سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

من، بیمه شده سازمان تامین اجتماعی، خیرخواهی شما را نمی خواهم؟

دوباره دولتی عوض شد و باز شایعه که بسیاری از افراد برای حل مشکلات نظام سلامت به یاد معاونت درمان سازمان تامین اجتماعی افتادند. جایی که حاصل دسترنج کارگران زحمتکش این جامعه هست یعنی جایی که افراد ضعیف جامعه با زدن از حلقوم زن و بچه خود تصمیم گرفتند بدون بهره بردن از منابع دولت و منابع نفتی و با دسترنج خودشان قدمی برای نجات خانواده هایشان از بحران بیماری بردارند. اما این روزها برخی از شایعات منتشره حکایت از تلاش برخی افراد برای ادغام بخش درمان سازمان تامین

 

اجتماعی در وزارت بهداشت دارد. روزی به عنوان یکی از اعضای ستاد یکی از کاندیداهای انتخابات 92 ریاست جمهوری در سالن همایش های رازی صحبت آن کاندیدا را شنیدم مبنی بر اخذ 9/27 از درامد سازمان تامین اجتماعی و دادن ان به صندوق بیمه سلامت که تازه فهمیدم که چه خوابی ایشان برای بیمه شده های تامین اجتماعی دیده اند و به همین خاطر به همراه برخی از دوستان ستاد ایشان را ترک کردیم. واقعیت این است که هدف از بیمه این است که از دارا به ندار و از غنی به فقیر و از سالم به بیمار بدهد و به این شکل توزیع ریسک کنند. اما اینبار شایعه شده است که یک عده (که عمدتا صاحبان بخش خصوصی هستند و متاسفانه شده اند سیاستگزار در بخش دولتی) با یک تصمیم صد در صد غیر منصفانه صددند که کارگر ضعیف این جامعه 9/27 درامد خود را وارد صندوقی کند که کارمندان دولت تنها 5 درصد و در بخش بیمه روستایی تنها یک درصد در این صندوق پرداخت می کنند. یعنی دقیقا عکس فلسفه بیمه؟؟؟؟ شاید اگر این کارگران اصلا صندوق بیمه ای نداشتند و مثل روستائیان از پول نفت به انها داده می شده است اینهمه گرفتاری نمی کشیدند. نمی دانم کدام منطقی و کدام انصافی اجازه می دهد که ما حق بخشی از مردم را در ساخت مراکز درمانی که با پول خودشان صورت گرفته است بگیریم و آن را به دولت واگزار کنیم. مشخص نیست که این وزارت بهداشت با این افتضاحی که در بخش زیرمیزی و نظارت وجود دارد چگونه می خواهد ما بیمه شده ها را سعادتمندکند؟ من به عنوان یک فعال خبری در حوزه سلامت نمی فهمم که کدام الگوی مدیریتی موفق در وزارت بهداشت وجود دارد که به خودش این اجازه را می دهد که بخواهد پول کارگران را مدیریت کند؟ یا بهینه کند؟ حال فرض را بر این بگزاریم که این مدعیان این پول را گرفتند و تعرفه ها را سه برابر کردند (که صد در صد هم این امر محال است) ایا واقعا می شود زیرمیزی را مهار کرد؟ امروز مردمی که حتی بیمه تکیملی دارند و تا 11 و 12 برابر تعرفه دلتی در بخش خصوصی پول می دهند نیز مجبورند برای درمان خودشان در بخش خصوصی زیرمیزی بدهند حالا چگونه می توان ادعا کرد که با سه برابر شدن تعرفه ها ریشه زیرمیزی درمی اید؟ چند وقت پیش نگاهی به قوانین سازمان نظام پزشکی داشتم و دیدم برای تمامی تخلفاتی که صورت می گیرد تنبیه قانونی و کیفر قانونی درنظر گرفته شده است اما حتی در بخش خصوصی هم نمی توانند و یا اینکه نمی خواهند جلوی زیرمیزی را بگیرند چه برسد به بخش دلتی؟ نظر بنده این است که مطرح شدن کندن بخش درمان از سازمان تامین اجتماعی با توجه به اینکه همواره از سوی افراد دارای سرمایه و نفوذ در بخش خصوصی که متاسفانه کارتل دار بخش خصوصی هستند مطرح می شود نشاندهنده خوبی است که بگوییم هیچ هدفی جزء بردن این منابع به طرف اهداف خاصی را ندارد. کاش یکی پیدا می شد و می گفت که در کدام کشور اجازه میدهند که مدیرانی که خود دارای شرکت واردات و ... در تجهیزات پزشکی و دارو و غیره هستند و متاسفانه به دلیل غفلت ها و بی توجهی ها در انتصاب مدیران دولتی عهده دار مناصب در وزارت بهداشت هستند بیایند و بخواهند منابع بیمه ها را جهت دهی کنند؟ اگر فردا فلان مدیر دارویی که خود در شرکت فلان وارد کننده دارو بود و اقدام به زیر پوشش بیمه بردن داروی وارداتی خودش کرد چه کسی پاسخ این فاجعه را خواهد داد؟

هنوز برایم این معما باقیست که وزارت بهداشت با این مدیریت اسفباری که بر صندوق بیمه حوادث جاده ای که در اختیار خودش هست دارد چگونه می تواند تجربه صندوق داری بیمه ها را به دوش بکشد؟ نمی دانم که در کدام کشور در وزارت بهداشتش یک بنگاهدار حرفه ای بخش خصوصی وجود دارد که داعیه نمایندگی ضعیف ترین بخش جامعه را داشته باشد که آن ضعیف در تمام زندگی خود شاید نتواند حتی برایی ملاقات یکی از انشایانش پایش را در ان موسسه خصوصی به لحاظ اختلاف شدید طبقاتی با مرفهین بگزارد؟ از همه مهمتر اینکه در گذشته بیمه ها زیر نظر وزارت بهداشت بودند و ان تجربه یکبار ازموده شده است و شکست خورده است و دوباره به دلیل نارضایتی کارگران مستقل شده است؛ حال چه اصراری برای ازمودن تجربه شکست خورده؟؟؟

اگر این شایعه در مورد عزم این افراد برای گرفتن معاونت درمان سازمان تامین اجتماعی واقعیت دارد، سوال بنده از این افراد این است که ایا خودشان دوست دارند که دولت و حاکمیت به ایشان و سهامدارانشان در بیمارستان فوق تخصصی خودشان که مالک ان هستند بگویند که شما نمی توانید اینجا را اداره کنید و تشریف ببرید و ما اداره کنیم؟ چطور به خودشان اجازه می دهند که در مورد املاکی که آجر به آجر آن با پول کارگران ساخته شده است چنین تصمیمی بگیرند و حتی این موضوع را مطرح کنند؟

بنده به عنوان یکی از بیمه پردازان تامین اجتماعی به صراحت می گویم که اقایان من خیرخواهی شما را نمی خواهم بگزارید در مصیبتم بسوزم؟

نمی خواستم شایعه را بازگو کنم چون می دانم درمان برای کارگران نه تنها یک ستون ارامش بلکه بسیار حیثیتی است و ویترینی برای سازمان تامین اجتماعی برای جذب بیمه شده هاست اما به لحاظ اهمیت این مطلب توقع دارم که مسئولین امر در همین امر و در حد شکل گیری این نطفه شایعه محکم این موضوع را  رد کنند و به کارگران آرامش بدهند. بردن سازمان بیمه سلامت به زیرمجموعه وزارت بهداشت نیز یکی از آن دست تصمیم گیری هاست که منافات جدی با منطق دارد زیرا می تواند منشا بسیاری از فسادها باشد چون این وزارتخانه همواره مملو  از مدیرانی بوده است که در بخش خصوصی فعالیت می کنند و سیاستگزاریهای انها می تواند به سمت و سوی منافع خودشان حرکت کند. دست کم اینکه هیچ تضمینی نیست که در صورت تضاد منافع این مدیران با منافع ملی و مردم تصمیم به سمت منافع ملی بچربد.

البته باز هم تاکید می کنم که این حرفها در حد شایعه بوده است و بنده به دلیل اینکه خودم یک بیمه پردازم و به شدت اشفته از این شایعه ششده ام به این موضوع واکنش نشان داده ام و خوشبختانه امروز هم مدیرعامل محترم از جنس سازمان تامین اجتماعی هستند و هم وزیر محترم تعاون از رنج کشیده های کارگری و  ستون ارامشی برای کارگران و نیز سد بلای این سازمان در برابر کسانیکه درکی از واقعیتهای جامعه کارگری ندارند.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد