چقدر زیبا انیشتن گفت که: دنیا جای خطرناکی است برای زندگی کردن، نه به خاطر مردمان شروری که شرارت می کنند بلکه به خاطر کسانیکه شرارتها را می بینند اما کاری نمی کنند.
چشم بستن بر روی چپاول بیت المال در حالی رخ می دهد که برخی از مدیران خود را به ندیدن و نمی دانم می زنند. متاسفانه خیلی از ماها همینطور هستیم. در اداره و یا محل کارمان خیلی از افراد را می بینیم که تخلف می کنند و از آن بدتر می دزدند و باند تشکیل می دهند و فرایندها را مختل می کنند ولی متاسفانه هیچ حرکتی از سوی ما رخ نمی دهد و با هزار دلیل واهی خودمان را فاقد اراده و اختیار و یا مسئولیت لازم می دانیم، می دانیم که سرانجام کار فروپاشی سازمان و یا وزارت و یا نهادی هست که رزق و روزی ما از آن تامین می شود ولی بازهم فکر می کنیم که هنوز افتاقی نیفتاده است شاید مثال این رفتار مثل رفتار گوسفندانی باشد که در صف کشتار ایستاده و هنوز دل به اب و علف لحظات اخر خوش کرده اند و وای از این رفتار گوسفندی؟