سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

روزهای پر از ابهام و وظایف ملی برای آنانکه می فهمند؟

همیشه با گذشت زمان ابهام ها بر طرف و فضا روشنتر می شود. اما در شرایط سیاسی فعلی ایران ، جریانات شناسی سیاسی هر روز پر ابهام تر و شناخت روش و سیر حرکت آنها سخت تر می شود.  از انتخابات ریاست جمهوری سال 92 صحبت نکردن، هیچ دردی را دوا نخواهد کرد. رسانه های غربی و منطقه ای هر روز تحلیل و خوراک سیاسی به افکار عمومی ما تزریق می کنند. انصافا تحلیلهای سیاسی بسیار ارزشمندی را به لحاظ رعایت تکنیکهای خبری و .... ( با محتوی کاری ندارم) ارائه می دهند که مطمئنم هر کسیکه علاقه مند به کار سیاسی باشد از این تحلیلها قطعا استفاده خواهد کرد. و خود را از شنیدن و خواندن این تحلیلها محروم نخواهد کرد.اما در این میان صدا و سیمای ما و مطبوعات داخلی هر روز سر در گم و پرت و پلا به مردم اطلاع رسانی می کنند و هیچ جهت گیری مشخصی را نمی توان در انها پیدا کرد. اینکه می خواهند مردم را به انتخابات پر شور دعوت کنند و شرایط را برای حضور همه سلیقه ها مهیا کنند و یا .... . به عنوان کسیکه عادت به خریدن روزنامه داشتم باید اذعان کنم که در این روزها از خواندن تیتر روزنامه ها جز دلشوره و ناراحتی چیزی گیرم نمی اید....

روزنامه ها آنقدر مطالب شبیه به هم می نویسند که آدم می ماند که نکند این روزنامه ها  از یکجا منتشر می شوند؟؟

یک طیفی از روزنامه بی توجه به فشار مضاعف وارده بر مردم از محل تورم و بیکاری و ..... طوری رفتار می کنند که انگار ریشه تورم خشکانده شده و کشور برای وارد کردن نیروی کار خارجی در حال التماس کردن به کشورهای دیگر است. این روزنامه ها ظاهرا بزرگترین توفیقشان همان منتشر شدن روزانه است. روزنامه هایی که، مشخص نیست برای تاثیر گزاری بر افکار عمومی آمده اند و یا برای اشتغال برخی خبرنگاران و عزیران صاحبنظر بیکار. البته چه صاحبنظرهایی ؟ صاحبنظرهایی که فکر می کند همه مردم کشور تنها یک دریچه و صفحه به نام روزنامه این عزیزان دارند و هر زاویه ای که اینها برای مردم باز کنند، مردم همان را نگاه می کنند و قبول خواهند کرد. غافل از اینکه دیگر عصر چشم بستن و نگفتن برای نفهمیدن دیگران گذشته است و واقعیت این است که آنکه سرش در روزنامه باشد عاقبت خواهد فهمید.

اما در سوی دیگر این روزنامه روزنامه هایی هستند که هر اتفاقی بیافتد از نظر اینها رنگش مشکی است. دلار اگر بالا برود پس حدس اینها درست بوده و مدیریت اقتصادی صحیح نبوده است. اگر پایین بیاید پس توطئه ای در کار بوده است که بالا رفته و حالا پایین آمده. اگر ثابت بماند ، پس باید منتظر یک سونامی و طوفان بعد از ارامش بود. ظاهرا تنها چیری که اهمیت ندارد همان مخاطب است و ذائقه مخاطب که برایش چاره ای نمی ماند جر اینکه همان تحلیلهای بیگانه را بخواند. کاش یک صدایی و یک ندایی در این میان بلند شود و بگوید محض رضای خدا کمی تعقل؟؟؟؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد