سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

سلامت از نگاه ملی

لطفا با شرکت در نظرسنجی های این وبلاگ به شناخت افکار عمومی کمک کنید

آسیب شناسی مدیریت ها؟ دهن بینی و خوش باوری؟

حدود یک سال پیش خدمت یکی از مدیران بازنشسته یکی از سازمانها بودم که سی سال تجربه عملی را در اندوخته خویش داشت. سر صحبت ما در مورد یکی از انتصابات در همان سازمان باز شد که من به شدت از آن انتصاب حمایت کرده بودم و دست پاکی فرد و مردمداری وی را ملاک قرار دادم و گفتم که در این زمانه این یکی از بهترین انتخابهای سیستم بود. ایشان سری تکان دادند و به من گفتند: «پسر خوب اینها کافی نیست , چه بسا مدیرانی دیده ام که خیلی هم پاک بوده اند اما با یک تصمیم نادرست سیستم را دچار مشکل کردند. حتی ممکن است این افراد بی تجربه دستمایه سوء استفاده بسیاری از افراد فرصت طلب و نا اهل گردند» اما من چندان قانع نشدم تا اینکه در یکی از بازرسیهای از همان واحد بزرگ به نکاتی عجیب برخوردم که می تواند برای شما که در واحدهای بازرسی حضور دارید جالب باشد. . . . .

مووع از این قرار بود که یکی از پرسنل همان واحد بزرگ به اداره کل مربوطه در استان مراجعه کرد و از زد و بندهای فراوان در زیرمجموعه های آن واحد صحبت کرد و گزارش خود را به شکل مکتوب اراده کرد. این گزارش به من ارجاع شد اما هنوز وارد آن واحد نشدم که متوجه شدم کارمندی که گزارش داده از آن مرکز اخراج و به یکی از واحدهای تابعه بسیار کوچک تبعید شده است. وقتی با ریس مربوطه صحبت کردم دلیل این امر را عدم رضایت مسئول آن خانم از عملکرد وی دانست. توضیحاتی به وی دادم و احتمال ترس مسئول مربوطه به خاطر وجود تخلف را بیان کردم که ایشان سفت و سخت ایستاد و گفت که نه" علاوه بر مسئول این خانم, مدیر مجموعه و نیز مدیران سابقی که با این خانم کار کردند از رفتار وی شاکی بودند و گفتند که وی همیشه حاشیه ساز است. با این وجود پرونده را پیگیری کردم و متوجه شدم که تقریبا همه حرفهای این خانم درست است و به طور مثال هرینه تعمیرات در سال 90 نسبت به سال قبل بالای 60 درصد افزایش داشته است و یا اینکه بسیاری از شرکتهایی که فاکتور بابت تعمیرات اراده  داده اند, تقلبی و یا جعلی هستند و نه شماره ثبت دارند و نه دارای گواهی صلاحیت انجام کار, از ظرفی مسئولین واحدهایی که خدمات تعمیرات دستگاهها را دریافت کرده بودند از عدم تعمیر مناسب شکایت داشتند و . . . . .

به هرشکل آن خانم به سر کار خو برگشت و مسئول مربوطه مستقیم وی برکنار شد و حتی دوست ما که رئیس مرکز بود کمتر از بیست روز بعد برکنار شد. تازه اینجای کار بود که من به همه گفته های آن دوستم که پاکدستی را شرط کافی نمی دانست در عمل پی بردم.

نظرات 1 + ارسال نظر
نسرین سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:43 ب.ظ http://medaderangi.persianblog.ir

سلام.خیلی ممنونم که راجع به دهان بینی مطلب گذاشتید این چند روزه قضایایی پیش اومد که من فهمیدم دهن بین هستم و باید راه حلی براش پیدا کنم.مرسی از شما که با مطالبتون کمکم کردید.وبلاگ زیبایی دارید .موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد