سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

مدیریت در سایه رفتار ارباب رعیتی؟نجابت یا نانجیبی؛مسئله این است؟

در یک نگاه کنجکاوانه به عنوان یک شهروند یا کارمند می توانید چند نوع رفتار را در سیستم مدیریتی در هر کجایی که کار می کنید ببیند؛ اما دوست دارم با من همراه باشید و در صورت صلاحدید مرا نقد کنید. 

در کشور ما چون ملاکهای کسب عنوان مدیریتی تعریف شده نیستُ هرکسی به واسطه داشتن اشنائی با مافوق می تواند به عناوین بزرگی در مدیریت کشور دست یابد. 

 همین موضوع سبب می شود که برخی مدیران اعمال مدیریت را با اعمال قدرت اشتباه بگیرند و ندانند که مدیریت یعنی توجیه و احترام به کارکنان و فرماندهی و راهبری سیستم و نه اینکه تنها با حلقه ای محدود ارتباط داشتن و در را بر روی سایر کارکنان بستن. متاسفانه چون هنر مدیریت که کسب آن مستلزم داشتن دانش و استعداد و ممارست و .. است در این افراد تازه کار وجود ندارد؛ ناگهان شکلی از مدیریت را شاهد می شویم که بی منطقی و عدم گفتگو با کارکنان نمود بیرونی ان است.

اما انچه مایه تعجب است این است که در دوره های مختلف دولتها خود را ملزم به حمایت از پستهای کارشناسی نکرده اند و مشاهده می کنیم؛ منابع ملی و منافع ملی زیرپای کم تجربگی افراد له می شود.  

تحمل چنین مدیری که با اشتباهات خود روح و روان سیستم را نابود می کند واقعا سخت است و اگر این فرد نجابت لازم را نداشته باشد تحمل ان شاید از عهده کسی بر نیاید. 

اما آنچه در مدیریت خرد کشور و در ادارات کوچک و بزرگ موجبات خنده و مضحکه می باشد؛ تبدیل برخی معیارها به ابزاری برای خودنمایی به جای رفع ایرادات و ضعفهاست. 

بطور مثال در بیمارستانهای کشور در یک برهه یک الی دو ماه کل عوامل اداری بیمارستان می دوند تا یک برگ کاغذ را تحت عنوان ایزو دریافت کنند و پز آن را بدهند. در حالیکه بدنه تخصصی بیمارستانها و کادر درمان شاید حتی ندانند ایزوی جدید اخذ شده است. یا اینکه اخیرا اعتبار بخشی و حاکمیت بالینی در کشور در حال پیاده شدن است؛ در مورد حاکمیت بالینی که اصل بر تکیه به استعدادهای نیروی انسانی و پرهیز از زد و بند و بگیر و ببند و ... است در حالی در بیمارستانهای ما در شرف اجرا است که کوچکترین اعتراضی از سوی کارکنان مساوی با اخراج خواهد بود و فضای تبعیض و بی احترامی عمده اعتراضات پرستاران و کادر درمان را در سالهای اخیر تشکیل داده است که متاسفانه این نارضایتی در حال افزایش است. اما شما به عنوان یک مخاطبی که زحمت خواندن این مقاله را به جان خریده اید تصور کنید که در یک بیمارستانی که پزشکش زیر میزی می گیرد و رئیس و مدیر و .. همه می دانند قرار است سیستمی پیاده شود که بدون مبارزه با زیرمیزی و .... فقط و فقط حقوق بیماران را تامین کند؟؟؟ 

اما به برخی دیگر از معیارهای مدیریتی مثل نظرسنجی و رجوع به نظر دیگران نگاه کنید باز نتایج بهتری حاصل خواهد شد؛ در بیمارستانها در طول سال از مردم در مورد نحوه برخورد پرسنل با انها نظرسنجی می شود اما حتی یکبار نتیجه این نظرسنجی منتشر نمی شود اما از ان خنده دار تر این است که نظرسنجی از نحوه مدیریت حاکم بر بیمارستان صورت نمی گیرد؛ تا کارکنان یکبار در سال عملکرد مدیران را مورد نقدی موثر قرار دهند تا مشخص شود مدعیان مدعی کرامت و انسانیت و ارج نهادن به شان بیماران و ...  خودشان تا چه حد توانسته اند رضایت زیردستان و کادر تخصصی خودشان را تامین کنند؟ 

باز اگر بخواهیم در مدیریت بیمارستانهای کشور بیشتر دقت کنیم متوجه خواهیم شد که چندان معیارهای اخلاقی و درک واقعیت ارزش کاری که پرسنل انجام می دهند ملاک قدردانی و ارج نهادن نیست بلکه هرکس بیشتر برای بیمارستان پول دربیاورد بیشتر مورد توجه خواهد بود و یا اینکه هرچه تعداد فارغ التحصیلان یک رشته تخصصی در کشور کمتر باشد شان ان فرد بیشتر لحاظ می شود. 

 

اما مدیران کشور ما که غالبا تیپهای روشنفکری دارند و در زمان قبل از قرار گرفتن در پوزیشن مدیریتی انسانهای ارام و منتقد و فهمیده ای به نظر می رسند اما وقتی در راس مدیریت قرار می گیرند در برابر چند موضوع کاملا منفعل می شوند: 

۱- پاسخگویی مناسب 

۲ـ چرایی تبعیض بین کارکنان 

۳ـ دلایل محافظه کاری مدیران 

۴ـ دلایل تبعیض در پرداختها  

۵- دلایل عدم رجوع به ارای کارکنان در تصمیم گیریها

 

 

شاید این واقعیت را باید پذیرفت که رفتار ارباب رعیتی در خون ما ایرانیان به دلایل پیشینه تاریخی خیلی قوی تر از ان است که چهار کلاس دانشگاهی بتواند آن را از بین ببرد و یا حتی تعدیلش کند؟ 

با این وجود برای رفع خستگی و کمی خندیدن می توانید یک عصری با این عزیزان مدیران خرد عصرانه بخورید و ببینید چه برنامه های نوعی برای اصلاح نظام مدیریت کشور دارند و چه انتقاداتی به لحاظ نبود دموکراسی مورد نظر اینان بر لبانشان جاریست؟ اگر شام با انها همراه شوید بیشتر خواهید دریافت که این عزیزانی که در بیمارستانها از حداقل ارتباط و انعطاف برای تامین نظر کارکنان برخوردار نیستند در آخرای شب چقدر دلشان به حال دموکراسی می سوزد و از حقوق انسان صحبت می کنند و از اینکه دولت نمی تواند یک بقال را و یا یک میوه فروش را و یا یک تاسیسات چی را مهار کند تا به مردم ظلم نکنندگ ناراحتندُ؛ از همه بدتر از دست مکانیکها و به خصوص نیروی انتظامی و پلیس راهنمایی رانندگی چقدر شاکی هستند که نمی توانند گره ترافیک را حل کنند و چقدر افسوس می خورند که کاش فلانجا در ید مدیریت من بود؟؟؟

 

لطفا در بخش نظر دهید مرا نقد کنید////////؟؟؟؟؟//////؟؟؟؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد