سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

آقای روحانی : مردانی که تاریخ را ساخته اند به نانی قناعت کرده اند.

سالهاست که کارمان شده است تحلیل و حرف زدن از بزرگان، سخن گفتن و حکاىت و روایت گفتن از دین و از تاریخ درس دادن و درس شنیدن, اما کجاست آن دل عبرت بین و آن چشم بینا و گوش شنوا و مغز تحلیلگر؟  کشور ما در سیری قرار گرفته است که متاسفانه برخی از ارزشهای والای انسانی در حال رنگ باختن است و جامعه روشنفکری ایران و جامعه مدهبی آنچنان که باید و شاید در برابر این حوادث که همچون یک بیماری مزمن در حال پیشروی است هیچ واکنشی نشان نمی دهد و یا اینکه بسیار دیر هنگام   و غیرموثر واکنش نشان می دهد. نگاهی به تاریخ ایران و اسلام و همینطور نگاهی به آنچه در دنیا می گذرد و گذشته است به خوبی نشان می دهد که وجه مشترک تمامی آنان که قصد تحول و دگرگونی در جامعه خود را داشته اند این بوده است که ابتدا به نانی قناعت کرده اند. از صدر اسلام که حضرت رسول اکرم (ص) در شعب ابی طالب قناعت و سازندگی را در بدترین و غیرقابل تصورترین سختی ها تحمل کردند تا ولایت علی بن ابیطالب (ع) که خلیفه مسلمین به لباسی مندرس قانع بود در یک نگاه کلی این پیام را دارد که اگر رسول خدا (ص) به بیش از قرصی نان چشم می داشت دنیا وی را به مسیر نبوت و هدایت انسانها رهنمون نمی کرد و ایینش اسمانی نبود. و آنچه حضرت رسول در خویش داشت چه خوب مولایمان علی (ع) تحریر در عمل کردند. مردیکه فاصله اش با مردم کمتر از عرض یک شمشیر بود. ایا علی از تهدیدها بی خبر بود آیا علی از شهادتش بی خبر بود آنهم علی بن ابیطالب که خبر شهادتش را از زبان مولای و مقتدایش محمد (ص) شنیده بود که ای علی روزی محاسنت با خون سرت خضاب خواهد شد؟ ولی علی (ع) همان علی ماند و تاریخ ساز شد و محمد (ص) همان محمد(ص)  ماند و تاریخ ساز شد. در دنیای معاصرمان هم کم نیستند کسانیکه اگرچه مسلمان نبودند و اگرچه ایمانی به راه محمد (ص) نداشتند اما برای اینکه تاریخ را بسازند شیوه آنها را در دنیا داری برگذیدند, بیایید به گاندی نگاه کنیم و بیایید به نلسون ماندلا بیاندیشیم. و چرا اینقدر سر در سرزمین اجنبی فرو بریم مگر امام عزیزمان را هزار بار به چشم ندیده ایم امامی که تاریخ ساز شد و از آن مهمتر حتی باید بگوییم که احیاء کننده مکتبی بود که هست و خواهد بود.

متاسفانه امروز در کشور ما روشنفکری گره خورده است به سرمایه داری و دست کم اینکه شاهدهستیم آنان که درد مردم دارند خیلی در دنیا غرق هستند.

کشور ما در گلوگاهی قرار دارد که آن را پیچ تاریخی نامیده ایم ایا می توانیم تاریخ ساز شویم؟ چگونه؟ وقتی زرق دنیا بیش از حد تصور جامعه ما و آنانکه  در برابر تاریخ مسئولیت داند را در برگرفته است؟ وقتی که سخن از عدالت راندن را برخیها تفکرات سوسیالیستی می دانند؟ وقتی در چرخه معیوب عطش دست یابی به تکنولوژیها نوین و غیرضروری انقدر غرق شده ایم که  این عطش؛ حتی موجب خنده و مضحکه فروشندگان کالا شده است؟ چگونه می توانیم تاریخ ساز شویم؟

امروزه متاسفانه مردانی که بخواهند تاریخ را بسازند زیاد نیستند, این روزها پیام هایی به گوش مردم می رسد که بسیار دردناک هستند، از استیضاح فرجی دانا که نمایندگان ملت بحث فساد عظیم بورسیه ها را به دقت بررسی نکردند و این مطلب بغض فرو خورده ای شده است که برای همیشه در اذهان این جامعه باقی خواهد ماند از فساد دستگاههای دولتی که نقل محافل اتوبوسها و مینی بوسها و تاکسی ها و متروهاست, در این شرایط ما می خواهیم چه کنیم؟ ما می خواهیم از مردمی که رانت ها را به چشم می بینند و بی عدالتی ها را لمس می کنند؛ انقلابی بمانند؟ من زیاد خوش بین نیستم؟ جامعه ایرانی دفاع از اب و خاک و ناموش و شرف و دینش را در هر زمانی بر خود وظیفه بداند اما  ایا از کنار اینهمه مشکلات به اسانی می گذرد؟

بالاخره چرا و چه دردی گریبانگیر مسئولین ما شده است که کارشان در برخورد با فساد به هیچ عنوان جامعه را قانع نمی کند؟ به یکی می گویند که در برابر درآمد چند ده میلیونی فلان قشر دو سه میلیونی هم به ما بدهید , می گوید پول نداریم؟ به یکی می گویند جلوی فساد را بگیرید می گوید: قطار در حال حرکت را نمی شود متوقف کرد.  به یکی می گویند در برابر هزاران میلیارد وامی که به افراد ناشناس بدون ضمانت می دهید مقداری وام به فرزندان ما برای ازدواج بدهید می گویند بودجه نداریم؟ عجب، عجب و عجب؟

همه اینها مصیبت است اما مصیبت بالاتر از این است که قرار است آنانکه با رانت تحصیل کرده اند؛ متولی فرهنگ و تاریخ این کشور شوند و انانکه با رانت استخدام می کنند و عدالت را زیرپا می گذراند از عدالت دفاع کنند و آنانکه با رانت ثروتمند شده اند متولی باشگاههای فرهنگی و ورزشی کشور شوند و ..... من نمی دانم که ایا می شود اینگونه تاریخ رابا عزت و ابرو ساخت؟ تجربه تاریخی می گوید نه؟! تاریخ سازان همواره به نانی قناعت کرده اند.

شاید پیام این مطلب بیش از همه برای دولت ما مفید باشد که بداند با مدیران فاسد هیچ تحولی چشمگیر و تاریخی برای کشور رقم نخواهد خورد؛ اعتدال هرچه باشد نمی تواند از مسیر تحمل فساد بگذرد و اعتدال هرچه تعریف بشود نمی تاند حتی یک روز مفسدین ا تحمل کند. برادرم اقای روحانی؛ تاریخ سازان به نانی قناعت کرده اند از میان افراد قانع مدیر برگزینید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد