سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

تاریخ به انتظار قضاوت

شاید درست در چنین روزهایی بود که با انتخاب حسن روحانی همه نگاهها به سمت تامین اجتماعی رفت, جایی که از درون و بیرون انتظارها برای برکناری مدیرعامل آن به اوج رسیده بود, همه خسته از دعواهای سیاسی که جان مردم را به لب آورده بود و همه منتظر بودند تا مدیریت تخصص و تجربه و تعهد و کارامدی به سازمان تامین اجتماعی برگردد. در درون سازمان همه خسته از همشهری سالاری و جریاناتی که نه تنها تا حد یک استان کوچک نشد, بلکه همه بر سر زبانها شهری به نام تفت را تکرار می کردند, استخدامهایی که گفته می شد نه بر اساس انصاف مدیرعامل بلکه بر اساس اختیار مدیرعامل در اختیار این شهر از استان یزد قرار گرفت و ...... 


 داستان بابک زنجانی و آن فیلمبرداری و حاشیه هایی که در یکشنبه سیاه مجلس به قول رئیس مجلس از حداقل نظامات اخلاقی جمهوری اسلامی خارج بود.  حالا تامین اجتماعی که همواره به عنوان سازمان ارامبخش نظام و کشور در طول تاریخ حیات خود نقش آفرینی نموده بود خود تبدیل به یک دغدغه برای همه دلسوزانی  شد که متعلق به همه جریانهای سیاسی و اجتماعی کشور بودند و تنها وجه مشترک انها پاکدستی بود. .... 

 بالاخره , وزیر تعاون و کار و رفاه اجتماعی نیز برگزیده شد و او کسی نبود جزء علی ربیعی که حالا سنی و سالی از او گذشته بود و تمام انرژی خود را در روز رای اعتماد به دفاع از پیشنیه خود در مبارزه با فساد اقتصادی پرداخت, حالا بغضهای در گلو خشکیده کارکنان و بیمه شدگان منتظر ترکیدن بود تا مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی انتخاب شود, نوربخش , گزینه علی ربیعی برای نشستن بر تارک سازمانی بود که جایگاهش در مبادلات اقتصادی کشور بدون شک  کمتر از چندتا وزارتخانه نبود. دکتر سید تقی نوربخش, پزشک متخصص ارتوپد, از چپ و راست منتقدان کمی ندارد, از روز اول نوبت افشین اورکی بود که توپخانه آتش خود را بر روی نوربخش متمرکز کند, از اینکه مشهدی است و مشهدی ها را جایگزین یزدیهای طرفدار مرتضوی کرد؛ از اینکه چرا جای اکبر میثاقیان و خداد عزیزی خالی است, همه منتظر بودند تا چماق تغییرات را به جای هویج ببینند, و ..... اما داستان جور دیگری پیش می رفت جوری که برای هیچکس قابل درک نبود که چرا؟ عده زیادی ماندند و چرا عده ای که نامشان در گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی یاد شده است اگرچه عزل می شوند اما در رده های پایین تر دوباره پست می گیرند و .... اما حکایت هرچه بود,  نتیجه این بود که ثبات این کشتی طوفان زده حفظ شد و تنها کمتر از هشت ماه کافی بود که  5 هزار میلیارد تومان از ذخایر سازمان با وجود داشتن مجوز قانونی برای فروش دارایی ها از بین نرود و همین هشت ماه کافی بود که نام تامین اجتماعی از یک بدهکار فراری از دست مطبوعات به یک مشتری خوش حساب تغییر کند, و سازمان تامین اجتماعی محلی برای کارهایی به مراتب مهمتر از فیلمبرداری و سندسازی و مچ گیری گردد. با این حال هنوز و هنوز مردم از اینکه چرا عاملان روزهای بد سازمان مشخص نشده اند عصبی هستند و شاید گفت این انتظار از نوربخش هنوزز پابرجاست و منتظرند تا ببینند عاقبت کار آنهایی که در گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی نامشان امده است به کجا رسیده است, امیدوارم که این انتظار چندان طولانی نشود، البته زمزمه هایی کم رمق شنیده می شود که شاید خبرهایی در راه باشد و گامهایی که پا در ساماندهی اقتصادی این سازمان نهاده شده است به ایستگاه برخورد با فساد اقتصادی نیز پا بگذارد. جایی که پیش بینی می شود بتواند مزیت سیاسی بزرگی برای حسن روحانی رئیس جمهور ایران در عملیاتی نمودن شعارهای ارائه شده باشد, و این گامها در تاریخ ایران ثبت خواهند شد, چه برسند به سرزمین مبارزه با فساد و چه نرسند، تاریخ در این مورد به انتظار نشسته است تا نوربخش را قضاوت کند. تاریخی که نوع رقم خوردن ان با تبعاتی همراه خواهد بود که اثار کوتاه مدت آن در انتخابات اتی ریاست جمهوری مشخص خواهد شد و تبعات بلند مدت آن در تاریخ این سازمان و  این کشور ماندگار خواهند بود. شاید برای علی ربیعی این فرصتی خواهد بود برای نمایش روی دیگری از علی ربیعی رویی که همیشه پنهان بود و رویی که حال اشکار شده است, باید به انتظار نشست و منتظر بود تا فیلمهای رنگی این روزها بدون روتوش حتی با سیاه و سفید, یک نوستالژی تاریخی را برای ایرانیان رقم بزند تا مردم ببینند لباس امیران کبیر برازنده چه کسانی هست و لباس میرزآقاخان برازنده چه کسی؟ مردمی که در این سالها عادت برخورد با فساد یادشان رفته بود و کم کم داشت باور امثال من می شد که دزدان ادمهایی قابل ترحم و گذشت هستند و دزدی کاری نه چندان غیرقابل بخشیدن؟ باید به انتظار نشست و ژست نوربخش و ربیعی را در تاریخ این سرزمین مشاهده کرد. باید منتظر ماند و دید که پسرک بازیگوش این سرزمین وقتی در پنجاه سال دیگر از کنار سازمان تامین اجتماعی لی لی کنان می گذرد و وقتی چشمش به تصویر روز بزرگداشت تاسیس تامین اجتماعی می افتد؛ چهره کدام مدیر در قلب تصاویر به نمایش در میاید و کدام ساختمان باشکوه به نام کدام مدیر توانمند برای همیشه عمر سازمان تامین اجتماعی ثبت خواهد شد؟ تاریخ منتظر خواهد ماند و همانطور که برای معیری ها, کرباسیان ها, غرضی ها, ضیایی ها و مرتضوی ها و .... منتظر ماند،  چرا که منتظر نماند؟! تاریخی که تصویر تغییرات چراغ علاء الدین را با حوصله به تصویر کشید؛ تاریخی که تصویر شوفرها و خلبانهای دیروز تا امروز را با حوصله تمام ضبط و ثبت کرد، ایا از نقش حساس وزیر و مدیرعاملی که بر سرنوشت 38 ایرانی تاثیر مستقیم دارند؛ بی تفاوت خواهد ماند؟ قطعا هرگز. امیدوارم تاریخ برگ سبزی از عملکرد همه ایرانیان در برابر دیدگان نسل اینده به نمایش بگذارد.

            مهدی اسفندیار

نماینده کارگروه هیئت تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی

         از بخش درمان سازمان تامین اجتماعی

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد