سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

آقای دکتر نوربخش, وقت آن فرا رسیده که طرحی نو دراندازید.

سازمان تامین اجتماعی پس از سالها التهاب و کشمکش و حاشیه که بر متن ان غلبه نموده بود ؛ بالاخره به دولت یازدهم رسید و در راس ان مدیری قرار گرفت که ...... 

هنوز نیامده دنیایی از حاشیه ها در این سازمان می دید, حاشیه هایی که ساده انگارانه است که نامش را حاشیه بنامیم بلکه سوء مدیریتها و  سوء استفاده هایی که فراوان بودند و متاسفانه باید گفت بیشتر انها به نام اخرین مدیر عامل در افکار عمومی درج شد درحالیکه موثق و مطمئن می دانیم و یا اینکه دست کم می دانیم بسیاری از مسائل مربوط به مدیران عامل سابق بوده که شیوه انها در دوره مدیریت مرتضوی ادامه یافت, مثل اختیار استخدامی هایی که به دست مدیرعامل سپرده شد, تماما در دوره حافظی باب شد و هنوز دستخط های حافظی در پاراف نامه نمایندگان, انهم در نزدیکی ایام انتخابات وجود دارد که نوعی شارژ به نمایندگانی خاص برای حضور در انتخابات بوده است اما از انجا که حضور مرتضوی در این دوره سیاسی بوده است به طبع بیشترین انگیزه سیاسی نیز برای زیر سوال بردن وی وجود داشته است, اگرچه باید گفت در دوره حافظی و قبل تر از ان اینهمه تخلف اشکار وجود نداشت اما تا جایی که ما می دانیم شستا همین بود و سازمان هم همین و مرتضوی به جز چند خطای ماژور که باید در دادگاه اثبات شود, تا بتوان به ان خطا گفت کار خاصی نسبت به سایرین انجام نداد. اما نوربخش وارث سازمانی شده بود که به قول خودش از ریل خارج شده بود, نظام مالی ان بهم ریخته بود و هزاران مشکل دیگر داشت مثلا" تیم هیئت مدیره ان خیلی تخصصی نبودند, حالا نوربخش در شروع کار مورد هجمه منتقدین قرار گرفت و اصلا اولین جرم نوربخش این بود که یک پزشک بود و از نظر بسیاری از بیمه ای ها نباید در راس یک نهاد بیمه ای قرار می گرفت.  حالا مدت زمان لازم برای تعریف و یا انتقاد از نوربخش سپری شده استع حالا وقت ان رسیده است که بگوییم نوربخش چه کرده و چه مانده که باید بکند و چه ضعفها و قدرتهایی دارد.

بدون شک برای نگارش این مقاله باید به واقعیت ها اشاره کرد شاید مهمترین عملکرد نوربخش عبارت باشد از:

1- دیگر مثل گذشته بدهی سازمان تامین اجتماعی به مراکز ملکی سوژه بیست و سی و ... نیست

2- سازمان دارای یک نظام برنامه ریزی بهتری نسبت به گذشته شده است

3- فن اوری اطلاعات جهت شفافیت امور در سازمان تامین اجتماعی با قدرت بیشتری در دست بررسی است.

4- پاسخگویی مدیران و نیز روابط عمومی خلاقانه تری نسبت به گذشته در حال رویت است

5- حرف سازمان و مدیرعامل آن در نزد کارکنان و بیمه شدگان دارای اعتبار است


اما کارهایی که هنوز برای انجام آنها باید صبر کرد و نیاز است که انجام شود:

1- افزایش اثربخشی منابع در حوزه سلامت اعم از بخش مستقیم و غیرمستقیم

2- گذر از مدیران سنتی حاکم بر بخش بیمه ای و درمان که با نگاهی اکادمیک اما عمل گرا بتوانند تحول ایجاد کنند

3- تکلیف کسانی که این قطار را ار ریل خارج کرده بودند؟



اما انتقادات و توقعاتی که به عنوان یک مطالبه و نیاز مطرح هستند:

1- هنوز مدیران و افراد قابل و کار بلد در مراکز استانها به کار دعوت نشده اند و ترکیب مدیریتی سازمان و اتاق فکر ان به نظر نمی رسد چندان متحول شده باشد؛ فرصت برای ظهور نیروهای جدید مشخص نیست که در کدام برهه ایجاد خواهد شد.

