هزاران مایل فاصله دارن..در کل حرفشون مشخصه که درسته..بنده حقیر سراپا تقصیر خیلی در مورد احوالات جناب عارف بزرگ مرحوم نخودکی مطالعه دارم و داشتم و تغریبا کتاب نشان از بی نشانها رو هم تقریبا ورق زدم....
و اما جناب علی اقا...شما ک میگی دروغه.. با این شعر جوابمو بهت میگم..تا مرد سخن نگفته باشد راضو هنرش نهفته باشد...دهانتو ک باز کردی مشخص شد داخل اون مغذ شریفت چ ها میگذرد..در کل بنده ب شدت مشتاق شدم برای رضای خدا و با توفیق خدا و کمک اهل بیت ب نماز اول وقت اهمیت تمام بدهم و از خدا میخاهم که تمام جوانها ک خودم منم شامل میشه رو در مسیر قرب خدا هدایت کنه.....التماس دعا

کماری شنبه 11 دی‌ماه سال 1395 ساعت 12:39 ب.ظ http://hemmat.kumar@gmail.com

مهندس گرایلی-مهندس مجری حفرتونل کندوان درزمان رضا شاه.خداوندرحمت کند اورا وهم شیخ حسنعلی نخودکی راکه مرد خدابود و حلال مشکلات مردم.

شرکت گرایلی شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1395 ساعت 01:55 ب.ظ http://telegram.me/gerayly520

شماره 100193 مورخه 95/12/14 سلام علیکم حقیر از عمق وجود پذیرفتم منجی اقتصاد ایران .بنیانگذار انقلاب اقتصادی .مجری واقعی اقتصاد مقاومتی اقدام وعمل رهبر معظم کارشناس ارشد علوم اقتصاد نظری مدرس دانشگاه های سبزوار اسفراین بحنورد مدیریت اولین اخرین تنهاترین شرکت مختلط ثبت شده در نظام اسلامی www.gerayly.com تلگرام telegram.me/gerayly520 همراه09155711843 سامانه100020232024

فرشید چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1396 ساعت 07:03 ب.ظ

این یک دروغ محض است چون اقای مهندس گرایلی متولد۱۳۲۱ میباشد ورضا خان درسال۱۳۲۰از ایران رفته واصلا با هم همدوره نبودند وضمنا اقای گرایلی سه تا دختر داشتند واصلا پسر نداشتند ،چون در خیلی از منابع گفته شده پسر ایشون از صحن به طرف پدر دویدند
چرا دروغ مینویسید و مردم رو از دین فراری میکنید

علی٤٥ یکشنبه 18 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 02:17 ب.ظ

سلام
بادروغ و خرافه باید بشدت مبارزه کرد

ولی این مطلب نه دروغ است نه خرافه
اینمطلب را اقای گراییلی که الان مسن هستند
نقل میکند که در جوانی همراه پدر بوده که ابن اقای مهندس را دیده اند و ماجرا را تعریف کرده

آرمان جمعه 3 شهریور‌ماه سال 1396 ساعت 03:28 ق.ظ

با درود، درباره‌ی این داستان جای یه پرسش هست؛ از اینکه بیمار شفا یافته یه بچه بوده و ظاهرن اون اندازه کوچیک بوده که بغلش کرده بودن بگذریم، آیا کسی که سرطان خون داره اگه شفا پیدا کنه همون زمان درجا خودش متوجه میشه و مادرش و همینجور کسان دیگه که اونجا تو صحن حرم بودن هم متوجه میشن و از خوشحالی دنبالش میدون بیرون؟
شاید بهتر بود بجای سرطان خون یه مشکل جسمی ملموس‌تر مثلن معلولیت گفته میشد که با عقل و منطق بیشتر جور در‌بیاد، چون وقتی درباره‌ی معجزه‌ای در شکل مذهب مطلبی گفته میشه حتا برای کسانی که به اون مذهب علاقه و اعتقاد دارن، اونم گفتنی که کوچکترین تردیدی گوینده به خودش راه نمیده و تاریخ و مکان و از شخص نامی نام برده میشه، به این شکل نخست با شعور شنونده بازی میکنه دوم خودش و اون دین و ایمانش به اون رو داره زیر سوال میبره.
تازه یه سری هم اومدن به کسی که حالا نظرش رو گفته و اعتراض کرده به راست بودنش، بهش پریدن و کوبیدن.
تعصب بعضی وقتها خوبه ولی نه کورکورانه.
دعوت به یه کار که اونم از دید ما درسته هم باز جای ایرادی نیست ولی نه به هر قیمتی.

faramarz جمعه 7 مهر‌ماه سال 1396 ساعت 06:49 ب.ظ

مهندس فریدون گرایلی فرزند مهندس علی‌ اصغر گرایلی هستند که به یه قسمتی‌ از پروژهٔ ساخت تونل کندوان نظارت داشتند..درست میفرمایید فریدون گرایلی ۳ تا دختر داشتند به نام‌های گیتا گیتی‌ گیسو...اما این مطلب برای پدر ایشان هست

من سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1396 ساعت 09:30 ق.ظ

ببینم این ورژن جدید کدوم داستانه .آقا نمیشه بگین به این داستان پردازاتون یکمی خلاقانه تر عمل کنن راست میگه آرمان بهتر نبود یه معلولیتی به جای سرطان خون در این داستان استفاده میشد واقعی تر به نظر میومدا . یا یه یکم نوآوری داشته باشن یه معجزه جدید یه داستان متفاوت . به خدا خسته شدیم از این سریال های تخیلی و ماورایی تکراری . خداییش خودتون خسته نشدین . میدونم الان همه علما هی میخواین بد و بیراه بگین . البته خیلی هم بیشتر از این ازتون توقع نمیره . راحت باشین

میلاد ماهیار چهارشنبه 3 آبان‌ماه سال 1396 ساعت 11:24 ب.ظ http://www.miladmahyar.mihanblog.com

البته مزایای نماز اول وقت بر کسی پوشیده نیست...اما این داستان دروغه چون پسر مهندس علی اصغر گرایلی به نام فریدون گرایلی در سال 1321 یک سال بعد از اینکه رضا شاه در سال 1320 بعد از اشغال متفقین ایران رو ترک کرده به دنیا اومده . همچنین فریدون گرایلی که خودش شاعر، نویسنده و پژوهشگر بوده در سال 1379 در نیشابور از دنیا رفتن و در قطعه هنرمندان اونجا دفن شدن و سه دختر داشتن. پدر ایشون هم سالها قبل فوت شده بودن.

مهدی دوشنبه 15 آبان‌ماه سال 1396 ساعت 08:52 ق.ظ

سلام راستش به عقل ناقص من این داستان یک تناقض اشکار دارد وان این است که برادران عزیز انقلابی همیشه به ما گفته اند رضا شاه به شدت با مذهب مخالف بوده(نمونه اش کشف حجاب) حال این که در این داستان مذهب را تایید کرده است.پس یا انچه در مورد رضا شاه به ما گفته اند دروغ است یا این داستان... سپاس

نرگس دوشنبه 15 آبان‌ماه سال 1396 ساعت 11:54 ب.ظ

آقا فرامز این مطلبی که شما گفتین در مورد مهندس گرایلی نیست..درواقع شما درباره ی فریدون گرایلی شاعر صحبت کردین ک متولد نیشابور هستن...

سید مهدی نجف آبادی سه‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1396 ساعت 03:54 ق.ظ

همانطور که دیگران ذکر کردن این داستان نمیتواند واقعیت داشته باشد. ابتدا قبول دارم که نماز سر وقت بسیار خوب است. لیکن برای اینکه افراد کم ایمان و غیر مذهبی محض این داستانرا باور کنند اینطور نمینوشتند. کسی که مبتلا به سرطان خون است حتی با گرفتن شفا نمیتواند بدود و فریاد زند خوب شدم. دوما تاریخ ها با هم نمیخواند. سوما این بنده خدا اصلا پسر نداشته. این معجزه ها در تاریخ اسلام هر گز اتفاق نیفتاده.

امید چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1396 ساعت 05:02 ب.ظ

سلام
متاسفم براتون..شما دنبال چی هستین؟؟؟؟تا حالا کدومتون همه نمازتونو سر وقت خوندین که بفهمین معجزه هم اتفاق میوفته؟؟؟؟بر فرض ک اصلا دروغ باشه این مهمه که داره یه چیزیو یاد میده نه اینکه حق الناسیو داغون کنه...ما مثلا مسلمونیم ....ای ایرانیا بیایین خودمونو اصلاح کنیم...بیایین ادم بشیم

هیراد یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1396 ساعت 02:26 ب.ظ

مااز زمان زرتشت خدا پرست بودیم وهستیم --هر به خدا نزدیکتر باشد راحتتر میتواند از خدا طلب چیزی را بکند

Ali سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1396 ساعت 11:26 ق.ظ

فقط یه سوال . مردم تو حرم امام رضا از کجا فهمیدن پسره شفا گرفته؟ بیماریش سرطان خون بوده. مگه اصلا از ظاهرش میشه فهمید که شفا گرفته. بعضی چیز ها رو دوست داریم باور کنیم ولی دلیل نمیشه هر حرفی رو قبول کنیم.

علیرضا دوشنبه 16 مهر‌ماه سال 1397 ساعت 12:52 ق.ظ

باسلام
دوستان گرامی بنده دراین موضوع تحقیقی نداشتم فقط از روی صحبتای دوستان میخام بگم که منم نظرم منفیه
چنانچه فرض بر واقعی بودنش هم بزاریم گفتنش صحیح نیس چراکه هرواقعیتی رو نمیشه عنوان کرد چونکه درک کردن بعضی چیزا برای همه راحت نیس
والسلام

حسن پنج‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1397 ساعت 09:17 ب.ظ

سلام
نظرات اکثر دوستان را خوندم
شخصیت بزرگوار جناب شیخ نخودکی که اظهر من الشمس هست
اهمیت نماز اول وقت هم که روایت و سفارشات زیادی داره ؛ نماز ظهر عاشورای امام حسین علیه السلام و یاران باوفای آن حضرت گویای امر هست
ولی در باره ی جناب مهندس گرایلی و نقل کننده حکایت نتونستم سندی پیدا کنم

اما در مورد شفا گرفتن بیماران به واسطه توسل به معصومین علیهم السلام خلاصه عرض میکنم که خواهر کوچکتر از خودم قبل از انقلاب بیمار شدند و پس از چندین روز و آزمایشات و معاینات زیادی قرار شد بعد عاشورای سال 1355 در بیمارستان ارتش تهران بستری و مورد عمل جراحی قرار بگیره که بنا به نظر پزشکان احتمال بهبودی کم و جراحی خطرناک بوده است.
شب عاشورا مرحوم شیخ احمد کافی در مجلس روضه ی امام حسین علیه السلام که پدر ، مادر ، خواهر و یکی از بستگان که ایشان هم فرد بسیار مومنی بودند و الان در کنار فرزند شهیدش آرمیده اند ، حضور داشتند که بنا به درخواست ایشان حاج آقا کافی برای شفای خواهرم دعا میکنند و الحمد لله همان شب مشکل کاملا رفع و سلامتی حاصل میشود.

نجمه شنبه 12 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 02:33 ب.ظ

سلام من این روایت رو شنیدم و فکر کنم زمان پهلوی بوده نه رضا شاه واون بچه هم سرطان خون داشته و موقع شفا گرفته مادرش می‌فهمه سر حال شده چرا اینقدر مردم ما شکاک شدن نمی‌دونم خدا عاقبت هممونو به خیر کنه آن شاالله

خدا پنج‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 07:34 ق.ظ

این قطعا یک دروغ محضه مگه توی حرم آزمایشگاه داشتن که اونم به سرعت جواب آزمایش رو دادن که پسرش خوب شده. برای تاکید بر حقانیت اعتقاداتتون دورغ پراکنی نکنید. اینکار سودی که براتون نداره هیچ نتیجه عکس میده.

مهدی جمشیدی چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1398 ساعت 02:43 ب.ظ

این که جناب شیخ حسنعلی نخودکی والا مقام بودند شکی در آن نیست بنده چون اصفهانی هستم بیشتر از همه به ایشان ارادت دارم
به فرض اینکه درست باشد از مقام این عالم بیشتر از اینها بر می آید این فضل حداقل فضایل ایشان هست ولی بایستی سند آن بیان شود احادیث تشیع سند دارند بعضی ها سند قطی دارد که مو لای درز آن نمی رود وبعضی ها سندش ضعیف هست که این ها در کتب شیعه دسته بندی شده هست ولی به هر جهت سند دارد ولی در کل یک داستان مفید هست برای ترویج نماز اول وقت به شرط اینکه کوچکترین تایید برای ظالم مثل رضا شاه نباشد یکی از فروع دین برائت هست و واجب دینی وعقلیست که از رضا شاه خائن برائت بجوییم حتی اطاعت از شیطان در جهت بندگی خدا گناه هست چون اطاعت از ماهیت خطاست این مسئله با یادگیری کارهای خوب کفار فرق دارد خلاصه به شرط اینکه این داستان درست باشد باید مفهوم درستش را یاد بگیریم و در نظر داشته باشیم رضا شاه نتنها به دین بلکه به انسانیت خیانت کرد اینکه رضا شاه بداند نماز خوان خیانت نمی کند هنر نیست کسانی که ائمه معصومین را به قتل رساندند به حقانیت ایشان علم داشتند

ح ح سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1398 ساعت 04:03 ب.ظ http://MEHR@YAHOO.COM

جناب اقای مهدی جمشیدی
چقدر تاریخ خوانده ای که می فرمایید رضا شاه هم به دین و هم به انسانیت خیانت کرد ؟چقدر شما بی انصافید معلوم میشود نه دین را فهمیده اید و نه تاریخ را درست خوانده اید .تحلیل مسایل دین و تحلیل تاریخ سواد می خواهد.انچه را دیگران درباره رضا شاه میگویند بشنوید ولی در صورتی قبول کنید که با تحقیق کامل و بدون سانسور و بدون غرض باشد.اگر رضا شاه ،پادشاه نشده بود شاید شما و پدر شما و پدر بزرگ شما هرگز بدنیا نمی امدند.

بنده خدا پنج‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 12:37 ب.ظ

ماشاءالله هم صاحب نظر هستید وبا علم به حقیقت سخن می گوید .ولی نماز اول وقت بخوانید تا از برکات دنیای واخروی بهرمند شوید آنموقع به هیچ چیز این عالم شک نمی کنید حتی به معجزات کوچکی از این قبیل فقط یادتان نرود معجزه ها هر لحظه در کنار ما به حقیقت می پیوندند ولی تا چشم بصیرت نداشته باشد نمی بینید.

سیدمحمدرضاموسوی شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1399 ساعت 05:20 ب.ظ

باسلام
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد