سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

اوضاع مسکن، نرخ بیکاری، نظام سلامت، تعیین کننده صف کشی در انتخابات اتی مجلس

انتخابات مجلس شورای اسلامی در حال شکل گیری است ولی مدعیان سیاستمداری هنوز جرات ارائه تحلیل را ندارند، شاید هنوز در شوک انتخابات 92 هستند شوکی که من مدتها قبل آن را پیش بینی کرده بودم و ان را امری بدیهی می دانستم اما انتخابات مجلس آتی را باید یکی از عجیب ترین انتخابات دانست جایی که جریانهایی مثل: کارگری و پزشکی و دانشجویی و فضاهای مجازی از ارکانهای اصلی شکل دهی آن خواهند بود اما...... 

 برخی از رفتارهای اجتماعی و سیاستهای در پیش گرفته شده در توجه به قشر کارگر و نهادهای صنفی این قشر در کنار تاثیر پذیری از نقطه نظرات این قشر نشاندهنده سیاستهایی هست که قصد دارند قشر کارگر را به طور جدی در انتخابات اتی به بازی بگیرند اما اشتباه استراتژیک طراحان این سیاست این است که در ارزیابی توان این تشکل ها دچار اشتباه شده اند و نمی دانند که نهادهای صنفی کارگری کشش بیش از ده هزار نفر را  حتی در سطح تهران نیز ندارد زیرا کارگران برای همراهی با لیدرهای خود بیشتر از اینکه به صنف نیاز داشته باشند به معیشت و رفاه نیاز دارند لذا اشتباه استراتژیک برخی از حامیان احمدی نژاد در ساخت حزبهای خلق الساعه در 5 دقیق مانده به انتخابات شوراهای شهر ظاهرا در حال آزماییدن توسط جریان رقیب است. از دیگر سوی سیاستهای متعارض دولتیان در برخی از تصمیم گیریها می تواند به طور گسترده مورد بهره برداری جریان رئیس جمهور سابق قرار گیرد، سیاستهایی مثل جداسازی بخش درمان سازمان تامین اجتماعی که اگر به هر شکلی این اتفاق صورت بگیرد این طیف متمایل به دولت اعتدال خواهند بود که همین ده هزار نفر فعال جامعه کارگری را نیز از دست خواهند داد. اما شاید بتوان حوزه سلامت را پاشنه آشیل طیف دولت در انتخابات آتی دانست، جایی که دولت بدون ارزیابی صحیح با افزایش نرخ تعرفه ها و اختصاص بخش هنگفتی از درامدی هدفمندی یارانه ها به جای تقویت تولید و ایجاد اشتغال و ..... در دام تفکری می افتد که اصلاح نظام سلامت را تنها و تنها منوط به اختصاص پول بیشتر می داند، این تفکر به دلیل عدم نگاه صحیح به نظام سلامت و نگاهی غیر جامه نگر؛ تنها و تنها؛ به تقویت کارکرد صنفی خود می اندیشد و این خواست اگرچه در لفافه ای چون کاهش سهم پرداختی از سوی مردم بیان می شود اما در یک حساب سرانشگتی باید اذعان نمود که مردم در سال جاری برای هر خدمتی قطعا" بیشتر از سال قبل پول خواهند پرداخت و سهم مردم افزایش خواهد یافت حتی اگر از نظر نسبت و درصد و بر روی کاغذ این سهم کاهش یافته باشد. اشتباه دولت در این موضوع بیشتر از آنجا نشئات می گیرد که دولت توجه ندارد که در شرایط بحران مالی امریکا؛ و نیز در کشورهای اروپایی دولتهای مربوطه به فکر کاهش سهم سلامت از درامد ناخالص ملی و تدوین سیاستهای ریاضتی بوده اند اما در کشور ما در حالیکه بحران در بخش اشتغال و تولید کولاک می کند اما می بینیم که دولت درحال سوق دادن منابع به طرف بخش سلامت و افزایش سهم خود است؛ سیاستی که اگرچه لازم به نظر می رسد اما سیاستهای بسیار ضروری تری نیز وجود دارد که بحرانهای سختی را بر اجتماع وارد خواهد نمود. اما نگرانی از انجا بیشتر خواهد شد که دولت قرار است بخش عمده ای از درامد هدفمندی یارانه ها را در اختیار مدیرانی قرار دهد که نگاهی به گفته ها و سخنان آنها به خوبی نشان می دهد که مفاهیمی چون مدیریت منابع و افزایش اثربخشی منابع و .... اصلا در گفته های این عزیزان به چشم نمی خورد و به اعتقاد بنده یک مدیریت بازاری و غیر علمی و غیرآکادمیک را می توان از فضای فعلی متصور بود، مدیریتی که هنوز نمی داند تفاوتی بین اینکه منابع نظام سلامت در دست بیمه ها باشد یا وزارت بهداشت نیست؛ شاید هم اگر در بخش بیمه ای باشد به نفع نظام سلامت نیز باشد؛ چون ساز و کار توزیع و نظارت بهتری دارد. اما در انتخابات آتی شاید غیرقابل باور باشد که بگوییم که بر خلاف تصور اینبار اتفاق تازه در چیدمان مجلس نخواهد افتاد و من پیش بینی می کنم که به دلیل عدم برآورده شدن توقعات مردم از سوی دولت یازدهم؛ احتمال چرخش طیفی از مردم که درگیر معیشت خود هستند به طرف افکار طیف نزدیک به آقای احمدی نژاد زیاد است و احتمالا با آمدن چنین پتانسیلی به فضای آنتخابات, احتمال سه قطبی شدن مجلس وجود دارد. در چنین فضایی طرفداران آقای روحانی و یا اصطلاحا جریان دولت در انتخابات شانس چندانی برای داشتن یک اکثریت در مجلس برخوردار نخواهند بود زیرا در درجه نخست اعتدالیون در حال ایزوله شدن هستند یعنی اگر نگاهی به مسئولین دولتی بیاندازید متوجه می شوید که خیلی از خود متشکر شده اند و گمان می کنند در بین مردم نیز فضا همینگونه هست و مردم از عملکرد دولت رضایت دارند برخی از این افراد گمان می کنند که رئیس جمهور سابق و افکار وی مرده است و دیگر هیچ اقبالی به سوی وی در انتخابات آتی نخواهد بود، گمانی که عواقب ان در انتخابات آتی به خوبی مشخص خواهد شد، زیرا احمدی نژاد هم اکنون در حال تماشای برخی از شیرین کاریهای دولتی هاست و منتظر برخی از اخبار خواهند ماند، نظیر اخبار احتمالی برخی از سوء استفاده های مالی و یا درصد مدیرانی که در دولت احمدی نژاد متولد شده اند و هنوز در دولت تدبیر و امید ماندگار شده اند؛ از پرونده هایی که در زمان انتخابات علیه احمدی نژاد مطرح شد اما دیگر هیچ خبری از انها نشد نظیر تحقیق و تفحص از تامین اجتماعی که نه تنها تا کنون هیچ حکمی از سوی دادگاه صادر نشده است بلکه افکار عمومی نیز در حال پذیرفتن سیاسی بودن این تحقیق و تفحص می باشد، بخصوص آنکه افکار عمومی به چشم دیده است که وزیر تعاون و کارو ورفاه اجتماعی و مدیرعامل جدید سازمان تامین اجتماعی از مدیران سابق دفاع کردند و در برخی جاها حتی همین مدیران را در رده های حساس تر بکارگیری کردند که سند محکمی در دستان احمدی نژاد خواهد بود تا در آستانه انتخابات بر دهان کسانیکه دولتش را آلوده معرفی می کردند بکوبد ( البته من خودم به هیچ عنوان موافق با اینکه دولتن احمدی نژاد فساد مالی و ... نبود نیستم بلکه در این مقاله قصد دارم سوای از حق و حقیقت به زوایای متعدد عالم سیاست در روزهای انتخابات آتی بپردازم)

بحث بدهکاران بانکی و ...... که فقط مصرف انتخاباتی پیدا کرد و  همه اینها در کنار اوضاع سیاست خارجه که وضعیت بسیار شکننده ای دارد وضعیتی متزلزلی از اینده سیاسی جریان متمایل به دولت را به نمایش خواهد گذاشت، اما بهت و حیرت طیف دولت و ترمز بزرگ بر سر موفقیت انها را باید در بازار مسکن دید جاییکه کمتر دولتی توانسته است آن را مهار کند افزایش قیمت مسکن بیشتر از نرم تورم می تواند دردسر بزرگی برای دولت دکتر روحانی باشد زیرا همواره افزایش قیمت مسکن با افزایش اجاره بها ارتباط داشته است و این مشکلات می تواند مردم را به دنبال همان لنگه کفش پاره ببرد و اینجاست که اقای دکتر احمدی نژاد به خوبی می تواند فریاد براورد که ناجی خانواده های فقیر او بوده است و اگر مسکن مهر نبود ، این فقرا به کجا می توانستند پناه ببرند؟؟؟  و مردم نیز خواهند پذیرفت که اگر دولت اعتدال سیاست های دولت احمدی نژاد را ادامه می داد شاید وضعیت دشوار برای مردم رخ نمی داد, جمع بندی اینکه: طیف منتقد دولت با افزایش احتمالی قیمت مسکن در سال جاری و با هجوم جویندگان کار به بازار کار ؛ با عدم برآورده شدن انتظارات در بخش سلامت و حضور قوی مدیران میانی و حتی رده بالای دولت قبلی در سطوح میانی و حتی ارشد دولت فعلی حرفهای زیادی برای گفتن خواهند داشت و اینبار این طیف است که خواهد گفت: پس چه شد سرنوشت اینهمه بگم بگم بگم ها و چه شد اینهمه تهمت ها که روا داشتید؟؟؟؟


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد