سرنوشت خانواده صدام پس از مرگ دیکتاتور
رغد، سکوت خود را دوشنبه این هفته شکست و به حدود پانصد نفر گفت: «خدا خیرتان دهد، من از شما به خاطر اینکه صدام را یک شهید میدانید، متشکرم». سرنوشت آخرین پسر صدام، تنها فرزند ذکور باقیمانده از دیکتاتور اعدامشده و آخرین امید سلسله او، اگر هنوز زنده باشد، در پرده ابهام است.پس از مرگ دیکتاتور عراق، خانواده صدام سوژه رسانههای عربی و نیز انگلیس شدهاند تا به گونهای برای متحد چند ده ساله بریتانیا مظلومنمایی کنند.
تایمز انگلیس نوشت: رغد پس از اعدام پدرش، تنها یک بار در مکانهای عمومی حضور یافت، آن هم با عینک آفتابی و یک بلندگوی حزب سوسیالیست اردن!
یک دهه پیش، دختر بزرگ صدام حسین، یکی از اعضای مهم اشراف بعث بود. او که هماکنون در تبعیدی بسیار راحت در اردن به سر میبرد، به «رهبر غیررسمی خانواده صدام حسین» معروف است.
رغد 39 ساله که مادر پنج فرزند است، به گفته یکی از نزدیکان آنان، لقب «صدام کوچک» را به دست آورده است. رغد، یکی از مشتریان دایم بوتیکهای گرانقیمت «امان» است و در یکی از بهترین محلههای این شهر در تبعید زندگی میکند. خانه دو طبقه او بین خانه نخستوزیر سابق اردن و رئیس بازنشسته سازمان اطلاعاتی اردن قرار دارد.
او با پسر پانزده ساله خود «صدام» که گفته میشود شباهت زیادی به پدربزرگش دارد و دختر دوازدهسالهاش زندگی میکند. سه فرزند دیگر او از جمله پسر بزرگش علی، در قطر و همراه ساجده، بیوه صدام، زندگی میکنند. هفته اخیر، خانه او پر از مهمانانی بود که برای تسلیت نزد او میرفتند.
«رعشا عوده»، مدیر دفتر رغد، میگوید: رئیس او ساعت 9 صبح روز 29 دسامبر، فهمید که مرگ پدرش نزدیک است، برای همین با پسر خود صدام و دخترش به همراه خانواده خواهرش و چند نفر از دوستان خانوادگی عراقی تا ساعت 5:30 صبح به وقت اردن که تلویزیون عراق خبر اعدام صدام را پخش کرد، بیدار بودند.
رغد که به شدت از پخش تصاویر اعدام پدرش از تلویزیون منقلب شده بود، به اصرار نزدیکانش فیلم پخششده بر روی اینترنت را نگاه نکرد.
رغد به ندرت در عموم و رسانهها صحبت میکند که علت آن قرارداد نانوشته وی با میزابان اردنیاش است، مبنی بر این که تا زمانی که او ساکت و از نظر سیاسی غیرفعال باشد، میتواند با سلامت و صحت کامل در اردن زندگی کند. او و «رنا»، خواهر دیگرش، به رغم اینکه شوهرانشان، حسین و صدام کامل به دست پدرش کشته شدند، به شدت به پدرشان وفادارند.
ملک عبدالله دوم، شاه اردن در اواسط سال 2003، پس از فرار این دو دختر به سوریه کمی پس از سقوط رژیم صدام و کشته شدن عدی و قصی، برادران آنان، به این دو پناهندگی داد.
اما رغد، سکوت خود را دوشنبه این هفته شکست و به طور جزیی در تظاهراتی در مرکز امان شرکت کرد. به او یک بلندگو دادند و وی به حدود پانصد نفر گفت: «خدا خیرتان دهد، من از شما به خاطر اینکه صدام را یک شهید میدانید، متشکرم».
آنان که به خاطر پناه دادن اردن، مدیون این رژیم و تنها حامی مالی خود هستند، از حمایت احساسات موافق صدام در میان برخی از طبقات مردم اردن هم برخوردارند.
وی از تابستان گذشته با اتهاماتی مبنی بر اینکه ارثیه صدام به طریقی به گروههای شورشی میرسد، در لیست «نفرات مورد تعقیب» دولت عراق قرار گرفت.
وی مجبور شد حمایت مالی از شورشیان را رد کند و یکی از مقامات دولت عراق گفت: «او در حدی نیست که توجه ما را به خود جلب کند و تا جایی که ما میدانیم، او اهمیت لازم را ندارد. وی از گروههای شورشی حمایت میکرد ولی تنها تا زمانی که اردنیها از وی خواستند این حرکتها را متوقف کند».
به نظر هم نمیرسد، ملک عبدالله قصد بازگرداندن یا بیرون انداختن دختران صدام را داشته باشد، مشروط بر این که قرارداد نانوشته را رعایت کنند.
رغد در سه سال گذشته، مشغول پرونده پدرش و مراقبت از فرزندان و اداره امور خانه بوده است.
عدی و قصی در 22 جولای 2003 به دست نیروهای آمریکا در خانهای در موصل کشته شدند.
در سال 1995 شوهران رغد و رنا، که جزو مقامات ردهبالای سازمان اطلاعاتی صدام بودند، به اردن فرار کرده و با قول در امان بودن در سال 1994 به عراق بازگشته و کشته شدند.
شوهر «حالا» هم در سال 2003 خود را تسلیم نیروهای آمریکایی کرد.
اما در همین حال، سرنوشت آخرین پسر صدام، تنها فرزند ذکور باقیمانده از دیکتاتور اعدامشده و آخرین امید سلسله او، اگر هنوز زنده باشد، در پرده ابهام است. عدی و قصی کشته شدند، رنا و رغد در اردن هستند، اما سرنوشت «علی صدام»، که کوچکترین پسر صدام و از همسر دیگری بوده، همچنان مرموز است.
در سالیان اخیر نام علی، فرزند صدام از زن دومش سمیره شاهبندر، روز به روز بیشتر برده شد و یک هفته پس از مرگ برادران ناتنی وی در سال 2003، جستجوها برای یافتن او نتیجه نداد.
در زمان حکومت صدام، رسانههای عراقی تحت فشار رئیس خود عدی، که هیچگاه پدرش را به خاطر ازدواج دوم نبخشید، چیزی درباره علی نمیگفتند، اما به هر حال، مدیران این بخشها نیز از او اظهار بیاطلاعی میکردند.
هیچ عکسی از این پسر در دست نیست؛ نه تاریخ تولد او و نه سنش.
یکی از مقامات امنیتی صدام میگفت: او با پسرش به یک باشگاه ورزشی میرفته است، ولی مدیر این باشگاه گفته است: وی علی دیگری بوده است. دو بعثی نیز سوگند میخورند که علی را در یک حراج ماشینهای گرانقیمت دیدهاند، ولی یکی از آنان میگفت که او بچه است و گفته است حدود بیست ساله.
دانشگاه بغداد هم که عدی و قصی در آنجا درس خوانده بودند، حضور علی در دانشگاه را رد کرد، اما سمیره شاهبندر، همسر دوم صدام، در سال 2003 در گفتوگویی ابراز علاقه شدیدی به پسرش کرد.
به هر حال، شایعات بسیاری از او در عراق هست که سرنوشت وی را در هالهای از ابهام قرار داده است.
منبع:بازتاب
سلام خسته نباشید.
حق خانواده صدام بود این بلا بگیرش .این همه پای بدی کارهای خودش بود خورد.این بی پدر اینقدر از جونهای ما رو کشت .حقش هست که خانواده همچین بلایی بگیرشون.ولی خودشو میخواستن هزار بار اعدام کنن .لعنت بهش.