2- اگرچه دعوت و احترام به خانه های کارگری به عنوان بخشی از شرکای اجتماعی قابل تقدیر است اما باید بدانیم که خانه های کارگر در نهایت نماینده بخش اندکی از بیمه شدگان هستند که مشخصا دیده ایم در انتخابات شوراهای شهر و روستا در تهران با وجود حمایت بخش اعظمی از این جریانات از طیف وابسته به دولت گذشته و حتی مدیرعامل وقت شاهد بودیم که این طیف تقریبا با اکثریت مطلق نتوانستند به شورای شهر تهران راه یابند و از طرفی به حدی اختلافات درونی طیفهای وابسته به خانه کارگر زیاد است که امکان تجمیع انها زیر یک سقف میسر نیست مگر انکه یک انتخابات کشوری و منسجم با حضور نیروهای تحصیلکرده برای تعیین نمایندگان کارگری برای دفاع از حقوق انها تشکیل شود وگرنه در شرایط فعلی هیچ نقش افرینی را نمی توان برای این خانه های کارگر قائل بود و همین بس که محجوب که سرلیست این جبهه بوده است تنها با حمایت کارگزارن سازندگی و جریان دوم خردای می توانست در رده سی ام لیست منتخبین تهران قرار گیرد انهم با سابقه چند دهه نمایندگی. نباید درخواستهای انها به عنوان نمایندگی از بیمه شدگان لحاظ شود و باید در نوع ارتباط و ارزش گزاری این جریان تجدید نظر کرد؛ در واقع پیشنهاد من این است که یک نظام ارزش یابی و ارزش گزاری برای نیاز بیمه شده ها باید در سازمان تامین اجتماعی ایجاد گردد تا بتواند نیازهای واقعی را پیدا کند بطور مثال خانه های کارگر عاری از توان تخصصی برای ارائه راه حل لازم در مورد چگونگی تخصیص کمکهای نقدی و یا کالایی هستند و از سویی باید این مطلب را در نظر گرفت که جنس کارگران امروز کاملا با نسلی که امروز داعیه دار دفاع از حقوق کارگر است متفاوت است, امروزه کارگان سازمان تامین اجتماعی مهندسین و پزشکان و معلمان و به طور عام افراد تحصیلکرده هستند که نوع نگاه آنها به بیمه و.... قطعا متفاوت از نسل اقایانی مثل ..... و .... است که قهرمانی و نام اوری خود را دردفاع از بیمه شده ها در گرفتن یک تخت بیمارستان برای بیمارانشان تعریف نموده اند و لذا پرهیز از توجه افراطی به افرادی که نگرش پوپولیتسی دارند لازم به نظر می رسد و شاید وقت ان رسیده است که مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی با تقدیم لایحه ای به دولت ساختار نوینی را برای نقش افرینی بیمه پردازان و حضور انها در انتخابات کشوری تدارک ببینند.


3- سازمان باید در حدود تبلیغاتی برای افکار عمومی حتما نقش خود را در کاهش سهم مردم در پرداخت هزینه های درمانی تبیین می نمود و اینکه بگوییم کاهش هزینه های درمانی مرهون تلاش وزیر بهداشت بوده است زیاد جالب نیست زیرا وزیر بهداشت هیچ ابتکار و نبوغی جز هزینه کردن از جیب دولت و بیمه ها تا کنون بروز نداده است.


4- اما مهمترین مطالبه این سازمان این است که باید سازمان تامین اجتماعی در اذای ارائه خدمات درمانی به کارگران این سازمان از دولت یارانه بگیرد زیرا چطور ممکن است که فردی که نمایشگاه خودرو دارد و حق بیمه نمی پردازد و ماهیانه درامد بالایی نیز دارد با کمک دولت بیمه شود بدون اینکه پولی برای دفترچه بیمه درمانی بپردازد اما کارگر این کشور برای درمان خود پول بپردازد, در واقع انتظار این است که سرانه درمانی کارگران از دولت گرفته شود همانطور که برای سایرین اینکار انجام می شود.  تامین اجتماعی باید بتواند با کمک این سرانه بیمه پایه را انجام بدهد و خدمات پایه درمانی را ارائه بدهد و با سهم بیمه کارگران که به صندوق واریز می شود به امور رفاهی انها بپردازد که قطعا شامل مسکن و ..... نیز می شود. شاید همین یک قدم کافی باشد که کسانیکه توهم زیرپوشش قراردادن بخش درمان سازمان تامین اجتماعی را دارند متوجه بشوند که در این سازمان پولی بابت بیمه پایه وجود ندارد و همان بهتر است که بروند چانه هایشان را با دولت بزنند.

شاید اگر این طرحها به خصوص به ترتیب اهمیت بندهای چهارم و دوم و اول به دقت پیگیری شوند, نام مدیرعامل جدید را بتوان به عنوان یکی از تحول افرینان در عرصه اجتماعی انهم در ابعاد تاریخی ان درج نمود؛ جان کلام اینکه:

آقای دکتر نوربخش وقت ان فرارسیده است که طرحی نو در اندازید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد