سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

با این روال آقای روحانی حرفی برای گفتن نخواهند داشت؟!

در ابتدای این مقاله لازم می دانم که تاکید کنم به اعتقاد بنده هرنفسی که ناکارآمدی دولت و دولت مردان این مرز و بوم را به دلایل سیاسی و کینه ورزی بخواهد به نظرم خائن به کشور و ملت است با این دیدگاه میخواهم به برخی از مسائل مهمی که به اعتقاد بنده هنوز دولت از رصد آنها غافل مانده است اشاره کنم

چهار دلیلی که می گویم‌ آقای روحانی با این روال در پیش گرفته در آستانه انتخابات آینده ریاست جمهوری حرفی برای گفتن نخواهند داشت:


 ۱_ دولت جناب آقای دکتر روحانی دولتی است که به اعتقاد بنده، مشکلات را فهمیده است اما در فهم دلایل و ارائه راهکار به شدت دچار اشتباهات فاحش شده است و در راهی بسیار اشتباه حرکت می کند. وضعیت دولت را می توان جماعت کارگرانی  دانست که یکی چاله می کند و یکی گل در چاله قرار می داد و دیگری خاک را پر می کرد و در نتیچه چون آنکس که باید گل میاورد کوتاهی کرده بود  و گل را نرسانده بود، نتبجه این شد که یکی چاله کند و دیگری هم خاک ریخت و چاله را پر کرد. این دولت و جماعت همراه با وی را سواران بر یک کرجی می بینم که مسرور از حرکت و شتاب یک رودی هستند که در گذشته راکد بوده است اما اکنون یک گرداب بزرگ را  تجربه می کنند، متاسفانه به جای درک این گرداب از شتاب و سرعتی که ایجاد شده مسرور است و معتقد هستند که آب راکد را به حرکت در آورده اند!!  

 

 ایرادی که در این قسمت بر دولت وارد است اینست که افراد سیاسی دسته دوم آن بر افراد اجرایی غالب هستند درحالیکه در دولت آقای خاتمی مدیران اجرایی قوی تر و با دانش تر بودند اگرچه سیاسیون شناخته تری در بدنه دولت بودند، اما در حوزه اقتصاد افرادی نظیر مرحوم نوربخش، استاد فرهیخته ای چون نیلی و  و یا انسان فرهیخته و با شرافتی و دست پاکی چون ستاری فر حضور داشتند و حال شما مقایسه کنید آن دولت را با دولت آقای روحانی که رئیس سازمان برنامه و بودجه آن با اختلاف پنجاه درصدی از پیش بینی قیمت نفت تا واقعیت رخ داده بودجه را محاسبه می کند؟!!! آنهم در دو سال متوالی؟؟؟ و متاسفانه چنان با اعتماد به نفس بالا سخن می گویند که آدمی گمان می کند نعوذبالله آنکه در صفحه تلویزیون سخن می گوید علم مطلق است و این فرد همان نوبختی نیست که تفکرات وی و همقطارانش در هواداری از سیاستهای تعدیلی پوست از تن خانواد های بی بضاعت کند و در نهایت ارابه نا بسامان اقتصادی که از تورم و بیکاری و بی ثباتی نرخ ارز رنج می برد را تحویل دولت اصلاحات دادند که باید گفت به حق که در موضوع اقتصاد زحمات فراوان دوست اندرکاران دولت اصلاحات کشیدند و کشور را به ثبات و ارامش و رشد سالانه ی بالای پنج درصد رساندند.


۲_ سیاست زدگی در مواجهه با فساد اقتصادی


 دولت دکتر روحانی و حتی تیم رسانه ای اصلاح طلبان در مواجهه با فساد اقتصادی سیاست زده برخورد کردند، و به نظر من اگرچه دولت ایشان با منش آقای هاشمی رفسنجانی سعی نمودند که از همه نیروها استفاده کنند اما ظاهرا یادشان رفته که شرایط اجتماعی و باورهای سیاسی و مطالبات اجتماعی مردم نسبت به دهه هفتاد تغییر اساسی نموده و دولت روحانی میراث دار دولت خامنه ای نیست بلکه میراث دار دولت احمدی نژاد است که جان مردم را با اخبار اختلاس ها و افت ارزش پول ملی و تورم و .... به لب رسانده است. و اینجا دیگروقت تعامل نبود بلکه باید فاکتورهایی چون پاک دستی  اولویت اول انتخاب وزرا می بوده است چون این امر مطالبه جدی مردم از دولت دکتر روحانی بوده و هست که به بنظرم نه تنها محقق نشده است بلکه شاید با روالی که در پیش است در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آینده ایشان نتوانند هیچ‌حرفی برای موکلان خودشان داشته باشند؟ به خصوص اینکه اگر خدای ناکرده در میان مدیران منتخب دولت فعلی فساد رخ دهد؟؟ شاید به نفع آقای روحانی باشد که صدای آن مرد مشهور سابق و معلق فعلی را که گفته بود چرا مرا محاکمه می کنید در حالیکه مدارک و اسنادی دارم که نشان می دهد در به همان پاشنه می چرخد را چندین و چندین بار به دقت گوش می دادند، قبل از اینکه روزگار بخواهد ایشان را وفادار به شنیدن کند. در آن صورت رو‌زهای سختی که از درون دولت بر دولت تحمیل خواهد شد به مراتب از فشار مخالفین بیشتر خواهد بود! اینجا همان نقطه ای خواهد بود که این دولت دیگر نمی تواند فریاد مبارزه با فساد را بلند کند؟


3- تصمیمات خلق الساعه


اما دلیل سوم این است که دولت روحانی فاقد تمرکز کافی بر روی همه مسائل هست و تصمیمات آن گاها به شدت خلق الساعه می باشد بطور مثال در کنار ارائه بودجه با نفت هفتاد و‌ دو دلار چند روز قبل وزیر اقتصاد از نفت چهل دلاری در بودجه نود و‌چهار و تعدیل و‌توقف برخی از طرحها سخن‌گفته است اما ظاهرا دولت باید به این فکر کند که برای احتمالاتی چون کاهش هرچه بیشتر درآمدهای ارزی و تداوم سطح تحریمها در سطح تقریبا مشابه وضعیت فعلی و نیز گسترش خشکسالی در کشور و‌ کاهش احتمالی محصولات کشاورزی و از سوی دیگر افزایش قیمت محصلات کشاورزی در خارج از مرزها و نیاز کشور به واردات که آن را روی دیگر تحریم و‌کاهش سیاسی قیمت نفت و‌مکمل آنها در سال نود و‌چهار می دانم چه برنامه ای خواهد داشت؟ باید دید که آیا دولت آقای روحانی خود را در سال نود و‌چهار برای مقابله با تابستانی گرم‌ و ‌خشک‌ و‌ هجوم ریزگردها و آلآیندگی فزاینده محیط زیست و‌ خدای ناکرده بلاهای طبیعی که سالها به انتظارش نشسته ایم و کاهش منابع ارزی و فشار ‌نمایندگان مجلس برای اتمام طرحهای منطقه ای (با توجه به در پیش بودن انتخابات مجلس) و از سویی‌ تحمل هزینه های طرح تحول سلامت و ‌یا تن دادن به عقب نشینی از این طرح چگونه‌ آماده خواهد کرد که البته باید به این مشکلات افزایش احتمالی نرخ ‌تورم‌ را اضافه کرد  که آن را خط بطلانی بر تصورات دولت‌ می دانم زیرا تمامی نشانه ها حکایت از احتمال تن دادن دولت به یکی‌ از گزینه های افزایش قیمت سوخت و‌ آب و‌برق و‌...... خواهد بود که طناب رشته های دولت را از هم باز خواهد کرد. تصور کنید‌ رکودی که ‌اکنون ‌حاکم است همچنان تداوم یابد که باید فشار به صندوق های بیمه ای را نیز به این مشکلات اضافه کنید. (اگرچه‌ آنچه گفته شد روی تاریک و ‌نیمه خالی لیوان است اما بسیار هم محتمل می باشد)

 شاید وقت آن‌رسیده باشد که ‌آقای روحانی‌ در‌ برخی از قسمتهای مهم دولت افرادی به مراتب قوی تر‌ و‌ با افقی بالاتر از منیت و‌ صنفی نگری و ‌بخشی‌نگری را بگمارد. بنده به آقای روحانی اشاره می کنم‌ و‌ به ایشان عرض می کنم که اگرچه تبدیل درآمدهای پنجاه میلیونی به پانصد میلیونی شاید امری میمون برای عده ای اندک از ‌جماعت باشد، اما آیا شما می توانید در نزدیک انتخابات پاسخی به مردمی که از یارانه  انصراف داده اند و‌ جوانانی که هنوز بیکار مانده اند و‌ نیز به فرهنگیان و‌ سایر کارکنان دولت بدهید؟؟ آیا می توانید خود را برای مقابله با روزهای سخت تری در منطقه خاورمیانه مهیا کنید؟ روزهایی که طبق قوی ترین احتمالات مساوی خواهد بود با تعیین تکلیف نهایی در سوریه و عراق و حتی افغانستان که هزینه های کشور را بسیار بالا خواهد برد. در این میان با طرحهای رفاه اجتماعی می توانید به سراغ اشتغال بروید و بزرگترین مطالبه مردم را یعنی اشتغال جوانان به سرانجام برسانید؟


4- سخنان عوام پسندانه

برخی از رفتارهای دولتمردان اقای روحانی بی شباهت با دولت قبلی نیست، مثل حضور رئیس سازمان برنامه و بودجه در پشت تریبون و اعلام افزایش صد در صدی حق مسکن کارگران در سال نود و سه و افزایش آن از صد هزار ریال به دویست هزار ریال؟؟؟؟؟؟ یا همین چند رورز پیش که اقای قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت به عنوان نماینده ارشد دولت در امور ریزگردها ؟؟؟ تشریف بردند به اهواز، اهم اقدامات عبارت بودند از :

- عیادت از بیماران؟؟؟؟

- رایگان شدن درمان بیماران بیمار شده از هجوم ریزگردها

- بازدید از منطقه صفر مرزی برای دیدن هجوم ریزگردها؟؟؟؟؟؟؟؟ به داخل کشور

- تصمیم به مذاکره با کشورهای همسایه

 اگرچه این رفتارها ممکن است در میان کش و قوس های داخلی بعد از مدتی فراموش شود، اما سوالی دارم که دوست دارم آقای روحانی به آن جواب دهند:

هشت سال غربیها نفت بالای صد دلار را در اوج بحران و رکود تحمل کردند! آیا یکبار از دهان مسئولین و روسای غربی شنیده اید که بگویند توطئه شده است؟ پس چرا شما با چنین عتاب و خطابی به همسایگان عرب ما تاختید؟ اینکار شاید برای یک فرد منبری که درگیر ضوابط دیپلماسی نیست و قصدش تنویر افکار عمومی می باشد؛ کار درستی باشد اما گمان نمی کنم برای رئیس جمهور کشور اقدامی ارزنده باشد، بلکه باید رفتار سیاسی را با اعمال سیاست پاسخ داد.







نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد